تهران - ایسکانیوز: همزمان با اولین اجرای ارکستر سمفونیک تهران ، در روزهای واپسین سال گذشته و در آیین بازگشایی ارکستر سمفونیک تهران، علی مرادخانی، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وعده بازگشایی ارکستر ملی ایران را داد.اركستري كه «فرهاد فخرالديني» آن را در دولتِ اصلاحات راه‌اندازي كرد و تا زمان تعطيلي‌اش در سالِ 88 به عنوانِ رهبر دايم آن فعاليت. حالا رهبري مي‌‌گويد در برنامه‌ 6 ماهه‌اي كه براي اركستر ترتيب داده؛ چهار تا پنج کنسرت ملی هم اضافه می‌شود كه مسوولیتش با اوست و با چند رهبر اركستر هم جلسه داشته و از «فخرالديني» به عنوان اولين رهبرِ مهمان دعوت كرده است.
روز گذشته نشست خبری ارکستر سمفونیک ملی ایران برگزار شد و دیگر به شکل گذشته ارکستر ملی وجود نخواهد داشت. حتی علی رهبری اعلام کرده است: « قدم فرهاد فخرالدینی روی چشم من است.» او مي‌گويد هيچ كس را حذف نمي‌كند؛ اما در عينِ حال تاكيد مي‌كند: «هر تصمیمی که رهبران مهمان برای ارکستر می‌گیرند، باید مورد تأیید ما باشد. من حتی پوسترهای کنسرت را هم چک می‌کنم و در صورتی که مورد تأیید باشد، اجازه انتشار خواهم داد و البته لیستی را نیز آماده خواهیم کرد و بعد از هر کنسرت از نوازندگان درباره رهبران مهمان نظرسنجی خواهیم کرد.» حال مي‌ماند اين مساله كه آيا شخصي چون «فرهاد فخرالديني» در چنين شرايطي حاضر به همكاري خواهد شد يا خير؟


اما رهبر سابق ارکستر موسیقی ملی ایران در برابر اين پرسش كه با اين وجود، سرنوشت اركستر ملي چه خواهد شد، به گفتن اين جمله بسنده مي‌كند كه: «نمي‌دانم؛ آقاي مرادخاني كه در اين تصميم‌گيري‌ها همراه با آقاي رهبري نقش داشتند، بايد در اين خصوص توضيح دهند. من در اين مدت و براي راه‌اندازي دوباره‌ي اركستر موسيقي ملي، طرح‌ها و برنامه‌هاي ديگري داشتم كه مي‌توانست به پويا شدن اين اركستر بينجامد. اما به هر حال دوستان نظر ديگري داشتند كه آن را در نهايت اعمال كردند.»


 سخنان علیرضا میر علینقی در باره ارکستر ملی  بواسطه نوع نگاه او جذاب و در بعضی موارد بسیار چالش برانگیز است. علیرضا میر علینقی، مورخ و محقق و پژوهشگر و روزنامه‌نگار و منتقد موسیقی است. نثر زیبا و خاص، زاویه تحلیل دیگرگون و جنس نگاه متفاوت میر علینقی به این پژوهشگرمرتبتی ویژه بخشیده است. تا آنجا که ویراستاری برخی از خاطرات اهالی موسیقی ، مدخل نویسی برای دانشنامه‌ها و دائره‌المعارف‌های موسیقی را هم در کارنامه فعالیت های حرفه ای او شاهدیم.


میرعلینقی در ثبت و ضبط خاطرات اهالی موسیقی و گرد‌آوری اسناد و عکس‌های‌آنان اهتمامی جدی داشته است و از نخستین محققان حوزه موسیقی است که به نقش اسناد و مکتوبات موسیقی پی برد و بر گردآوری و دسته‌بندی آنها همت گماشت. او را باید نخستین روزنامه‌نگار حرفه‌ای حوزه موسیقی به شمار آورد که از سال 65 فعالیت مطبوعاتی داشت  و در ده‌ها نشریه به تجزیه و تحلیل رخدادهای موسیقی و یا نگارش مقالات و نقد‌های متفاوت پرداخت .میرعلینقی متولد سال 1345 تهران است. وی شاگرد سنتور نوازی مجید کیانی بوده و درس پیانو را در کلاسهای خانم ملیک اصلانیان و ملک پور آموخته است.موسیقی‌نامه وزیری سال 1378، کتابشناسی موسیقی ایران جلد اول و خاطراتی از رفتگان موسیقی از جمله تالیفات این محقق موسیقی است. با این محقق موسیقی پیرامون ارکستر ملی به گفت و گو نشستیم که می خوانید.


IMAGE634745833446055000


* علت عدم توفیق ارکستر ملی با مدیریت قبلی را چه می دانید؟


 - عمده ترین دلیل این بود که ارکستر ملی جز با رهبری فرهاد فخرالدینی امکان ادامه حیات ندارد. به هیچ صورت توانمندی صدا دهی این ارکستر شبیه آنچه توسط آقای فخرالدینی رهبری می شد نبود.


*یعنی به نظر شما فخرالدینی از معدود هنرمندانی است که شایسته رهبری ارکستر ملی را دارد؟


- فخرالدینی از معدود نفرات مناسب نیست. تنها فرد مناسب  رهبری ارکستری ملی است.


* چطور چنین نظر  صریح و قدر مطلق واری دارید؟


- این ارکستر با تکیه بر شصت سال تجربه غیر قابل انکار فرهاد فخرالدینی امکان  بقا خواهد یافت. او بازمانده و یادگار وزیری و خالقی و معروفی است. و شکی ندارم که جز فخرالدینی گزینه دیگری نداریم.


 *خب چنین حقیقتی اگر هم صحیح باشد تقریبا یک فاجعه فرهنگی است  که یک ارکستر بدون حضور یک نفر خاص محکوم به فنا باشد.


- کل ایران و ایرانی یک فاجعه فرهنگی را تحمل میکند و این محدود و منوط به ارکستر ملی نیست. اما اینکه چه کسی شایسته رهبری ارکستر ملی است یک موضوع است و این که سیستم ارکستر چرا باید قائم بذات باشد مساله دیگری است.


بهتر میبینم که پاسخ این پرسش را بگونه ای دیگر بدهم. به فرض که به دلایل عدیده فخرالدینی را مناسب این جایگاه نبینیم. چه کسی شایسته جایگزینی به جای فخرالدینی است؟


 *بدین ترتیب شما عملا شایستگی های تیم قدرتمندی مانند اعضای سابق شورای عالی ارکستر ملی با اعضایی چون حسین علیزاده و فردین خلعتبری را زیر سوال می برید؟


- لطفا موضوعات را با هم قاطی نکنید. هیچ کسی توانایی و این که قدرت و جایگاه هنری حسین علیزاده را زیر سوال ببرد ندارد. هنر والای حسین علیزاده و توانایی های امثال خلعتبری بر کسی پوشیده نیست. حتی شایسته تحسین هم هست. اما هیچکدام تجربه فخرالدینی را در رهبری ارکستریبا این قدمت و سابقه ندارد.


* اگر همین فردا فرهاد فخرالدینی  در میان ما نباشد، تکلیف چیست؟


- پس در باره ارکستر ملی بعد از فخرالدینی صحبت می کنید. چون  زمان حیات ایشان، ایشان تنها گزینه موجود هستند.برای پاسخ به  سوال شما باید گفت، ما سیستم سازی بلد نیستیم. برای داشتن نظامی سیستماتیک ما نیازمند شرایط اجتماعی خاصی هستیم که این شرایط هیچگاه در ایران وجود نداشته است. اگر میبینید ارکستری مانند برلین سالها بدون اتکا به فردی خاص به فعالیت خود ادامه میدهد بدلیل وجود همین سیستم هاست. در برلین یک کودک از 5 سالگی تحت نظام آموزشی سیستماتیک بصورت جدی آموزش نوازندگی مثلا کلارینت را میبیند. او وقتی جوانی سی و پنج ساله شد عملا سی سال تجربه حرفه ای نوازندگی دارد. و چنین شرایطی بسیار با شرایط نوازندگان ما  که تازه از هجده سالگی روند اموزش جدی خود را آغاز می کنند متفاوت است.


*پس یعنی اصولا شما مخالف جوانگرایی در ارکستر ملی هستید؟


- به هیچ عنوان. اما جوانگرایی نباید به قیمت از دست دادن همه چیز تمام شود. ارکستر ملی ذاتا ارکستری است که نیازمند حضور  افراد با تجربه  و حتی مسن است. جوانگرایی اگر به همان شکلی باشد که در باره ارکستر هایی مثل وین گفتیم نه تنها بد نیست بلکه ضروری و لازم هم هست.


* اما در عرصه موسیقی ما کم نیستند هنرمندان جوانی که اتفاقا در کار خود خبره و منشا اثر هستند. ایا همه اثار موسیقی جوانان را باید محکوم و نقد کرد؟


- ببینید من یک پژوهشگر و محقق موسیقی هستم. در کار من باید یک  بازه زمانی سی ساله از اتفاقات بگذرد تا  اثری و یا هنرمندی حداقل شرط ورود به محدوده پژوهشهای تاریخی را بدست آورد.


* پس به اعتقاد شما قائم بذات بودن صرفا محدود به ارکستر ملی نیست و باید بسیار فراتر به آن نگریسته شود؟


- مگر ارکستر عارف بعد از مشکاتیان ماند؟ این عارف کجا و آن عارف کجا؟ در حال حاضر من مشغول یک پروژه تحقیقاتی در باره یک موزیسین قدیمی ایران هستم. شاید جالب باشد بدانید که تمامی اسناد مربوط به این فرد و تمام مدارک تاریخی مکتوب در حال حاضر فقط و فقط در اختیار یک نفر است. و این یک فاجعه است.


گفت و گو: علیرضا ایرانی نژاد


کد خبر: 248226

وب گردی

وب گردی