به گزارش ایسکانیوز و به نقل از همشهری محله سقف نیمه شیروانی، دیوار سیمانی شکسته و هلالی در ورودی میراثی از گذشته است که با نردههای آهنی، کاشیکاریهای نصفه و نیمه و در نهایت زنجیری که بردر ورودی قرار دارد، هر مخاطبی را در جای خود میخکوب میکند. این مکان آمیختهای از دیروز و امروز است. با دیدن این حمام قدیمی این سؤال برایتان پیش میآید که چرا بر در قدیمیترین حمام شمیرانات زنجیری قرار دارد و بیش از 30 سال است که نیمه مخروبه رها شده است؟ داستان زیر ماجرای هویت قدیمیترین حمام شمیرانات است که بخشی از آداب و رسوم اهالی را به تصویر میکشد.
کوری چشمهای خان قاجار
درکتابهای تاریخی و روایتهای اهالی قدیمی شمیرانات آمده که حمام دزاشیب زمانی که دزاشیب به دیزج سفلی معروف بوده، وجود داشته است. «عباس صالحی» از قدیمیترین اهالی شمیرانات میگوید: «قدمت حمام دزاشیب به دوره صفویه باز میگردد. اهالی قدیمی محله دزاشیب میگویند در دزاشیب چند حمام وجود داشته است. از جمله حمام آقا سید محمد صراف، حمام خرم، حمام مسجد امیرالمؤمنین(ع)، حمام مهر و حمام تکیه که از میان آنها فقط همین حمام تکیه باقی مانده است. این حمام درست کنار تکیه دزاشیب است؛ تکیهای که از قدمت چند صد ساله در محله دزاشیب برخوردار است و در گذشته جایگاه ده دزاشیب به شمار میرفته است.
تاریخیترین روایتی که درباره حمام تکیه وجود دارد این است که فتحعلیشاه قاجار برادری داشته به نام حسین قلی خان قاجار که ادعای حکومت داشته است. فتحعلی شاه نیز او را به باغی در دزاشیب تبعید میکند که بعدها به باغ نظر معروف میشود.» در تاریخ آمده حسین قلی خان قاجار بعد از تبعید در باغ منظر همچنان به داعیه خود ادامه میدهد و فتحعلی شاه قاجار نیزچشمهای او را در حمام تکیه دزاشیب کور میکند که همین امر منجر به مرگ حسین قلی خان قاجار میشود.
سکوی شاهنشین
بسیاری از اهالی قدیمی محله دزاشیب تصویر حمام تکیه را به یاد میآورند که حدود 80 سال قبل فعال بوده است. «محسنقاسمی» یکی از آنها را برایمان تعریف میکند: «در ابتدای ورود، سکویی بود که به آن شاهنشین میگفتند. در وسط شاهنشین، حوضچهای قرار داشت که مجموعه سربینه را در بر میگرفت. جایی که محل رختکن افراد بود. سپس از سربینه وارد صحن حمام میشدیم که آن هم حدود 4متر پایینتر از سر بینه قرار داشت. صحن حمام دارای خزینه و محلی برای شستوشو بود. آب حمام از طریق نفت سیاه و مازوت در آتش خانه حمام گرم میشد.»
او ادامه میدهد: «چون در گذشته اغلب افراد درباری و رجال مهم در شمیرانات ساکن بودند، به همین دلیل حمام تکیه، از ابتدا به حمام رجال شهرت داشت و افراد مهم از آن استفاده میکردند. بعدها افراد محلی نیز از حمام بهرهمیبردند. روزهای جمعه و دوشنبه به استحمام مردان و روزهای دیگر به خانمها اختصاص داشت.»
در کنار حمام تکیه حمام دیگری نیز وجود داشته که به آن حمام کوچکه میگفتند و در زمانهایی که حمام تکیه پر بود، اهالی از حمام کوچکه استفاده میکردند. قاسمی، درباره تغییر بنای حمام میگوید: «هنوز حمام تکیه به همان فرم گذشته وجود دارد. بنای آن تغییر نکرده، اما اکنون بهصورت نیمه مخروبه رها شده است.»
خاطرات تمام نشدنی
پریسا امیرقاسمخانی در این گزارش می نویسد : به در حمام که نگاه میکنی، انگار هزار خاطره جا مانده در خود دارد. در حمام تکیه افراد بسیاری در رفتوآمد بودند. از احمد قوامالسلطنه، مهدی قالیخان مجدالدوله، سید محمودخان علاء الملک، اماناللهخان اردلان و... رجال معروف دزاشیب گرفته تا مش قاسم، مش محمدباقر و سایر اهالی دزاشیب و شمیرانات. «محمد عباسی» از دیگر اهالی قدیمی محله چهرههای کیسه کش، دلاک، کارگر و سر حمامی و افرادی مانند استاد حاجی و براداران داداشی را به یاد میآورد.
او میگوید: «آن زمان حمام تکیه برای خود برو و بیایی داشت. خانمها گاهی از صبح علی الطلوع با بادیه سیر و ترشی و دمی باقالی داخل حمام میرفتند و تا بعد از ظهر در حمام میماندند.»
اوهنوز هم مزه قلیانی که بعد از مشت و مال استاد حاجی در حمام چاق میکرد؛ زیر زبانش است. عباسی درباره مراسم محله میگوید: «در روزهای خاص مانند داماد حمامی، نوزاد حمامی و... حمام شور و حال خاصی داشت. اهالی در حمام جشن به پا میکردند. اوس علیاکبر جباری را خبر میکردند تا در مراسم ختنه سرور نوزاد یا سلمانی داماد حاضر شود. اوس علیاکبر هم دندانپزشک بود، هم مو کوتاه میکرد. نوزاد ختنه میکرد و شکستهبند هم بود. صدای هلهله اهالی وقتی عروس را از حمام تکیه بیرون میآوردند، در کوچه میپیچید.»
دیگر صدایی نمیآید
سالهاست دیگر صدایی از حمام قدیمی محله شنیده نمیشود. تنها صدایی که اطراف حمام شنیده میشود، صدای عبور ماشینها، ازدحام آدمها و جمعیت است. بنای قدیمی حمام تکیه، کمرنگ و بیرونق شده است؛ ولی گاهی از میان رنگهای رفته فریاد میزند. حسی بین بودن و نبودن.
«محسن قاسمی» از اهالی قدیمی محله دزاشیب میگوید: «قبلاً تولیت حمام در دست اهالی بود، ولی اکنون تولیت آن در دست اداره اوقاف است. مدتی است حمام را مالک شخصی اجاره کرده است. قرار بود در آن تغییراتی ایجاد شود و حمام به قهوهخانه بدل شود که مورد موافقت سازمان میراث فرهنگی قرار نگرفت. آنطور که اهالی میگویند، اکنون بین مالک شخصی و اداره میراث فرهنگی در این زمینه اختلاف وجود دارد و حمام بهصورت بلاتکلیف رها شده است.
فقط تغییر کاربری!
شنیدهها حاکی از آن است که این حمام حدود 6 سال است به دلیل قدمت و سبک و فرم آن که مربوط به دوره قاجار است در فهرست آثار ملی ثبت شده است. مالک شخصی که حمام را اجاره کرده تصمیم دارد، حمام را تخریب کند اما سازمان میراث فرهنگی نوسازی در حمام را منع کرده و تغییرات در حمام را فقط در حد تغییر کاربری به سفرهخانه سنتی مجاز دانسته است.
105105