دیدارجمعی از نویسندگان و شاعران افغانستانی با استاد هوشنگ ابتهاج/ سایه: ما یک ملت در دو کشور جدا هستیم

جمعی از نویسندگان و شاعران افغانستانی که به همت مجله بخارا شبی برای آنها برگزار شده بود، با هوشنگ ابتهاج شاعر معاصر دیدار کردند.

به گزارش خبرنگار ایسکانیوز روز پنجشنبه 22بهمن جمعی از شاعران افغانستانی به علت آنکه استاد ابتهاج موفق به حضور در شب شاعران و نویسندگان افغانستان نشد با وی دیدار کردند.

در این دیدار ابتدا سردبیر بخارا گزارشی از حضور هیات ادبی افغانستان در ایران ارائه کرد سپس دکتر یامان حکمت از خدمات مجله بخارا در افغانستان یاد کرد و اینکه مجله بخارا تنها نشریه است که آثار نویسندگان و شاعران افغانستان را در ایران منتشر می کند.

سپس استاد هوشنگ ابتهاج در ابتدای این دیدار گفت: من از سال های دور با شاعران افغانستانی آشنایی دارم البته در سال های اخیر این ارتباط قدری کمتر شده است. نزدیک به 65-6سال پیش یکی از دوستان افغانی ما که در تهران تحصیل می کرد دکتر عبدالوهب جاوید بود و وقتی ایشان به افغانستان بازگشت رئیس دانشگاه بود. ایشان دوره دکتری را در ایران می گذراند و زمانی که در ایران بود تقریبا هرروز همدیگر را ملاقات می کردیم. خود او نیز وسیله ای برای آشنایی بیشتر با فضای ادبی و فرهنگی افغانستان شد.

پس از آن سردبیر بخارا گفت: این مراوده در آن زمان خیلی بیشتر بود و شاعران افغانستانی نیز بیشتر با شاعران آن دوره و امثال شما، سیاوش کسرایی و نادر نادرپور آشنایی داشتند.

استاد ابتهاج اظهار داشت: بله، در 30 40سال اخیر با اینکه رفت و آمد زیادتر شده است و در کشور ما تعداد مردم افغانستانی بیشتر است اما گرفتاری هایی پیش آمده است و به نظرم تا حدودی اسباب شرمندگی است که این روابط برادرانه به هم خورده است. از برخی رفتارهای ناشایست که ما با دوستان افغانستانی کرده ایم را خبر دارم. آن زمان ها من فکر می کردم اگرچه دو کشور جدا هستیم اما دو ملت جدا نیستیم، بعدها مشخص شد که هرکاری که به دست دولت ها می افتد وضعیتش تغییر می کند. تاجایی که من می دانم رخی از هم وطنان من با با برادران افغانمان بد رفتار کرده اند و این جای تاسف است.

سایه افزود: من حتی برایم دشوار است که بگویم دو ملت ایران و افغانستان، به نظرم این تقسیمات دولتی است و نه تقسیمات ملتی. نمی شود گفت ما دو ملت هستیم شاید از لحاظ قوانین بین الملل جدا باشیم اما در ملت یکی هستیم. به نظرم همان شکلی که یک پرنده وقتی در آسمان پرواز می کند خط های مرزی را نمی شناسد، از روی درختی بلند می شود و روی دیگری می نشیند، یک درخت آن طرف خط هست و یک درخت طرف دیگر مرز. برای آن پرنده مرزی وجود ندارد، آدم ها همین هستند. مقداری زبان آنها را جدا کرده است در سالهای پیش هم این مرزها نبود.

وی درخصوص سفری که به بخارا و سمرقند داشت نیز گفت: در آن سفری که من به بخارا وسمرقند داشتم، همیشه به بدنم دست می زدم تا مطمئن شوم به تن خود در سمرقند هستم. باور نمیکردم جایی به اسم سمرقند وجود دارد فکر می کردم افسانه است و باور نمی کردم در جایی راه می روم که زمانی رودکی در آن راه می رفته است.

علی دهباشی در این لحظه به داشتن طرفداران زیاد آثار سایه در میان مردم افغانستان اشاره کرد.

ابتهاج گفت: بله اخباری به من رسیده است اما چیزی که برای من خیلی تاسف آور است این است که زبان افغانستان و زبان دری درحال شبیه شدن به زبان رادیو و تلویزیون ایران است. نحوه بیان کردن جملات شبیه آن شده است و به نظرم خیلی حیف است. امیدوارم فکری شود و این ذخیره ای است که حیف است از بین برود. این دو ملت می توانند برای گسترش و غنای زبان فارسی به هم کمک کنند و اینکه یکی تسلیم دیگری شود اصلا خوب نیست. این خاصیت رادیو تلویزیون و اینترنت است که همه چیز را شبیه هم کرده است. این در داخل ایران هم در حال اتفاق افتادن است.

در ادامه شاعران افغانستانی هرکدام غزلیاتی را در جمع خواندند.

پس از آن ابتهاج گفت: مجموعا زبانی که دوستان ما در پیش گرفته اند زبان محاوره امروزی است و در ایران هم عده ای از جوانان همین کار را می کنند. اگر بخشی از شعرشان به این زبان باشد می شود توسعه دادن زبان اما اگر همه شعر به این زبان باشددر معرض خطر خواهد بود. برای آنکه هنوز این زبان عامه و زبان محاوره روزانه تثبیت نشده و شاعران و نویسندگان فارسی زبان چه در ایران و افغانستان و هرجای دیگر نباید ارتباط خود را با سرچشمه های زبان فارسی قطع کنند.

در پایان نیز رهنورد زریاب از اساتید پیشکسوت ادبیات افغانستان با اظهار خوشحالی از این دیدار گفت: اگر اشتباه نکرده باشم دلبستگان شعر در کابل از دهه 30 با سروده های شما آشنا هستند. خوشبختانه این آشنایی و دلبستگی با شعر با گذشت زمان هیچ کاهش نیافته و همواره در حال افزایش بوده است و امروز بعد از دو یا سه نسل جوانان امروزی کابل و بلخ هرات و ... با شعرهای شما سخت دلبستگی دارند و این دلبستگی نه تنها از آثار شما برخاسته بلکه این دلبستگی را جوانان از نسل های گذشته به ارث برده اند. امروز فراوان شادمانیم که شما را از نزدیک ملاقات می کنیم. شما از ستون پایه های شعر معاصر فارسی در این حوزه فرهنگی تمدنی ما هستین و ما از آفریده های شما و شخص شما و به گذشته های شما افتخار می کنیم و این افتخار به تمام افراد این حوزه تمدنی می رسد. این افتخار تنها از آن کسانی نیست که در قلمرو ایران امروز زندگی می کنند این افتخار به همه کسانی تعلق دارد که شعر شما را می خوانند و لذت می برند و بر این اساس جوانان ما زمانی که به ایران آمدند یکی از خواسته هایشان این بود که شمارا ملاقات کنند خوشحالیم که یک آرزوی آنها برآورده شد و استاد دولت آبادی را نیز دیروز ملاقات کردیم.

گفتنی است عصر سه شنبه 20 بهمن ، شب شاعران و نویسندگان افغانستان با همکاری بنیاد ملت ، گنجینه پژوهشی ایرج افشار ، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی و مجله بخارا در کانون زبان پارسی برگزار شد .

502502

کد خبر: 599815

وب گردی

وب گردی