به گزارش ایسکانیوز، «برجام» که وارد چهارمین ماه از زمان اجرایی شدن خود میشود، همچنان بحث اصلی رسانههای داخلی به خصوص مطبوعات کشور است. دستهبندیها به موافق و مخالف برجام ماهها در صدر رسانهها قرار داشت، اما اکنون که جای خود را به اجرا و عدم اجرایی شدن آن میدهد، باز هم همه را به همان نقطه انتقاد اصلی از قوه اجرایی کشور میرساند و این سوال که آیا واقعا دولت در این میان بیتقصیر است، تقصیر نه از این بابت که تاکنون نتوانسته برجام را به مرحله خوبی از اجرا برساند، تقصیر از این منظر که نظام رسانهای دولت در این برهه زمانی چگونه عمل میکند. واقعیت این است که بار بخش بزرگی از اقدامات رسانهها در کمرنگ جلوه دادن برجام، به خود دولت بر میگردد. نظام رسانهای دولت در اطلاعرسانی و آگاهیبخشی جامعه نارسا عمل میکند. این انتقاد هم به مشاوران رسانهای دولت و هم نهادهایی که در درون دولت وظیفه اطلاعرسانی را برعهده دارند، وارد است. توانایی بهرهگیری از عقلای جریان حامی دولت با گذشت سه سال از استقرار دولت یازدهم هنوز وجود ندارد. هرچند کارهای مناسبی از سوی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد انجام شده، اما آنچه حایز اهمیت است، شکلگیری همگرایی لازم میان رسانههای حامی دولت و همچنین نهاد سخنگویی در اطلاعرسانی عملکردهای دولت است. هرچند نمیتوان از انجام وظیفه سخنگویی دولت غافل شد اما باید دید که بازخورد این اطلاعرسانیها در میان جامعه و مردم با دولت چگونه انعکاس پیدا میکند. متاسفانه باید گفت که آگاهیبخشی جامعه در بسیاری طبقات مختلف آن انجام نمیشود. جامعه ایران جامعهای متشکل از اقشار بالا، متوسط و ضعیف است. در این دستهبندی این قشر ضعیف جامعه است که اسیر مشکلات معیشتی میشود؛ مشکلاتی که برای بیان تلاشهای دولت باید با زبان خود آنها سخن گفت، امری که متاسفانه از سوی دولت یازدهم هیچگاه مورد توجه قرار نگرفته است. در بیان نقاط ضعف دولت در عرصه اطلاعرسانی، وزرا و معاونان رییسجمهور نیز نقش زیادی را ایفا میکنند. همگرایی این اعضای کابینه با رییسجمهور در بیان حقایق از نقش بسزایی برخوردار است. عملکرد دولت در زمانی که از سوی حسن روحانی به عنوان رییس قوه مجریه مطرح میشود نیازمند همراهی سایر اعضای کابینه است. همگی این اعضا باید همجهت با ایشان، سعی در تبیین مباحث داشته باشند اما متاسفانه در چندین مورد چنین اتفاقی روی نداده است. موضوعی که بارها از سوی بسیاری از حامیان دولت به مسوولان ذیربط هشدار داده شده، رابطه نامناسب رسانهای و اقناع فکری دولت با بدنه اجتماعی است. عدهای به اشتباه فکر میکنند جامعه ایران متشکل از همین افراد طبقه متوسط به بالا است که حمایت خود را از عملکرد دولت یازدهم نشان میدهند، اما در بخش دیگری از جامعه چنین همگرایی وجود ندارد. برای برونرفت از این مشکلات که شاید در آینده دامان دولت را بگیرد، نیازمند تشکیل یک نهاد سازمانیافته اطلاعاتی است. تا زمانی که سیستم اطلاعرسانی اینگونه عمل کند، رسانهها نیز نخواهند توانست هماهنگ با هم در مسیر حمایتی از دولت حرکت کنند. اما در نقطه مقابل ضعف دولت، نیروی اقتدارگرایی از رسانهها وجود دارد که توانستند در مخالفت با دولت و زیر سوال بردن اقدامات آن، به نحوی سازمانی عمل کنند. این گروه از رسانهها موافق دولت نیستند و به دنبال بهانهای برای سیاهنمایی عملکرد دولت هستند تا از این طریق گام بلندی را در جهت تخریب دولت بردارند. اینها همان رسانههایی هستند که در هشت سال دولت گذشته، بدترین تخلفات را میدیدند و در خواب غفلت به سر میبردند. حال اگر یک اختلاف حسابی در یکی از ارگانهای دولتی صورت بگیرد، این رسانهها چنان به آن میپردازند که انگار دولت یازدهم منجر به تخلف بزرگی شده است. با این وضعیت که نمیتوان انتظار تعریف و تمجید از این رسانهها داشت، دولت باید به فکر بالا بردن توانایی اطلاعرسانی خود باشد. دولت به خوبی میداند که سال آینده در رقابتهای انتخاباتی باید رای مردم را جذب کند. آن هم در برابر رقیبانی که از قدرت اطلاعرسانیها بالایی برخوردارند، پس بهتر است هرچه زودتر فکری برای نظام اطلاعرسانی خود کند.
جهانبخش خانجانی- روزنامه اعتماد
201/201