دوقلوهای سارق کیف قاپی می کردند/ فداکاری در رفتن به زندان

چند سال قبل می گفتند دوقلوهای افسانه ای اما این دو برادر کاری کرده اند که به آنها دوقلوهای سارق می گویند.سامان و ساسان بسیار شبیه هم هستند حتی یکبار یکی از آنها به جای ان یکی به زندان رفته بود. این دو برادر در یکی از طرح های مقابله با سارقان پلیس دستگیر شدند.

به گزارش ایسکانیوز به نقل از میزان،جرمش کیف‌قاپی است. ۳۰ سال دارد و همراه برادر دوقلویش دستگیر شده است. خودش می‌گوید برادرش بی‌گناه دستگیر شده و برای گرفتن رضایت شاکیان پرونده در دوران مرخصی از زندان دست به سرقت می‌زده است. در ادامه گفت‌وگوی تپش با سامان و ساسان دوقلوهای کیف‌قاپ را می‌خوانید.

خودت را معرفی کن؟

سامان ۳۰ ساله و اهل یکی از استان‌های شمال‌غرب کشور که چند سالی است برای کار به تهران آمدم. اما به‌خاطر پیدا نکردن کار خوب به سمت کیف‌قاپی و سرقت طلا رفتم.

سابقه کیفری داری؟

سه بار دستگیر شده و بعد از این‌که کیفرش را کشیدم آزاد شدم. اما باز وقتی شغلی پیدا نکردم به سمت سرقت رفتم.

با برادرت سرقت می‌کردی؟

نه او تازه از زندان آزاده شده بود و یک هفته از عقدش نمی‌گذشت که او را در خانه‌ام با من دستگیر کردند.

شیوه سرقت‌هایت چگونه بود؟

با موتورسیکلت در غرب تهران پرسه می‌زدم و اگر زنی تنها را می‌دیدم در یک لحظه به او نزدیک می‌شدم و کیفش را سرقت کرده و بلافاصله فرار می‌کردم.

آخرین بار کی از زندان آزاد شدی؟

دو ماه قبل، نزدیک یک سال زندان بودم که با وثیقه مرخصی گرفتم. بعد هم به زندان بازنگشتم وکیف‌قاپی را دوباره شروع کردم.

نمی‌ترسیدی سند توقیف شود؟

مجبور بودم بیایم با سرقت پول به دست بیاورم و با آن رضایت شاکیان را بگیرم.

در این مدت چند فقره سرقت داشتی؟

فکر می‌کنم بیشتر از ۵۰ بار بود. از هر سرقت میانگین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان به دست می‌آوردم.

توانستی با این پول‌ها رضایت شاکی ها را بگیری؟

نه. به همین خاطر مجبور شدم گردنبندقاپی هم انجام دهم. چند گردنبند را از زنان و مردان در مرکز شهر قاپیده و آن‌ها را فروختم.

هر گردنبند را چقدر می‌فروختی؟

گردنبند‌ها را به یک مالخر در غرب تهران می‌فروختم. بین ۳۰۰ هزار تا ۵/۱ میلیون تومان پول می‌گرفتم.

معتادی؟

چند ماهی مواد می‌کشیدم که بعد آن را ترک کردم. راستش را بخواهید ابتدا برای خرج مواد دست به کیف‌قاپی می‌زدم.

در سرقت‌ها از زور استفاده می‌کردی؟

اگر کسی مقاومت می‌کرد با چاقو او را تهدید می‌کردم. به خاطر این‌که شناسایی نشوم مجبور بودم از ماسک استفاده کنم.

کسی را مجروح کردی؟

نه فقط برای ترساندن چاقو داشتم وگرنه دل استفاده از آن را ندارم.

در پرونده‌ات آمده یک کیلو طلا سرقت کرده‌ای از نقشه سرقت بگو؟

یک ماه قبل راننده یک تاکسی به من مراجعه کرد و مدعی شد عکس‌های همسرش در کیف یک زن غریبه است و اگر بتوانم کیف را سرقت کنم یک میلیون به من می‌دهد. من هم قبول کردم و کیف آن زن را در منطقه فلاح دزدیدم. بعد متوجه شدم مالباخته همسر راننده تاکسی است و او به علت اختلافات مالی تصمیم به سرقت از همسرش گرفته و مرا اجیر کرده است.

یک کیلو طلا را برای یک میلیون تومان سرقت کردی؟

نمی‌دانستم طلا در کیف است و گرنه بیشتر می‌گرفتم باور کنید نمی‌دانستم آن مرد می‌خواهد از همسرش انتقام بگیرد. من خودم در این پرونده قربانی شدم. بعد از دستگیری تازه متوجه شدم کیف پر از طلا بوده است.

ساسان سابقه داری؟

دو سال قبل وقتی یک توریست زن ایتالیایی به شهرمان آمده بود وسوسه شده و او را مورد آزار و اذیت قرار دادم و بعد هم شناسایی و دستگیر شدم. در زندان هم توبه کردم و بعد از آزادی برای اینکه به سمت خلاف نروم ازدواج کردم.

پس چرا دستگیر شدی؟

به جرم هم‌خانه بودن با برادر سارقم. چون خودم هم سابقه دارم مرا برای تحقیقات به اینجا آوردند. البته مطمئنم بزودی آزاد می‌شوم چون بی‌گناهم. یک بار که جرم انجام دهی در جامعه پیشانی سفید می‌شوی. هیچ‌جا که کار نمی‌دهند در هر پرونده هم مظنون هستی. البته یکبار من به جای برادرم به زندان رفتم تا او پول شاکی ها را جور کند.

الان بیکاری؟

هنوز کاری پیدا نکردم. گفتم که سابقه‌دار باشی کار پیدا نمی‌کنی.

پس چرا ازدواج کردی؟

همین ازدواج انگیزه من برای زندگی پاک است.

20104

کد خبر: 619556

وب گردی

وب گردی