سیدعلی صالحی با اشاره به اتفاق‌هایی که این روزها برای مهاجران به اروپا می‌افتد معتقد است: روشنفکران مستقل و اهل هنر و اندیشه باید در برابر سرنوشت انسان‌، حساسیت بیش‌تری نشان دهند.

به گزارش ایکسانیوز در یادداشت این شاعر با عنوان «هولوکاست هفت دریا و ارتش پناهجویان» که در اختیار ایسنا قرار گرفته آمده است: هنوز هم ته‌سایه‌های شبح رایش سوم بر سرشت و سرنوشت اروپا حکومت می‌کند. برخورد سلبی نظامیان و پلیس اروپا با ارتش گرسنگان و پناهجویان مشرقی‌، برهان بی‌رحمی جهانِ به اصطلاح آزاد است. چه دلیلی روشن‌تر از این‌که جوانان هویت‌ربوده غربی به عشق انتقام از خود غرب،‌ به شرق (فعلا خاورمیانه و شمال آفریقا) سفر می‌کنند‌؛ سفر سیاهی‌، سفر ترور! و اکثرا جوانانی از آسیا و آفریقا به امید یکی پاره نان و لختی آرامش‌، از شرق‌، رو به غرب می‌گریزند،‌ گریزی مرگبار‌، گریزی ناگزیر‌. هولوکاست هفت دریا در جریان است. مسیر مدیترانه‌، جزیره یونان‌، راه ترکیه،‌ مرزهای صربستان‌، مجارستان‌، و راهی با هزار و یک بن‌بست تا مرز اروپای غربی. به محض نزدیک شدن به مرزهای جهان آزاد‌، شبح رایش به استقبال آن‌ها می‌آید: قطار پیادگان بی‌یاور‌، رودخانه‌ای مملو از جنازه‌، صدور گوشت زنده به اروپا.

فاجعه مهاجرین هزاره سوم، ‌آن هم میان سکوت سنگین جهان،‌ ثابت می‌کند که وجدان بشریت را باد برده و دلالان دنباله‌دار‌، آن را لقمه چرب کرده‌اند! شگفتا... فراریان فرمان‌بریده مجبور،‌ همان فراریان خسته‌ای هستند که اکثرا خود طلایه‌دار بهار عربی بودند. سران دلسوز‌، بی‌نظیر و انسان‌دوست و مسئول اروپا هم در برابر پناهجویان جان به لب‌رسیده، لحظه به لحظه نشست و جلسه و ابراز تاسف! آه‌ ای سرمایه‌داری ماه‌، مرده‌شوی تو را ببرد،‌ با این اهتمام شوخی‌وَش پردروغ...!

 

اعلام کرده‌اند که به زودی با مافیای قاچاق انسان برخورد خواهند کرد، چه تدبیر نبوغ‌آسایی! اهل توهم مخدرمآب نیز چنین نقشه و ادعایی را به تمسخر می‌گیرند. یحتمل در آینده ‌نزدیک، قایق‌سواری در دریای مدیترانه را ممنوع می‌کنند. چه اقدام بی‌نظیری! این یعنی نجات جنازه‌ها. غرب به شیوه خود برده‌داری نوین را تست می‌زند: کنکور کفر و ظلمت است. در برابر فاجعه مهاجرین مشرقی‌، صدا از کسی درنمی‌آید‌، جز خبر صرف و مکرر‌، چه پیش آورده‌اند آل دلار!؟

جان به در بُردگانی که به ساحل اروپا رسیده‌اند‌، جگر خویش از قفس سینه به درآورده‌، نشان موبورهای چشم‌آبی می‌دهند‌، می‌گویند از دست داعش نگریختیم که اسیر آدولف‌زادگان شویم! این زمین مال ماست! مال همه ماست!

کرور کرور در دریا غرق می‌شوند، بسیاران که گم،‌ بسیاران که بی‌خبر! به استعاره دفن اسامه بن لادن در دریا فکر می‌کنم. دریا را به بوی خون آدمی عادت دادند، حالا هم گرسنه است. سرش برای سیر و گرسنه درد نمی‌کند،‌ خدایان مدرن اولمپ‌، قربانی و قربانیان تازه می‌خواهند. هشدار‌، در آینده‌ای نزدیک‌، ضجه زنان شیرده و کودکان بی‌یاور‌، دامن غرب را خواهد گرفت. گریبان همه را به ناگزیر خواهند گرفت، برده‌هایی که از دریا می‌آیند ارباب‌های خود را به دریا خواهند ریخت. منتظر نباشید مولود این همه ستم‌، گاندی از آب درآید. غرب این وهله مرگ را به خانه خود دعوت کرده است. زمین سوخته‌ای به نام خاورمیانه این بار نفت صادر نمی‌کند،‌ لوله‌های بی‌پایان و کشتی‌ها فقط خون را به منزل مغربیان خواهند رساند. غرب خود این سرنوشت را انتخاب کرده است. سرمایه‌داری ستمگر‌، نخست دشمن درونی خویش است. هولوکاست هفت دریا را ببینید و سکوت را بشکنید! روشنفکران مستقل و اهل هنر و اندیشه باید در برابر سرنوشت انسان‌، حساسیت بیش‌تری نشان دهند.

502
کد خبر: 333418

وب گردی

وب گردی