به گزارش ایسکانیوز و به نقل از روزنامه ایران پایانه تاکسیهای شوش، معرف خوبی برای تبلیغ طرحی است که میخواهد هیچ گرسنهای در شهر سرش را بیغذا روی زمین نگذارد. گذرتان که به این محدوده از شهر افتاد از دیدن یک یخچال پر از غذا تعجب نکنید، حالا حدود 12 روز از اجرای این ایده میگذرد و همچنان شمار زیادی خواهان نصب یخچالهای مشابه در دیگر مناطق تهران هستند، آنطور که حیدری، رئیس انجمن «پایان کارتنخوابی» بهعنوان ایده پرداز این طرح میگوید تا یکی- دو روز آینده همین مجموعه یعنی یک یخچال، کمد لباس، کتابخانه و یک کمد اسباببازی در محدوده غربی امامزاده صالح نصب میشود و پسازآن در هر منطقه شهرداری، همین مجموعه به داد نیازمندان و گرسنگان میرسد.
یخچال تمام شیشهای شوش، که حدود دو هفته، در برابر همه نا ملایمتیها طاقت آورده و سرخم نکرده، تاکنون فقط یک لامپ خود را ازدستداده و شیشهاش هم کمی خط افتاده است، اما خیلیها از رانندههای تاکسی پایانه شوش گرفته تا محلیها و حتی غیربومیها همین دو هفته را زمان زیادی برای سالم ماندن یخچالی میدانند که این روزها به قول خودشان چشم طمع خیلیها به آن دوختهشده است: «ما روزی که این یخچال نصب شد، فکر نمیکردیم حتی یک روز هم سر جایش بند باشد، حالا هم تعجب میکنیم، همه کارتنخوابها و حتی معتادان خیلی راحت غذایشان را برمیدارند و میروند.»
اینها را قاسمی راننده خط «شوش به ری» که سالهاست درد و رنج انواع و اقسام آسیبهای همسایگی با پارک شوش را کشیده، میگوید. «ولی ما فکر میکنیم که این کار حداقل تا یک هفته دیگر دوام داشته باشد. چون همین حالا هم تعداد غذاها به نسبت روزهای عاشورا و تاسوعا خیلی کم شده است. متأسفانه خیلیها که بیشترشان هم معتادان فراری پارک شوش هستند، گوشت غذاها را جدا میکنند و بقیه غذا را هم میریزند جلوی کبوترها. خب هیچکس هم نمیتواند جلویشان را بگیرد.»
او با گلایه از بیتوجهی شهرداری به پراکندگی معتادان پارک شوش میگوید: «ما تازه داشتیم نفسی تازه میکردیم که این یخچال نصب شد،
بعضی شبها تعداد زیادی معتاد جلوی در یخچال تجمع میکنند و همین موجب شده تا ما جرأت نکنیم حتی در ماشینهایمان را باز بگذاریم. بعضی از این معتادها فقط به دنبال مواد هستند، معتاد، متادون میخواهد وگرنه با یک نان بربری هم سه نفر سیر میشوند. جالب اینکه همین چند روز پیش یکی از همین کارتنخوابها یک ظرف غذا دستش گرفته بود بلند داد می زند حراج فقط 2 تومن، باورتان میشود غذای داخل یخچال را برداشته بود و منت هم میگذاشت که غذای هفت تومنی را زیر قیمت میدهد.»کبیری یکی دیگر از رانندههای رسمی پایانه تاکسی در تأیید حرفهای همکارش سرش را تکان داده و میگوید: «باورتان میشود هیچ راننده تاکسی جرأت نزدیک شدن به یخچال را ندارد، البته حق هم نیست، اما اگر کسی گرسنه هم باشد، همین کارتنخوابهایی که دوروبر خیابان میبینید، اجازه نمیدهند رانندهها دست به یخچال بزنند، ولی خب کاری به بقیه کارتنخوابها ندارند، آنها آزادانه غذا برمیدارند و گاهی هم حیفومیل میکنند.» مثل همین ظرفهای نصف و نیمه غذایی که اطراف پایانه به شکل زشتی دستخورده رهاشده است.
در همین هنگام زن جوانی با چند ظرف غذای یکبارمصرف سر میرسد و بدون اینکه حتی نگاهی به دور برش بیندازد، همه ظرفها را یکجا در طبقه دوم و سوم یخچال قرار میدهد، اما هنوز سرش را برنگردانده، فاتحه همه غذاها در صدم ثانیه خوانده میشود. البته چند ظرف دستخورده قیمه هم که معلوم است دو-سه روز از پختشان گذشته، گوشه یخچال چشمک میزند، اما کسی طالبشان نیست. به گفته چند مغازهدار روبهروی پارک، بیشتر مشتریهای یخچال کارتنخوابها و معتادان همین حوالی هستند که طی این 20-15 روزی که از اجرای طرح انضباطی در پارک شوش میگذرد، به پارک حقانی، خواجو و کوچه روبهروی پارک آمدهاند و حالا هم باید سراغشان را همین دور و اطراف گرفت. «من ساکن نارمک تهران هستم، اما وقتی خبر نصب این یخچال را از تلویزیون شنیدم، همراه همسرم غذاهای نذری دیروز را برای استفاده نیازمندان آوردم، اگرچه میدانم که شاید به دست نیازمندان واقعی نرسد، ولی همینکه به کار یک انسان گرسنه بیاید هم کافی است.» خانم شجاعی که خودش را ملزم کرده برای آوردن چند ظرف غذا از یک نقطه شرقی به جنوبیترین بخش پایتخت بیاید، این حرفها را میزند و میگوید که حاضر است بازهم برای این کار به شوش بیاید.»
ایکاش در هر منطقه یکی از این یخچالها نصب میشد تا جلوی اسراف و حیفومیل غذاها گرفته شود.» در همین هنگام آقایی با چند کیسه لباس دستدوم مستقیم کنار کمد آهنی لباس که معلوم نیست با چه هدفی قفلشده و کلیدش همدست شهرداری است، بساط پهن میکند، البته قیافهاش داد میزند که لباسها مال خودش نیست. «من این لباسها را برای فروش آوردهام، البته اگر این کمد لباس باز شود، بعید میدانم بتوانم چیزی بفروشم و ممکن است کاروکاسبیام کساد شود. ولی خب حالا که درش قفل است و کسی هم در این چند روز لباس نیاورده یا اگر هم آورده در جا بردهاند و به ما نرسیده است.»
این مرد که خودش را سعید معرفی میکند از استقبال خوب کارتنخوابها از این طرح میگوید و بعد هم ما را ارجاع میدهد به پسر جوان ژولیدهای که مشغول گشتوگذار داخل یخچال است.» من چندمین بار است که دنبال غذا میگردم، قبلاً در پارک شوش میخوابیدم، ولی حالا پاتوقم روبهروی پارک، روی صندلی ایستگاه اتوبوس است، وقتهایی هم که گرسنه میشوم بهجای اینکه سرم را داخل سطلهای زباله کنم، مستقیم میآیم سراغ همین یخچال.»
گروه «پایان کارتنخوابی» بهعنوان متولی این حرکت انسان دوستانه با طرح این ایده، راه همواری برای کمکرسانی به نیازمندان و گرسنگان شهر بازکرده است. «ایده نبودن گرسنه در شهر ما را به کتابخانه، یخچال، کمد لباس و کمد اسباببازی برای بچهها رساند. حالا میخواهیم این ایده را به همه مناطق شهر بکشانیم، البته همه اینها بهانه است، بهانهای برای اینکه ثابت کنیم هنوز هم هستند آدمهایی که آوازه خیر بودن و مهربانیشان به گوش هیچکس نرسیده. .» اینها را حیدری، رئیس گروه پایان کارتنخواب میگوید.
او بابیان اینکه برای شروع کار و نصب نخستین یخچال ما کمی اذیت شدیم، یعنی چون این اتفاق برای نخستین بار میافتاد، شهرداری 2 تا 3 ماه ما را معطل انتخاب مکان مناسب کرد، ما در ابتدا 8-7 نقطه از شهر مثل ابتدای «ترمینال فیاض بخش» و «روبهروی بیمارستان سینا» را پیشنهاد دادیم، اما شهرداری همه آنها را رد کرد و درنهایت بهجای فعلی در خیابان شوش رسیدیم.»
حیدری همچنین به مردمی اشاره میکند که از ساعت 2 بامداد درون یخچال غذا میگذارند: «باور کنید از 8 صبح تا نیمههای شب درون یخچال غذای تازه میگذارند، چون ما منع کردهایم کسی اضافه غذایش را بیاورد. ما میخواهیم فرهنگ یک پیمانه بیشتر برای همنوعمان را گسترش دهیم.»او تأکید میکند که روزهای چهارشنبه هر هفته برنامه مفصلی برای کارتنخوابهای شوش، هرندی و دروازه غار دارند، اما حالا میگوید که هدفشان فراتر از جامعه کارتنخوابی است، آنها میخواهد همه گرسنگان و نیازمندان شهر به این طرح بپیوندند. برای همین وقتی میشنود که برخی زبان به انتقاد گشوده و میگویند کارشان موازی با دیگر نهادهای جلوگیری از آسیب است و ممکن است به کار آنها خدشه وارد شود، گلایه میکند.
105105