کارگردان نمایش «فرار از زندان 2» در رابطه با شکل گیری ایده اولیه این نمایشنامه در گفتگو با خبرنگار ایسکانیوز گفت: من موضوعی به سراغ نمایشنامهها نمیروم. بیشتر فرم و شکل برایم اهمیت دارد. یک ایدهٔ کلی راجع به دو فرد گرفتار در یک زندان در ذهنم شکل گرفت و آنرا پیاده کردم. معمولا برای اینکه به فضا اهمیت می دهم، جغرافیای اثر را به سمت و سویی بردم که شاید بتوانم راحت تر حرف بزنم. اگر به سمت شناخته شده ها می رفتم نمیتوانستم راحت حرفم را بزنم. فرم برای من خیلی مهم است و معمولا فضاهای بعید و کمتر شناخته شده را انتخاب میکنم.
وی در رابطه با دلیل انتخاب اسم این نمایش گفت: در این اسم یک فانتزی وجود دارد و با توجه به اسم یک سریال معروف نامگذاری شده است. زمانی که نمایشنامه را نوشتم این اسم را رویش گذشتم اما بعدها خواستم اسم را عوض کنم که دوستان زیادی گفتند که این اسم یک شیرینی خاصی دارد و یک موضوعی را در ذهن مخاطب تداعی میکند برای همین دیگر اسم کار را عوض نکردم.
عباس عبدالله زاده در مقام طراح صحنه این نمایش و همچنین نحوه انتخاب سالن افزود: طراحی صحنهٔ ما به خاطر سالن دستخوش تغییرات زیادی شد. در طراحی اولیه مدت زیادی با درهای فرضی کار کردیم اما در این سالن نمی توانستیم این درها را داشته باشیم و طراحی ما کاملا دگرگون شد. در ایران هنرمندان انتخاب کنندهٔ سالن نیستند و شرایط است که همیشه به ما می گوید کجا کار کنیم و قدرتش از هنرمند و نمایش بیشتر است. وقتی با شرایطی روبرو شدیم که میتوانستیم بگوییم که در این سالن به اجرا نمی رویم و برای جایی بهتر صبر میکنیم، می بایست سال ها در انتظار یک موقعیت مناسب می نشستیم. با توجه به موقعیتی که وجود داشت سعی کردیم که فضایی را آماده کنیم که مناسب کار ما باشد اما متاسفانه طراحی صحنهٔ ما حدود 80 درصد تغییر کرد. مجموع نورهایی که در این سالن وجود دارد برای کار کودک طراحی شده است ما به سختی می توانیم این ها را تغییر دهیم. به همین خاطر نمی توانیم در طراحی صحنه بازی با نور داشته باشیم و دستمان بسته است و من مجبور شدم بخش زیادی از طراحی مانند درها را خذف کنم.
این کارگردان در رابطه با ژانر کمدی اثر ادامه داد: من در این اثر صرفا به سمت کمدی نرفتم و موقعیتهای کمدی را در نمایش به وجود آوردهام اما کار من یک اثر جدی است. شما در این اثر تلخیهایی را احساس میکنید و فکر میکنم که اگر قصه را به سمت کمدی محض میبردم به سمت لودگی می رفتم و اثر بار روانی ای را که هدفمان بود، از دست می داد و از نظر محتوایی صدمه می دید. روی این مساله به صورت تکنیکی کار کردیم که هیچ یک از بازیگران تلاشی برای خنداندن تماشاگر نکنند و دلیلی هم ندارد که تماشاگر را بخندانیم حتی اگر تماشاگر با این ذهنیت به تماشای اثر بنشیند که بخندد. در خیلی از صحنه ها می شد از موسیقیهایی استفاده کرد که تماشاگر بخندد اما هدف این بود که بار تلخ و تراژیکی که در اثر وجود دارد دیده شود و تماشاگر بتواند در آیینه نمایش، خود و جامعه اش را ببیند.
کارگردان «گرگ دختر» در رابطه با رضایت از تیم نمایشی اش گفت: اجراهای اول برای بازیگر کمی سخت و سنگین است و بازیگر آرامش روانی لازم را ندارد. به نظر من در چند اجرای آینده نرمال می شود. کمدی بازی کردن با فشار زیاد هیچوقت جور در نمیآید. زمانی بازیگر می تواند کمدی کار کند که آرامش داشته باشد.
عبدااله زاده استقبال مخاطبان از نمایش را این چنین پیش بینی کرد: در حال حاضر با توجه به رزرو روزهای آینده شرایط خوبی داریم. انتظار هر گروه این است که سالنش پر شود و نمایش ما نیز با نفس تماشاگر گرم می شود زیرا ۶۰ دقیقه پیش رفتن با دو بازیگر کار سختی است و علاوه برتوانایی زیادی که لازم دارد مستلزم حضور خوب تماشاگران است. امیدوارم که به سمت اجراهای بهتر و حضور خوب تماشاگر برویم.
این کارگردان در رابطه با حضور چهرههای سینمایی در عالم تئاتر گفت: من تئاتری را کار میکنم که از آن لذت ببرم. گروه ما در ۱ سال گذشته تا امروز ۴ نمایش را اجرا کرده است مانند گرگ دختر، تک سرباز و رفته به چرخه بازمی گردد. من با گروه کار میکنم و کاری با این ندارم که تئاترم تجاری شود. ابنکه بازیگرصحنه روی صحنه باشد خیلی مهمتر از معروف بودنش است .به جای اینکه وقتم را صرف چهرهها بکنم ترجیح می دهم که تئاتر داشته باشم. تئاتر امری انسانی و دلی است و وقتی چهرهای تجاری به خود میگیرد و مثل سینما به آن نگاه میکنند، طراوت و روحش از دست می رود. هرچند سعی می کنند تئاتر را مثل یک ساختمان قدیمی و کلنگی از حالت سنتی در بیاورند و تبدیل به یک برج کنند اما روح تئاتر با کلمهٔ تولید از بین می رود. وقتی بخواهیم از تئاتر یک سازه مدرن بسازیم، منزلت تئاتر از دست می رود. تئاتر به همدلی و انسانی بودنش زنده است و اگر اینگونه باشد میتوانیم بگوییم که تئاتر کار می کنیم وگرنه قصه چیز دیگری است. مانند همه ملل، دولت باید از تئاتر حمایت کند و برایش ارزش قائل شود تا ماهیتش حفظ شود.
وی در پایان گفت: این وضعیتی که برای تئاتر ساخته شد خوب نیست، اینکه دولت آن را حمایت نمی کند و در نظر نمی گیرد که تئاتر هم یک شغل است و هنرمندان این عرصه تنها با علاقه به این حرفه میپردازند. دولت تئاتر را رها کرده است و هیچ حمایت مادی و معنوی نمی کند. تئاتر یک رستنی خود جوش شده است که آنهایی که به سمت تئاتر تجاری می روند می توانند ادامه دهند. اتفاق بدتر این است که دید مردم به تئاتر دارد عوض می شود. تئاتر دارد ماهیت انسانی خودش را از دست می دهد و ابزاری می شود که هرچقدر تعداد تماشاگران بیشتری داشته باشد (به واسطه چهرهها و آپشن های تبلیغاتی مختلف) تئاتر تر است در حالی که در واقع این گونه نیست و این تفکر صدمه بزرگی به تئاتر می زند. از طرفی دیگرتفکر جدیدی که باب شده این است که یک سری افراد برای اینکه بخواهند بگویند ما خیلی هنری هستیم شروع می کنند به کوباندن تئاتر تجاری و در این میان گروه هایی که با علاقهشان کار می کنند، در این چرخه له می شوند و هیچوقت فضای بروز و ظهور پیدا نمی کنند و هر روز وضعشان بدتر و بدتر می شود اما می توان امیدوار بود.
505502