به گزارش خبرنگار ادبیات ایسکانیوز، در این مراسم که با یک ساعت تاخیر آغاز شد، اشخصاصی چون جعفر پناهی، پولاد کیمیایی، رضا یزدانی، بهنوش طباطبایی و جواد طوسی حضور داشتند.
کیمیایی در صحبت های کوتاهی دربخش اول این مراسم گفت: اگر قرار باشد راجع به جهان تکه تکه شده پیرامونم حرف بزنم، سینما و ادبیات و هنرهای دیگرهر یک گوشه ای از آن را می‌توانند بگیرند. ادبیات برای من جهان دیگری است که با تمام زوایا و پیچ و خم های آدمی کار دارد. وقتی به نوشتن روی می آورید هر چه زندگی به شما روا داشته است را می خواهید به نوشتن هایتان روا بدارید، در حالی که در سینما اینگونه نیست.
کیمیایی ادامه داد: برای سینما وقت داریم و می توانیم فکر کنیم چه صحنه ای برای چه سنی و چه موقعیتی مناسب است، و به موضوعات جاری می اندیشیم ولی در ادبیات اینگونه نیست. ادبیات پر است از توقع از تو و نویسنده هم برای برآورده کردن آن باید به پیچ و خم واژه ها وارد شود.
وی ادامه داد: در رمان «جسدهای شیشه ای» مستعمل شدن واژه ها را دیدم و برایم مساله ای شد. مثلا در مورد عشق، حافظ به نوعی از آن صحبت می کند که ترسیم عشق در کوچه و بازار است. این معنا وقتی مستعمل می‌شود، عوض می شود و امروز می بینیم که امروز عشق شده دست در گردن هم انداختن و شب زنده داری. مثلا وقتی می‌خواهید عشق را ترسیم کنید می‌توانید به سراغ عشق حافظی یا عشق کوچه بازاری بروید و این موضوع می‌تواند واژه‌ها را مستعمل کند.
این کارگردان و نویسنده گفت: در مورد رفاقت هم وضع همینطور است. رفاقتی که فکر می کنی می شود نوشت، وقتی نوشتی‌اش، همه هستی رمانت را می برد و انگار با جهان دیگری ارتباط می گیری، اما در سینما وقتی مثلا می گویی «جاده» و آن را می نویسی، به ازای همه مخاطبانت تصویرهای مختلفی از جاده وجود دارد که میزان دانستگی و فهمندگی همه آنها در نسبت به آن متفاوت است.
وی همچنین گفت: موضوع زبان هم همیشه برای من مهم بوده. اینکه بتوانی از گله رونده واژه ها بیرون بیایی و یک زبان برای خودت پیدا کنی، سخت است. به همین خاطر فکر می کنم نوشتن ساده نیست در حالی که نوشتن ساده است.
این کارگردان عرصه سینما در پایان خاطر نشان کرد: خوشحالم که در این سن، سه رمان دارم و اینکه شما می خوانیدش، تاجی است بر سر من.
کیمیایی در بخش دوم صحبت هایش نیز گفت: من نمی توانم دنباله حرف قبلی ام را بگویم اما می گویم جهان ادبیات خیلی با جهان سینما متفاوت است تفاوت بسیار بسیار زیادی است و مثل دو زندگی است. فرضا شما مثلا به دهه چهل نگاه می کنید، تمام واژه ها متفاوت هستند تمام واژه ها معانی شان عوض شده است. و این ساییدگی در ذهن هم هست. مثلا وقتی به اتوبوس فکر می کنید یک تصویر را می بینید در دهه چهل معنای دیگری در ذهن ایجاد می شود. اینکه سرعت فکر کردن و دیدن و گفت و گویی را نوشتن متفاوت است.من فکر میکنم جهان ادبیات ماندگارتر است است چون سند می شود. نه اینکه سینما سند نیست. سینما سند دیگری است از جامعه. مثلا شما اگر بخواهید تهران قدیم را ببینید یک جور دیگر به آن نگاه می کنید.
وی ادامه داد: امروز خواندم که یک جسد هفت هزارساله در مولوی یا شهر ری پیدا شده است. این برای هنرمند تفاوت ایجاد می کند شما می بینید شهرتان هفت هزار سال قدمت دارد. زمانی تاریخ هفت هزارساله مصر نگاه متفاوتی را برایش ایجاد می کرد ولی امروز میدان مولوی استخوانی دارد که هفت هزار سال قیمت دار و ما وامدار شهری هستیم که از هفت هزار سال قبل زیر پایمان است. اینکه چقدر فرهنگ در این شهر ایجاد شده است.
این کارگردان اضافه کرد: برای یک نویسنده این نگاهی است که با سینما خیلی متفاوت است زیرا مثلا شما درباره این استخوان می توانید رمان بنویسید. اینکه زن بوده یا مرد و یا حتی عاشق بوده یا نه پس آوار بزرگی بر روی هنرمندی است که با دو زبان این امر را بیان می کند.
گفتنی است، رمان سه جلدی «سرودهای مخالف ارکستر بزرگ ندارند» با قیمت ۶۵ هزار تومان با شمارگان ۲۰۰۰ نسخه منتشر شده است.
