غلامعلی رجایی در یادداشتی درباره اخبار جدید منتشره در خصوص محمود احمدی نژاد گفت: هر روز که می گذرد واندکی پرده از رفتار وکردار و پندار احمدی نژاد بالاتر می رود، بیشتر حیثیت او درمعرض انتقادهای تند جامعه بی خبر از ماهیت واقعی وی قرار می گیرد.
به گزارش ایسکانیوز غلامعلی رجایی در این یادداشت آورده است : کم کم برای بعضی بیشتر معلوم می شود در پس آن خنده های مصنوعی وی چه باطنی نهفته بوده و هست.
تعابیر موجود در مصاحبه احمدی مقدم با رمز عبور از قول آن رفته پس از حوادث تلخ انتخابات 88 مو را بر بدن آدم راست می کند:
اینها دو هزار نفرند .اگر بیرونشان کنیم مشکلات نظام حل می شود.
دایره را تکان دادیم اشغالها روآمد!
بروید خاتمی و بقیه را دستگیر کنید و شر همه را کم کنید!
این روزها در آستانه شهادت شهید مظلوم شهید محمدعلی رجایی هستیم .مردی که آن رفته به او هم رحم نکرد و سعی کرد با تقلید از رفتار غیرقابل تقلیدش در بین مردم کسب وجهه کند که شکرخدا نشد!
درود بر همسر این شهید که اصل ماجرا را می دانست اجازه سوء استفاده از نام شهید رجایی را نداد و آن رفته را در این روزها به خانه اش راه نمی داد!
توصیه می کنم برای شناخت بیشتر ماهیت آن رفته بیانیه دفتر وی را پس از به زندان رفتن معاون اولش رحیمی که وی و امثال او را خط قرمز کابینه نحسش می دانست دوباره ببینید و پاسخ رحیمی را هم به او که انگار دیگر اینقدر توقع بیوفایی از رییس خود که وی را درحد معصوم پانزدهم می دانست !! ندارد بدقت مطالعه کنید.
دفتر "آن رفته" در عکس العملی از سر استیصال این اظهارات را رد کرده و گفته احمدی مقدم در حدی نبوده که رییس دولت با وی اینگونه صحبت کند!!خوب بود لااقل می گفت چرا این بنده خدا که به هر دلیل از کار کنار رفته شده !است باید در مورد او دروغ بگوید؟!
بسیار امیدوارم دیگران هم به حرف بیایند و از ماهیت آن رفته بیشتر اطلاع رسانی کنند.
من معتقدم احمدی مقدم بسیاری از حرفهایش را مثل خیلی ها که باطن حقیقی آن رفته رامی شناسند از سرمصلحت و بنا به توصیه و..نتوانسته است با مردم و رسانه ها در میان بگذارد.منتظر باشید احمدی نژاد به دست عدالت سپرده شود حرفهای زیادی از این دست و البته تندتر درباره او خواهیم شنید.
بالاخره روزی اظهارات رحیمی و بقایی و...در دادگاه و.. منتشر خواهد شد اگر کسی جای احمدی نژاد باشد باید دعا کند آن روز نباشد!.
به عنوان فرمانده نیروی انتظامی برآوردتان از تحرکات آشکار و پنهان سال 88 چه بود؟ آیا فکر میکردید کار به اینجا برسد؟
آقای احمدینژاد .... بارها به من گفته بود اینها 2 هزار نفرند که اگر بیرونشان کنیم، مشکلات نظام حل میشود. این کار را هم کرده بود و وزیر، معاون وزیر، استاندار و درشتها را عوض کرده بود و میگفت اینها فرسوده و پوسیدهاند و باید عوض شوند..
روز اول فتنه 88 با آقای مشایی رفت مسکو و برگشت....
دوشنبه 25 خرداد بود؟
همینطور است. روزی که برگشته بودند ساعت 6 در دفترش جلسه بود. رفتم دیدم هیچ کس نیامده است و فقط من بودم. بعد از من، آقای حسین طائب رسید. قبل از آمدن آقای طائب، ایشان احمدی نژاد به من گفت: «چه خبر؟» گفتم: «خیابان این جوری بود.» گفت: «خیلی خوب شد. دایره را تکان دادیم و اضافات و آشغالها رو آمد. با آنها برخورد کنید و همه را جمع کنید ببرید. بروید خاتمی و بقیه را دستگیر کنید و شر همه را کم کنید.»
گفتم: «مرد حسابی! چه میگویی؟ میروی مصاحبه و سخنرانی میکنی و میگویی خس و خاشاک و آت و آشغال. الان همه به خیابانها ریختهاند و بحران است و نمیشود قضیه را به این سادگی جمع کرد . حالا میگویی بگیرید ببرید و تمام؟!»
خیلی ناراحت و تند شدم و گفتم: «حالا اینها به کنار، برای چه میروی آنجا مشایی را با خودت میبری؟»
پرسید: «چرا؟» گفتم: «علما نسبت به او موضع دارند و با این کارت انگشت در چشم علما میکنی. چرا حالا که او را میبری وسط این فتنه، جلوی دوربین میبریش که همه او را ببینند؟ باید الان اوضاع را آرام کنیم. تو داری برعکس عمل میکنی.
202