ایسکانیوز - راهبرد: باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا برای سیاست خارجی آمریکا مسیری را مشخص کرده است که در آن از مداخله و عدم مداخله غیرضروری خودداری می‌شود. ریچارد ان. هاس مدیر شورای روابط خارجی(CFR) در تاریخ 28 ماه می بر آن‌چه که اوباما در سیاست خارجی نمی خواهد تمرکز کرد تا بر آنچه که می خواهد. هاس گفت که تلاش اوباما این است که "شکلی از مداخله را در جهان شکل دهد که از هر گونه افراط گری به دور باشد." اما اینجا یکی یا دو استثنا وجود دارد که او در مورد آنها زیاد دقیق نیست. هاس گفت که «درخواست اوباما برای افزایش حمایت‌ها از شورشیان غیرجهادی در سوریه امر مطلوبی است.»

در مورد سخنرانی اوباما در مورد سیاست خارجی در آکادمی نظامی "وست پوینت" چه فکر می کنید؟

به نظر می‌رسد که آن سخنرانی بالاخره به‌طور دقیق مسیری که اوباما در سیاست خارجی در پی گرفته است را مشخص نکرد. تعیین نکرد که او در سیاست خارجی چه چیزی را می خواهد و چه چیزی را نمی‌خواهد. سخنرانی مخالف عدم مداخله بود؛ یعنی مخالف مداخله بدون تشخیص بود.

روز قبل، او سیاست افغانستانش را مشخص می‌کرد و گفت که می‌خواهد نیروهای آمریکایی را در پایان دوره اش از افغانستان خارج کند.

بله درست است. حرفهای ایشان در مورد افغانستان من را ناامید کرد.

دلیل اصلی من هم این است که ایشان رویکردی را ارائه کرد که چیزی بیشتر از یک تعیین تاریخ نبود و اصلا به وضعیت افغانستان توجهی نکرد. بنابراین ما 9800 نفر نیرو را در پایان امسال در افغانستان خواهیم داشت و تقریبا نصف آن تعداد در سال بعد از آن. اما وی تحولات موجود در عرصه عمل را کاملا نادیده گرفت.

برخی از افسران نظامی سابق ایالات متحده از رئیس جمهور انتقاد کرده اند و می گویند که طالبان به انتظار نشسته است که خیلی زود به قدرت بازگردند؟

تاحدودی این واکنشها غیرقابل اجتناب هستند. این سوال هم در ذهن دولت‌های جدید پیش آمده است که تا چه مقدار آنها می توانند بر ما تکیه کنند. این کاملا توانایی ما برای تاثیرگزاری بر آنها را تضعیف می‌کند. من این شیوه را نمی‌پسندم. این ما را از همه لحاظ تضعیف خواهد کرد. من واقعا نمی‌فهمم منطق استراتژیک پشت این چیست. حفظ کردن ده هزار نفر نیرو در افغانستان در  مقابل قدرت جهانی ایالات متحده عدد زیادی نیست اما می‌تواند در افغانستان بازی را عوض کند.

اوباما در سخنرانی خود خیلی با افتخاز از سیاستش در اوکراین و رفتارش با پوتین تعریف می کرد. فکر نمی کنید او خیلی در مورد خودش مبالغه کرده است؟

بعد از انتخابات ریاست جمهوری اخیر اوکراین تا حدودی به ثبات رسیده است. حال سوال این است که: دولت جدید اوکراین برای سامان دادن به اقتصاد چه کار می خواهد بکند تا بتواند به همسایگان و شهروندانش سیگنالهای اطمینان بخش بفرستد.

اوباما دوره باقی مانده اش را به سیاست خارجی اختصاص می‌دهد یا اقتصاد؟

در امریکا این امر مهمی است که رشد اقتصادی احیا شود در غیر این صورت شما با بیگانگی از سیاست و رادیکالیسم در عرصه سیاسی مواجه خواهید شد. شما در جناح چپ درخواست‌ها برای توزیع عادلانه ثروت را خواهید داشت و در جناح راست هم درخواست‌ها برای کوچک کردن هر چه بیشتر دولت را خواهید داشت. از نظر من مساله این نیست که رئیس جمهور بر سیاست خارجی تمرکز خواهد کرد یا بر روی سیاست داخلی. آن دو در واقع دو روی یک سکه هستند. او مجبور است که بر هر دو تمرکز کند.

امیدوارم که رئیس جمهور تلاش منسجمی کند که هر دو نوع سیاست را با هم ترکیب کرده تا مردم بفهمند که آنچه که در ایالات متحده اتفاق می‌افتد بر قدرت ما در عرصه جهانی تاثیر خواهد گذاشت، و آنچه که در جهان اتفاق می‌افتد به نوعی کیفیت زندگی ما در داخل را تحت تاثیر قرار خواهد داد. شاید این همان چیزی بود که از سخنرانی او بر می‌آمد. این چیزی است که باید در اولویتهای دولت از هم اکنون تا پایان سال 2016 گنجانده شود.

منبع: شورای روابط خارجی

ریچارد هاس. رئیس موسسه شورای روابط خارجی

مصاحبه‌گر: برنارد گورتسمن