تهران-ایسکانیوز: نوروز را به جرات می توان مشهورترین و پایدارترین آیین ایرانیان دانست که در درازنای تاریخ و در طول قرون با تمام بالا و پایین ها و جریانات تاریخی، همچنان با قوت برگزار می شود. ایرانیان و فارسی زبانان هرسال در سرتاسر دنیا این آیین را جشن می گیرند و سعی می کنند با آغاز سال جدید و آمدن بهار رنگ و بوی خود را نیز بهاری و همه چیز را تازه کنند. این میان بزرگان و استادان ادبیات پارسی نقش بسزایی در زنده نگه داشتن این آیین دارند وهمگان توافق دارند که دکتر میرجلال الدین کزازی با تالیفات و پژوهش هایی که در سالیان طولانی انجام داده نقش مهمی در این امر دارد. کزازی با گویش پارسی و اهتمام در حفظ این زبان همواره به عنوان شاخصی است در زنده نگه داشتن هویت و زبان فارسی که ماندگار حکیم فرزانه توس است. در ادامه گفتگوی خبرنگار ادبیات ایسکانیوز را با او می خوانیم. کزازی از بازتاب نوروز در شعر پارسی و سابقه هفت سین برایمان گفت.

آقای کزازی بازتاب نوروز در ادبیات فارسی چگونه است؟ 

اگر با نگاهی بسیار فراخ بنگریم نوروز در پهنه سخن پارسی دوگونه بازتاب یافته است. یکی در نوشته ها و سروده هایی است که در آنها از نوروز به فراخی سخن رفته است. خاستگاه نوروز در آنها نشان داده شده است یا آیین ها و ویژگی هایی که نوروز را از دیگر جشن های ایرانی جدا می دارد و باز می شناساند.

نمونه ای از این بازتاب نوروز بخشی است که در چگونگی پیدایی این جشن در شاهنامه آورده شده است، در داستان جمشید. نمونه ای دیگر در نوشتار و نثر فارسی کتابی است پرآوازه بازخوانده به سخنور و دانشمند و شماردان (ریاضی دان) بزرگ و بلندپایه ایرانی خیام که نوروزنامه نامیده شده است. در این کتاب از آیین های نوروزی و چگونگی برگزاری این جشن برین و باستانی سخن رفته است.

بازتاب دیگر نوروز در ادب پارسی آن است که به گونه ای کوتاه از نوروز در چامه ها یا غزل ها یا دیگر کالبدهای سخن یادی رفته است. کمابیش هر زمان سخنوری از بهار یاد می آورد، در پی آن از نوروز هم سخن می گوید یا به وارونگی. اما می توان گفت که در سروده های پارسی به ویژه در چامه ها ما به سروده هایی که کمابیش به یکبارگی در پیوندند با نوروز باز می خوریم. این چامه ها را می توانیم نوروزانه یا نوروزنامه بنامیم. به ویژه در چامه های کهن تر، چامه هایی که در روزگار سامانی و غزنوی تا بیش از تازش مغولان سروده شده است. چامه هایی که همچنان از نگاهی فراخ می توانیم آنها را چامه های خراسانی بنامیم. سخنوران خراسانی یا پیرو این دبستان چون بیش از دیگر زبان آوران ایرانی یا پارسی زبان با گیتی یا جهان بیرونی در پیوند بوده اند، بیشتر از سخنوران دیگر به بهار و نوروز و زیبایی ها و دلارایی های آن پرداخته اند. چه درجامه ای به یکبارگی از آغاز تا انجام چه در بخش آغازین چامه که آن را تشبیب یا تغزل می نامیدند در چامه های ستایشی.

IMAGE634539263864890000

با توجه به زمان طولانی از زمان باستان تاکنون، آیا تفاوتی بین برگزاری آیین نوروز در باستان و زمان حال بین ایرانیان وجود دارد؟

بی گمان دگرگونی هایی در درازنای زمان در شیوه برگزاری آیین نوروز رخ داده است. شما اگر برای نمونه می گویم کتابی را که یادی از آن رفت بخوانید، نوروزنامه را ، آشکارا می بینید که نوروز بدانسان که در این کتاب بازنموده شده است با آنچه ما ایرانیان در این روزگار به هنگام برگزاری نوروز انجام می دهیم یکسره یکسان نیست.

این نایکسانی در پاره های خرد و کنارین است نه در ویژگی های بنیادین نوروز. نمونه خوان نوروزی که سفره هفت سین نامیده می شود همواره در روزگاران گوناگون در کار بوده است و آن را در روزهای نوروزی می گسترده اند اما آنچه در این خان نهاده می شده گاهی یکسان نبوده است.

اینکه می گویند سفره هفت سین در گذشته هفت شین بوده و پس از اسلام به هفت سین تبدیل شده تا چه حد درست است و آیا منابعی در این زمینه داریم؟

آنچه در آبشخورهای کهن آمده ، خوانی با هفت نماد است که نامشان با شین آغاز می شده است می گستردند، اما اینکه هفت شین به هفت سین دگرگونی یافته است به این نام ها باز نمی گردد و جدایی آنها جدایی باورشناختی است و نه زبان شناختی، زیرا اگر ما پایه را بر نام بنهیم در هفت شین هم به نام هایی باز می خوریم که پارسی نیستند مانند شراب. پس این دیدگاه که شراب به چیزی دیگر دگرگون شده است برپایه آنچه می خواستند نام ها پارسی باشد یا از پارسی به زبانی دیگر برگردانده شود،  دیدگاهی درست نیست.

آن هفت شین هم  از دید نمادشناختی هرچند با هفت سین یکسان نیستند، همچنان از سامانه ای نمادین برمی خیزد که در زمینه و ساختار در هر دو خوان یکسانند. من برآنم که آنچه در خوان نوروزی نهاده می شود یا نهاده می شده پیوندی دارد نماد شناسانه با خورشید و گرما و روشنایی. اما اگر بخواهم به این زمینه بپردازم سخن به درازا خواهد کشید.

اگر آرزویی در آغاز سال جدید دارید، بفرمایید.

آرزوی من در سال 1394 این است که امسال برای ایران و برای یکایک ایرانیان سالی باشد به، بیش از سالیان پیش، به گونه ای که هر زمان از آن یاد می آورند لبخندی بر لبانشان بنشیند و این یادمان مایه خشنودی و خرمی آنان شود.

امیدواریم سال جدید دیگر اخباری چون برداشتن مجسمه فردوسی و از این دست خبرها نشنویم.

امیدواریم اینگونه باشد. بدرود.

گفت و گو ساجده سلیمی
کد خبر: 242263

وب گردی

وب گردی