تهران-ایسکانیوز: متن زیر یادداشتی از سید علی صالحی است که برای بانوی غزل ایران تحریر کرده و در اختیار بخش ادبیات ایسکانیوز قرار داده است.

مادرِ ماه و برف، مادرِ کلماتِ ما، تغزلِ خِرَد، شهامتِ نجات، بالابلندِ بی بدیل، حالا چنگی کبوترِ باران خورده را می ماند که انگار از قعرِ آشیانهً نور، تخیل به خورشیدِ خنیاگر رسانده است؛ زُبدهً بی زوالی که در کُمایِ کلمات نیز دست از دفاع بر نمی دارد: دفاع از آزادی، دفاع از عشق، دفاع از امید و دفاع از رؤیاهای مجروحِ مردم.

مادرِ بی پایانِ صبح و پروانه، دارد یکی یکی نام دوستانش را به یاد می آورد. ما وارثِ واژه های این زنِ بزرگ بوده، هستیم و خواهیم بود، هم به هزار و یکی قرائت. ما نسل به نسل ... دست از آرمان های انسانی این شاعرِ بی بدیل نخواهیم شست، هم اگر سنگ ستم از آسمان ببارد، با این جهانِ چاره ناپذیر، صدای رسای فرزندان سیمین را خواهد شنید که: "می سازمت، می سازمت، وطن!"

مادر و مونسِ ما، پناه و تیمار دارِ ما، سخت است باور کنیم سخن به سکوت گریخته است. اما تو هستی، تو اقبالِ بلندِ کلماتی شهیدی. من از هراسِ حادثه، مرتب نام تو را تکرار می کنم. من این سو ایستاده، علی(بهبهانی) آن سو، هر دو تمام دریاها را گریسته ایم. علی باز میانِ هق هقِ بی فرمانِ خویش می گوید:" برگرد خانه مادر، من هنوز نوکر توام، فقط نفس بکش...!" دور نبود دوش که این مرد باز به من گفته بود، بعد از مادر چطور بمانم به این خراب آبادِ ملال و مکافات!؟

چه کنم...!؟ هستی حق ندارد آیینْ مَدارِ امید و مادرِ آزادی را از ما بگیرد. همۀ ما به وجود واژه های او تکیه داده ایم. او باید بماند، وگرنه رؤیاها بی مادر می شوند. فقدانِ او جراحتِ جهان است که به این زودی ها از درد نخواهد رَست. دریغا... مادرِ مادران، بعد از تو آیا کسی هست که پناه و تیماردارِ داغدیدگان شود؟!

 
کد خبر: 53815

وب گردی

وب گردی