به گزارش ایسکانیوز و به نقل از شهروند ماموران پلیس پایتخت در جریان وقوع سرقت در یک مرکز نگهداری سالمندان قرار گرفتند. آنها بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و با حضور در محل به تحقیق در این رابطه پرداختند. با حضور ماموران در این مرکز مشخص شد که یکی از کارمندان با بیهوش کردن همکارش دست به سرقت پول و طلاهای او زده است. این زن که بهشدت شوکه شده بود در تحقیقات به ماموران گفت: «مجید یکی از همکاران من در این مرکز بود. او صبح امروز یک ظرف ماست به من داد و گفت که ماست محلی است و از شهرستانشان آمده است. او از من خواست که این ماست را بخورم. من هم قبول کردم و پس از خوردن ماست دیگر هیچ چیزی متوجه نشدم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم که تمام پولها و جواهراتم سرقت شده است. بعد از این اتفاق هم دیگر همکارم را ندیدم و گویا با برداشتن وسایلش متواری شده است.»
با اعلام این شکایت، تیمی از ماموران پلیس آگاهی تجسسهای خود را در این رابطه آغاز کردند و به پیگیریهایی پرداختند که آنها را به مخفیگاه سارق نزدیک کند. تحقیقات کارآگاهان نشان میداد که این پسر ٢٤ساله پس از انجام سرقت از محل زندگی خود در تهران متواری شده و به شهرستان رفته است. بنابراین ماموران تجسسهای خود را در این رابطه ادامه دادند و درنهایت موفق به شناسایی متهم در یکی از شهرستانها شدند. کارآگاهان پلیس با نیابت قضائی متهم را در شهرستان دستگیر و به تهران منتقل کردند.
این پسر پس از دستگیری تحت بازجوییهای پلیسی و قضائی قرار گرفت و با اعتراف به جرم خود به ماموران گفت: «من مشکلات مالی زیادی داشتم. برای همین از شهرستان به تهران آمدم تا با کار کردن مشکلاتم حل شود. ولی به بدهیهایم اضافه شد و هر روز وضع مالیام بدتر میشد. دیگر نمیدانستم باید چهکار کنم، تا اینکه چشمم به طلاها و پولهای مالباخته که از همکارانم بود افتاد. با دیدن پول و طلاهای او تصمیم گرفتم از او سرقت کنم تا شاید بخشی از مشکلات مالیام حل شود. برای همین این نقشه را اجرا کردم. با تعارف ماست آغشته به ماده بیهوشی او را مسموم و همه طلاها و پولهایش را سرقت کردم. ولی اصلا فکرش را هم نمیکردم که لو بروم و شناسایی شوم. چون بعد از سرقت بلافاصله به شهرستانمان متواری شدم و با دیدن ماموران پلیس شوکه شدم.»
با اعترافات این پسر، او با قرار قانونی روانه زندان شد و تحقیقات در رابطه با پروندهاش در دادسرای ویژه سرقت همچنان ادامه دارد تا مشخص شود که او همین یک شاکی را دارد یا جرمهای دیگری هم مرتکب شده است.
105105