زهره حاجیان: این روزها که رسانه ها با کمک یکدیگر این معضل را در جامعه بیتشر نشان داده اند همه مردم و مسئولان بسیج شده اند -حتی اگر نمی توانند از بین ببرند - کمی کمرنگ ترش کنند و تا جایی که ممکن است در حل آن بکوشند و یکی از این راه ها تاسیس و راه اندازی و افزایش مراکزی است که به ترک اعتیاد آنها کمک کند و مرکز بهبودی اقامتی میان مدت "معجره آریا پاک " که برای کمک به ترک اعتیاد زنان معتاد فعالیت می کند یکی از آنهاست.
یعنی می توانم ترک کنم ؟!
مغموم اند و نگران . شاید نگران آینده ای نه چندان دور. چشمانشان دو دو میزند و سوالی مشترک در ذهن شان مدام میچرخد : یعنی میتوانم ترک کنم و به زندگی عادی برگردم؟ یعنی خانواده ام قبولم می کنند؟ یا باز هم ...
نام محله قوچ حصار را شاید کمتر کسی شنیده باشد اما آنهایی که به نوعی درگیر اعتیاد شده اند و قصد ترک کردن داشته اند برای یک بار هم که شده نام قوچ حصار را در این شهر بی در و پیکر شنیده اند.
زنهای معتاد خوب می دانند که در قوچ حصار در حوالی شهر ری کمپی وجود دارد که به زنان معتاد سرویس میدهد و سعی در بازگرداندن آنها به خانواده و جامعه را دارد. داستان زندگی 28 روزه زنانی که قصد ترک مواد مخدر را دارند کمی متفاوت است آنها در خوف و رجا به سر می برند و دردهایی که ترک مواد به جانشان انداخته را تحمل می کنند و باید یکی باشد تا دلداریشان بدهد و آنها را امیدوار کنند که روزهای روشنی در راه است و این کار بر عهده خدمتگزاران کمپ هاست.
مگرزن هم معتاد می شود ؟
نامش را گذاشته اند مرکز میان مدت اقامتی اما مردم به نام کمپ می شناسند و می دانند که تعداد کمپ های ترک اعتیاد زنان بسیار کمتر از مردان است هر چند نمی توان به قاطعیت گفت که تعدادمردان معتاد چند برابر زنانی است که در دام اعتیاد افتادهاند.
از میان زمینهای کشاورزی و خانههای قدیمی کاهگلی میدان قوچ حصار که بگذری کافی است نشانی کمپ را بپرسی و ببینی که بیشتر اهالی به خیابان جان بزرگی اشاره می کنند و میگویند: کمپ خانم افشار را میخواهید ؟ و ما بعدترمیفهمیم که نام مسئول کمپ کبری افشار است و از سال 89 کمپ ترک اعتیاد زنان را اداره میکند.
زمان اقامت 28 روز
تا یک سال پیش زمان اقامت معتادان در مراکز بهبودی اقامتی 21 روز بود و پس از آن همه مراکز موظفند که 28 روز معتادان را نگاه داشته و سرویس بدهند.
کبری افشار مدیر داخلی مرکز بهبودی اقامتی میان مدت "معجره آریا پاک " با بیان این مطلب میگوید: «این مدت بر اساس پروتکل درمانی سازمان بهزیستی تعیین شده است و مددجویان با همکاری مددیاران، مشاوران ، مددکاران ،پزشک و مسئول کمپ موفق می شوند که اعتیاد خود را ترک کنند و به خانواده و جامعه برگردند.»
ظرفیت این کمپ 40 نفر است و به همین تعداد تخت در خوابگاه وجود دارد اما همه که دوست ندارند روی تخت بخوابند و خوابیدن روی زمین را ترجیح میدهند پس ظزفیت کمی بیشتر میشود.
معمولا تعداد مراجعه کنندگان به همه کمپها بیشتر از ظرفیت است و این نشانه خوبی است که عده بیشتری از اعتیاد خسته شده و به این نتیجه رسیدهاند که ترک کنند.
خدمتگزاران مجانی کار میکنند
مانیا 44 ساله یکی از خدمت گزاران کمپ است که امروز 13 ماه و 15 روز از پاک شدن و ترک اعتیادش می گذرد و برای کمک به همدردان خود در کمپ خدمت میکند.
اوکه از 18 سالگی داروهای مورفین دار را مصرف و تزریق می کرده میگوید:« از 6-5 سال پیش شیشه کشیدم و اعتیادم سخت ترشد تا اینکه به این نتیجه رسیدم که دیگر نمی توانم ادامه دهم و امروز خوشحالم که توانستم ترک کنم و به دامن خانواده برگردم حالا حس خوبی دارم چرا که دوران پاکی عالی است و میبینم که چقدر نگاهم به زندگی تغییر کرده و تاره فهمیدم که موردی به نام افسردگی و ناامیدی وجود نداشته و ندارد.»
مانیا معتقد است که فرد معتاد اگر خودش بخواهد میتواند اعتیادش را ترک کند و تنها شرطش این است که به خوب زندگی کردن اعتقاد داشته باشد و میِگوید:« در کنار باور خود فرد تغییر نگاه و باور کردن خانواده بسیار مهم است هر چند بیشتر خانواده ها تا 50 درصد باور میکنند که فرد معتاد موفق به ترک شده و میتواند پاک بماند.»
کار اعیتاد را تمام کردم
مدیر داخلی کمپ بیشتر از دیگران سابقه تخریب دارد و به همین دلیل است که درد زنانی که در کمپ بستری هستند را خوب میفهمد و صبورانه تنشها، بی قراریها و حتی بی حرمتیها و بدرفتاریهای مددجویان را تحمل میکند چرا که باور دارد که معتاد بیمار است نه مجرم.
کبری افشار 30 سال هرویین مصرف می کرده و به قول خودش 30 سال تخریب داشته و میگوید: «بلد نبودم زندگی کنم بارها ترک کردم اما خانواده باور نمی کردند و همین بی محلیها و باور نکردن ها باعث برگشت من به اعتیاد میشد.»
افشار که از 15 سالگی شروع به مصرف هرویین و حشیش کرده امروز 6 سال و 7ماه و 5 روز از پاکی اش می گذرد و توانسته با احداث کمپ به همدردان سابقش کمک کند تا معنای واقعی دنیای بدون اعتیاد و پاک بودن را درک کنند.»
افشار تاکید میکند: «همه کارهای زندگی را نیمه تمام میگذاشتم گلدوزی ،قالیبافی، خیاطی، آرایشگری و...را یاد گرفتم و نیمه کاره رها کردم اما خوشحالم که توانستم کاراعتیاد را تمام کنم.»
نقش خانواده در اعتیاد فرد معتاد
کمپ ترک اعتیاد معجره آریا پاک شامل اتاق پزشک،کارگاه خیاطی، اتاق فیزیک یا سم زدایی ،سالن بهبودی، سالن غذاخوری ،آشپزخانه ، سرویسهای بهداشتی ،فایلهای شخصی مددجویان ،کتابخانه و نمازخانه است.
نیلوفر طالبی مدیر کمپ و مددیار خانواده با بیان این مطلب میگوید: «در حال حاضر دو مددیار اعتیاد یک روانشناس ،یک پزشک در مرکز حضور دارند و به مددجویان خدمت رسانی میکنند.»
او تاکید میکند: «بیشتر خانواده ها نمی دانند با فرد معتاد چگونه برخورد کنند و ناخواسته شرایط را بدتر میکنند انا مددیار خانواده با ارتباط با خانواده ها میتواند کمک زیادی درروند پاک بودن مددجو داشته باشد و هفته ای یک بار به خانواده ها مشاوره میدهد و هر خانواده ای که نیاز به مشاوره خصوصی داشته باشد را هم مشاوره میدهیم.»
هزینه سنت: 400هزار تومان
مددجویان مرکز به دو گروه سنی تقسیم میشوند اما همه با هم در یک جا نگهداری شده و سرویس میگیرند رده سنی آنها از 18 تا 24 سال و از 25 تا 55 ساله هستند و کمپها موظفند که بیماران زیر 18 سال را پذیرش نکنند.
مدیر مرکز با بیان این مطلب میگوید: « برای هر دوره 28 روزه 400 هزار تومان هزینه پرداخت میشود که به سنت معروف است و گاهی به درخواست خود مددجو و تایید خانواده و مددکار و روانشناس دوره تمدید میشود و دوره ها ممکن است به دو ،سه و حتی بیشترهم برسد.»
برخی از بیماران پس از ترخیص نیز با مدیر مرکز در ارتباط هستند و او را از سلامتی و پاک ماندان با خبرمی کنند مانند مینا که سه سال و 5 ماه از پاک بودنش میگذرد ویک مینای دیگر که سه سال و دو ماه است که پاک است و در کنکور سال گذشته رتبه 4 آورد و در حال حاضر دانشجو است.
در کمپ های شهرستان کتک میزنند
فاطمه از یکی از شهرهای استان لرستان آمده و سابقه 3 بار ترک در کمپ های ترک اعتیاد شهر خود را داشته اما به دلیل رفتار بد با مددجویان و کتک خوردن و شکنجه شدن دوباره به اعتیاد برگشته است.
فاطمه با بیان این مطلب میگوید: «پدر و مادر نداشتم و در 19 سالگی از همسرم جدا شدم از محضر ثبت طلاق به منزل عمه ام رفتم حالم خراب بود و به پیشنهاد او یک پک گرفتم و نشان به این نشان که 7 سال معتاد بودم دو ماه بعد از جدایی همسرم برای نجات من دنبالم آمد و دوباره به زندگی برگشتم اما او هم معتاد شد و با وجود دو دختر هر دویمان نمیتوانستیم اعتیادمان را ترک کنیم.»
فاطمه این بار عزمش را جزم کرده که ترک کند و مادر خوبی برای فرزندانش شود و خود را برای مادر شدن برای بار سوم آماده میکند.
روزی 101 قرص میخوردم
سمیرا 32 ساله از 5 سال پیش معتاد شده اولش با قرص اکس شروع شد و بعد مصرف آلپرازولام از روزی نصف قرص شروع و بعد از یک ماه به 101 قرص در روز رسید و به مصرف شیشه رسید.
سمیرا یک دختر 16 ساله و یک پسر 14 ساله دارد و به دلیل مصرف مواد مرتب با دخترش درگیرمیشده و او را به شدت کتک میزده است.
سمیرا در کارگاه مانکن سازی کار میکرده و در ورامین خانه دارد و حالا که در کمپ مشغول به ترک مواد است دختر و پسرش که معلول مبتلا به سی پی است نزد مادرش زندگی میکنند.
او میگوید: « 10 روز است پاکم و آرزو دارم بتوانم در کنار فرزندانم زندگی کنم.»
باید از همسرم دور باشم!
خاطره 39 ساله با همسرش مواد مصرف می کرده همسرش از 18 سال پیش درگیر اعتیاد بوده و خاطره چندین بار او را ترک داده اما در نهایت خودش هم از 8 سال پیش معتاد شده است.
او میگوید: « شغل همسرم خوب است و در کنار اینکه کارمند یک نهاد دولتی است دندانساز تجربی هم هست پسرم 20 ساله و دخترم 11 ساله بودو من نمیتوانستم به آنها رسیدگی کنم مرتب در اتاق خواب بودم و مشغول مصرف مواد. بچه ها معمولا گرسنه میماندند و کارهای خانه انجام نمیشد تا اینکه از پسرم خواستم به مادرم بگوید و او با آمبولانس مرا به کلینیکی منتقل و آنجا بستری شدم و همسرم هم در کمپ دیگری به مدت 6 ماه بستری شده و باید یکدیگر را تا حداقل یک سال نبینیم چرا که اگر با هم روبرو شویم به احتمال زیاد دوباره هر دو می زنیم( اصطلاح معتادان به معنی مصرف مواد.)»
مرا به اجبار به کمپ آورده اند
زهرا از مددجویانی است که به اجبار خانواده در کمپ بستری شده و با اینکه ته دلش از ترک مواد راضی است دوست دارد در لجبازی با پدر و برادرش یک بار دیگر مواد بزند!
مدیر مرکز در این باره میگوید:« همه مددجویانی که به کمپ ها مراجعه میکنند خودشان راضی به ترک هستند و میخواهند که مواد را کنار بگذارند و ما کسی را به اجبار از خانه اش به کمپ نمیآوریم اما برخی از خانواده ها که تعدادشان بسیار کم است فرزندشان را به بهانههای مختلف به کمپ میآورند و پس از ترک با کمک روانشناس و مددیار خانواده به این نتیجه میرسند که خانواده از راه دلسوزی این کار را کرده و از ترک مواد خوشحال میشوند.»
یعنی به همسرم برگردم ؟
ثریا 24 ساله توسط همسرش معتاد شده او با خنده بلندی میگوید:« همسرم پیش هر کسی مواد میکشید میرفتم و با سرو صدا او را به خانه میبردم در نهایت راضی شدم که در خانه و پیش خودم بکشد که متاسفانه منجر به معتاد شدن خودم شد.»
او با اشاره به اینکه همسرم انکار میکرد که مواد مخدر مصرف میکند میگوید: «یک بار گفتم نکش گفت مخدر نیست گفتم پس به من هم بده و با کشیدن یک بار چند روز غذا نخوردم و لاغر شدم و به بهانه لاغری باز هم کشیدم و معتاد شدم.»
ثریا پس از افتادن همسرش به زندان طلاق گرفته و این روزها تردید دارد که بخاطر دخترش سانیا دوباره به همسرش برگردد
یا نه .
15ساله بودم که معتاد شدم
اسمش مریم است اما لیلا صدایش میکنند متولد 67 است و یک دختر 9 ساله دارد و مانند بسیاری از زنان توسط همسرش معتاد شده است.
او معتقد است که همسرش کنترلی مواد مصرف میکند یعنی هر وقت اراده کند میتواند نکشد و میگوید: «همسرم مهندس بود و وقتی کتکم میزد درد می کشیدم و برای تسکین دردم مواد به من میداد .15 ساله بودم که معتاد شدم.»
جدایی او از همسرش مساوی با مصرف شیشه میشود تا اینکه با زنی در نانوایی آشنا میشود و با رفت و آمد به خانه او با پسری دوست میشود که با زن مواد میکشید.
لیلا با بیان این مطلب میگوید: « کم کم به پسر وابسته و دلبسته شدم و اعتیادم به مواد بیشتر تا با کمک پدر و مادرم تصمیم گرفتم به مدت طولانی در کمپ بمانم و ترک کنم و آرزو دارم با سربلندی به زندگی برگردم و دخترم در کنارم باشد و پدرم را با ترک اعتیادم خوشحال کنم.»
من معتاد نیستم
پری 19 ساله است وانگار اصلا معتاد نیست و برای ترک قرص ترامادول در کمپ به سر میبرد. او میگوید:« دوست پسرم استفاده از ترامادول را پیشنهاد داد و سه ماه مداوم روزی 4 عدد قرص میخوردم که منجر به ضعیف شدن حافظه و لرزش شدید دستانم شد.»
پری هنوز دیپلمش را نگرفته و با کمک و همراهی مادرش از 10 روز پیش در خانه قرص نخورده و برای کامل شدن درمانش به کمپ آمده است.»
او میگوید: « به خودم قول داده ام که تا آخر عمر اگر سر درد هم داشتم حتی استامینوفن هم نخورم.»
خانواده مرا درک نمیکردند
مینا 29 ساله سه سال تریاک و شیره کشیده و از دو سال و نیم پیش مصرف شیشه و حشیش را هم تجربه کرده است.
او می گوید: « قلیان کشیدن را دوست داشتم اما یک روز دوستم گفت چیزی بهتراز سیگار و قلیان دارم و با پر کردن حشیش در یک نخ سیگار سه شبانه روزنخوابیدم.»
مینا درک نشدن از طرف خانواده را دلیل اعتیادش میداند و میگوید:«خواهران و مادرم حرف مرا نمیفهمیدند و هر چه میگفتم که جنسیت من مرد نیست اما اخلاق و ویژگی های مردانه دارم را متوجه نمیشدند.»
شیشه با طعم نوشابه
هر مددجو باید با خود یک پتوی مسافرتی ،لوازم شخصی و بهداشتی بیاورد و در فایلی که کلیدش را دریافت میکند قرار دهد. معمولا مددجویان زن میتوانند لوازم آرایش خود را هم همراه بیاورند.
مددجویان میتوانند از نمازخانه و کتابخانه که شامل کتابهای داستان و رمان و تاریخ و شعر است استفاده کنند.
سولماز که مسئول کتابخانه است میگوید: « غریق نجات بودم و رزمی کارم اما یک زمان متوجه شدم که معتاد شده ام و تا همین اواخر شیشه را با نوشابه می خوردم و امروز 20 روز است که پاک هستم.
105105