آمن خادمی- ایسکانیوز: از موسیقی نواحی، این روزها چیزی نمانده است و اغلب سرآمدان و پیشکسوتان این نوع موسیقی یا به دیار باقی شتافته و آنهایی که باقی مانده اند یا کهولت سن و دارند  و یا  با بیماری و فقر دست و پنجه نرم می کنند.متاسفانه در بسیار از مناطق ایران  با مرگ یکی از اساتید موسیقی محلی  همه گنجینه موسیقایی آن منطقه نیز به زیر خاک رفته اند؛در حالیکه این هنرمندان حتی شاگردی نداشته اند که میراث دار آنها باشد.فرزندان بسیاری از اساتید محلی اصلا نمی خواهند کار پدر را دنبال کنند و هر یک به سمت کار دیگری کشیده شده اند. جمال محمدی در نوزندگی کمانچه و سازهای بادی بومی محلی مهارت زیادی دارد و در کشورهایی خارجی مانند آمریکا ، کانادا، استرالیا، انگلیس ،آلمان، فرانسه،سوئد،ایتالیا،آفریقا،... در کنار اساتید و هنرمندان برجسته به اشاعه و ترویج موسیقی ایران زمین پرداخته  است.او در خانواده ای هنرمند متولد شد و از همان ابتدای کودکی با نواهای  موسیقی مادری  آشنا شد. در دل این خانواده شش پسر و دو دختر به عرصه موسیقی راه پیدا  کردند.وی  در سال هفتاد گروه موسیقی  را با نام «گروه طالبا» که از نام شاعری آملی (طالب آملی )اقتباس شد، تاسیس کرد . که در مسیر کارهای هنری خود موفق به ضبط چندین اثر در قالب سی دی ،دی وی دی،وی سی دی،که هم اکنون در سراسر فروشگاهای دنیا بفروش میرسد شده است و ،کنسرت های مختلفی را برگزار کردند که با استقبال خوب مردمی روبرو شدند.  موسیقی در خانواده محمدی ها بیش از سیصد سال قدمت دارد. سیدجمال محمدی ، موسیقی را با لله وا که یک ساز مازندرانی است آغاز کرد . سپس دو تار نواخت و از سال 1360 نیز به تهران آمد و به مدت چهار سال ویولن را نزد استاد شریفی  فرا گرفت.و  کمانچه را  نزد استاد علی اکبر شکارچی ادامه داد. با وی گفت و گویی کرده ایم:


* برای اولین سوال بفرمایید که موسیقی منطقه مازندران شامل چه بخش هایی  می شود ؟


- موسیقی مازندرانی  را می توان به چند  بخش تقسیم کرد :  موسیقی آئینی ، آوازی ، سرحدی،گوداریو موسیقی کار ....اشاره کرد  که به نمونه کوچکی اشاره میکنم .مثلا به موسیقی هایی که در مجالس شادی و عروسی استفاده می شود. موسیقی «کیجا جان » و یا سماعی گفته می شود که در واقع این موسیقی یک نوع موسیقی ریتم دار است و می توان با آن رقص های آئینی و محلی را اجرا کرد که درمقایسه با دیگر موسیقی ها گوش نوازتر است.همچنین سرآمد موسیقی آوازی منطقه مازندران امیری ، کتولی، حقانی، صنم ، نجماءو طالبا... است . هرکدام برای خود دارای تاریخچه ایی است.درباره موسیقی کار باید بگویم که  این نوع موسیقی عموما در میان کشاورزان و دامداران و روستاییان رایج بود ودر رابطه با موسیقی آئینی مذهبی نیزمی توان به چاووشی خانی ، سحر خانی و ...اشاره کرد.
موسیقی مازندرانی در مقایسه با موسیقی سایر نقاط ایران متنوع تر است زیرا گویش های متعددی دارد. به فرض مثال به سمت شرق مازندران که می رویم گویش ها تغییر می کند، اگر چه از نظر مساحت شهرها به یکدیگر نزدیک هستند اما گویش ها تغییر می کنند و با توجه به تغییر گویش، زبان و نوع  موسیقی نیز  تغییر می کند.و یا  زمانی که به سمت سواد کوه می رویم ، موسیقی ما به موسیقی کوهپایه ای نزدیکتر می شود و به سمت کنار دریا و شمال که می رویم رنگ ونوع ملودی  فرق می کند . میانه مازندران یعنی ساری ، قائم شهر ، جویبار ،سوادکوه  در واقع موسیقی اصیل تری دارند.
به فرض مثال در آمل با اینکه تنها چند دقیقه تا قائم شهر فاصله دارد ؛ موسیقی و لهجه مردم متفاوت می شود و همینطور در مورد موسیقی منطقه کردستان ، یک نوع موسیقی کردی داریم که ممکن است این نوع موسیقی ، در روستاها و جاهایی که از این شهر دورتر هستند متفاوت باشد . اما در منطقه مازندران این تفاوت و تنوع ها بیشتر احساس می شود.


*موسیقی مازندران از نظر ملودی ، ریتم و آداب رسوم  با کدام یک از موسیقی های استان های دیگر ایران نزدیکی بیشتری دارد ؟


- من فکر می کنم قطعات ریتمیک ما با موسیقی های مختلف ایران و اقوام مختلف شباهت زیادی داشته باشد. موسیقی همه اقوام ایرانی مثل موسیقی ما با ویژگی های خاصی  همراه است. اما گویش و گردش ملودی موسیقی ما با موسیقی بختیاری، کردی، لری و تالش نزدیک تر است.و این موضوع بی دلیل نیست زیرا ما در مازندران محلاتی با نام  کرد محله، لرمحله ، ترک محله داریم.بخاطر سیستم منحصر به فرد  جغرافیایی که مازندران داشت و با کوه و جنگل شکل تدافعی پیدا کرده بود و کمتر مهاجمی می توانست به مازندران یورش بیاورد ، موسیقی ما موسیقی بکر و دست نخورده ای باقی ماند.مهاجرت های مختلف اقوام بخاطر در امان بودن از دست مهاجمان و استقرار آنها به صورت دائمی در منطقه مازندران باعث شده که آنها به زبان مازندرانی صحبت کنند و عضویی از خانواده بزرگ مازندرانی ها شوند. این موضوع به صورت برعکس نیز ممکن بوده یعنی افرادی از مازندران برای کار به سایر نقاط ایران مهاجرت می کردند. در نتیجه لهجه  و موسیقی ها دائما در حال مبادله و عرضه به سایر  اقوام بودند.


* در بعضی از آثار شما دیده شده که شما از ملودی های لری ،کردی و خراسانی نیز استفاده می کنید ، آیا این استفاده تعمدی است یا چون با اساتید موسیقی محلی نشت و برخاست دارید به این سمت کشیده شدید؟

- مسلما در جریان و پروسه کاری،  یک هنرمند می تواند از همنشینی با هنرمندان دیگر تجربیات جدیدی را کسب کند. اما من همواره به دلیل نیاز خودم به شناخت انواع موسیقی ایرانی که از سال 2000 میلادی نیاز آن را احساس کردم به پژوهش و تحقیق پرداختم . زیرا پروژه های مختلفی در کنسرت های خارج از کشور به من پیشنهاد می شد و من  به عنوان نماینده ای از فرهنگ ایران زمین باید اطلاعاتی در رابطه با موسیقی های مختلف ایرانی با خود به همراه داشتم . به همین منظور سفرهای مختلفی را به شهر های مختلف به ویژه خراسان انجام دادم و نزد اساتید موسیقی این منطقه رفتم و در کنار آنان نشستم تا با شیوه ساز زدن و موسیقی آنها آشنا شوم.
unnamed

* در موسیقی خراسانی از چه اساتیدی بهره گرفتید


- استاد خلیل مستوفی  کمانچه ،استاد شاکری  قوشمه نواز  استاد رحیم بخشی و استاد اسلامی از جمله بزرگانی بودن که مرا در زمینه موسیقی خراسانی یاری کردند و از این اساتید درس های زیادی فرا گرفتم . بسیاری از ملاقات هایی که با این عزیزان  داشتم را ضبط کردم تا در صورت بروز مشکل یا برای مطالعه بیشتر به آنها مراجعه کنم. طی این تحقیقات ، یکی از افتخارات من این  بود که با بانوی موسیقی ایران خانم «سیما بینا» آشنا شدم و نزد ایشان نیز مشق کردم وکنسرتهای فراوانی با ایشان داشته ام.


* از آشنایی با موسیقی لرستان بگویید و اینکه کمانچه لری را به خوبی می نوازید؟

- در مسیرتحقیق و شناخت موسیقی های اقوام مختلف ایران ، به منطقه لرستان رسیدم و در آنجا ارتباطم با همکاران لرستانیم برقرار شد . تلاش و علاقه مندی های من برای شناخت بهتر موسیقی لرستان باعث شد که با خانواده آقایان «حشمت و نظام رجب زاده» نماینده موسیقی لرستان در خارج از کشور آشنا شدم .برادران  رجب زاده برای شناخت موسیقی ایرانی در خارج از کشور بسیار تلاش کرده اند و در پروژه ای که در حال حاضر در دست داریم ، آقای «حشمت رجب زاده» در بخشی از موسیقی لری با ما همکاری دارند.


*آیا ملودی و قطعات موسیقی که به عنوان موسیقی منطقه ای ساخته می شوند، به راستی به همان منطقه تعلق دارند؟


- گاهی اوقات هنرمندان برای نواختن موسیقی اقوام ایرانی نیاز به ملودیهایی دارند که نمی توان در موسیقی ردیفی پیدا کرد. چون برای نواختن موسیقی خراسانی باید کارآکتر موسیقی آن منطقه را به خوبی بشناسید تا بتوانید موسیقی آن منطقه را بنوازید حتی موسیقی جنوب خراسان با موسیقی شمال خراسان نیز تفاوت دارد. مثلا موسیقی لرستان لهجه خاص خود را دارد یا حتی نوع آرشه کشیدن کمانچه نیز در یک منطقه با منطقه دیگر فرق می کند.به همین دلیل عدم شناخت ازموسیقی مناطق  باعث می شود که مثلا زمانی که یک نوازنده کمانچه در حال نواختن موسیقی خراسانی است شما نوایی جز موسیقی سنتی به گوشتان نمی رسد.
جمال محمدی

* شما معتقدید ردیف موسیقی سنتی ایرانی برگرفته از موسیقی فولکلور نواحی است؟


- بله، صد در صد و به غیر از این موضوع نمی تواند باشد. ما اگر به یک قرن پیش یا حتی در دوره قاجار برگردیم متوجه می شویم که ردیف در همان دوران شکل گرفته است. اگر به روستاها سفرکنید، با سادگی زندگی اهالی متوجه می شوید که در بافت روستا و در دل طبیعت دامدارانی وجود داشتند که در کنار زندگی روزانه شان ، موسیقی هایی را نیز شکل دادند . گوشه دیلمان ، شوشتری یا بسیاری دیگر از گوشه ها.
زمانی که اساتید موسیقی به جمع آوری اطلاعات موسیقی نواحی همت گماشتند، برداشت خودشان را از یک قطعه موسیقی نواختند. برای مثال ،  گوشه دیلمان که الان در دیلمان اجرا می شود هیچ وقت در ردیف اجرا نمی شود زیرا ردیف می تواند سر مشقی  برای یک هنرجو باشد نمی تواند راهگشای یک آهنگساز باشد که این آهنگساز بتواند با این ردیف بسیاری از قطعات دیگر را خلق کند. به همین منظور ما گاها می بینیم و می شنویم که گفته می شود موسیقی ایرانی، موسیقی خسته کننده و تکراری شده است.در حال حاضر ، من به عنوان عضو کوچکی از خانواده موسیقی ایران به اساتید این رشته پیشنهاد می کنم به روستاها سفر کنند زیرا موسیقی جدید در همین نقاط در حال شکل گرفتن است و باید موسیقی مناطق را مورد بررسی قرار دهیم.


* شما از تکرار در موسیقی گفتین، آیا این تکرار می تواند به این دلیل باشد که آهنگسازهای ما نمی توانند از شعر سپید استفاده کنند؟


- من نمی توانم به عنوان یک کارشناس در این رابطه صحبت کنم و باید پژوهش و دانش گسترده ای داشته باشید تا بتوانید در این باره صحبت کنید. ولی بر اساس تجربه های خودم در موسیقی مناطق هم موسیقی هایی شنیده می شوند که وزن دوبیتی ندارند و مثل شعر سپید هستند.شعر بر اساس ملودی گفته می شود.  اخیرا فعالیت هایی در این زمینه در حال انجام است.


*اساتید بزرگی مثل «محمد رضا شجریان»، «حسین علیزاده» و استاد ناظری فعالیت های خوبی را در این مسیر انجام داده اند .شما  تا چه اندازه به ادبیات ایران تسلط دارید ؟


- من به ادبیات ایران گوش می دهم و به طور پاره وقت نیز مطالعاتی دارم  ولی  بیشتر با ادبیات بومی ارتباط دارم. من مایلم موسیقی هایی را که مکتوب نیستند بشنوم  و اطلاعات آنها را جمع آوری کنم.
۵۰۱


 

*به عنوان پرسش پایانی  آیا در عرصه موسیقی فقط به اجرا مشغولید یا تدریس هم می کنید؟


- بله. به تدریس مشغول هستم. در حال حاضر نیز به کارهای اجرائی می پردازم تا به تجربه هایم افزوده شود و موسیقی را در حد جان کار کرده باشم زیرا راهی را انتخاب کرده ام و در راهی قدم گذاشته ام که نه پایانی دارد و نه برگشتی.
۵۰۱

کد خبر: 328690

وب گردی

وب گردی