گرگ بوتلودر سی ان ان نوشت: اگر ایالات متحده به دنبال نابود کردن داعش است، باید وارد سوریه شود.

اما چگونه؟ وبا چه راهی؟

به گزارش ایسکا نیوز در این مقاله آمده است، این ها سوالاتی است که ذهن باراک اوباما را درگیر خود کرده اند.چگونه به داخل سوریه برویم، کشوری جنگ زده که رهبران داعش در آنجا حضور دارند. اوباما  چهارشنبه اعلام کرد که استراتژی ای برای مقابله با داعش در در سوریه نداریم و به گفته یکی از مقامات بلند پایه آمریکایی،تصمیم گیری در این باره یک هفته به صول خواهد انجامید.راه حل هایی وجود دارد،ولی نتایج و عواقب آن به هیچ وجه مشخص نیست.هیچ استراتژی و برنامه ای بدون ریسک نیست،

چند راه حل را بررسی می کنیم و به طور دقیق تر می گوییم که چه راهی به بن بست می رسد و چه راهی شاید کارساز باشد.

1)نیروی زمینی.به عبارت دقیقتر،یعنی لشگرکشی

زمانی که تروریست ها در 11 سپتامبر به منهتن حمله کردند.ایالات متحده نشان داد برای مقابله با آنها از هیچ کاری فروگذار نخواهد کرد.نتیجه این که نیروهای آمریکایی وارد افغانساتن شدند و جنگی را آغاز کردند که تا به امروز به پایان نرسیده است و موجب کشته شدن 2300 سرباز آمریکایی شده است.این هزینه هنگفت،یک دلیل خیلی روشن است برای اثبات این مدعا که آمریکا علاقه ای به تکرار سناریو افغانستان در سوریه ندارد.

هیچ کدام از مقامات نظامی و سیاسی آمریکا پیشنهاد ورود نظامیان را نداده اند.این مسئله که ایالات متحده نیرو به عراق نیز اعزام نکرده است گواهی است بر این موضوع که تا آینده ای نه چندان نزدیک احتمال ورود نظامیان به سوریه وجود ندارد.با این حال احتمال عملیات های کوچک و هدفمند توسط نیروهای ویژه وجود دارد.به گفته دریادار کربی، سخنگو پنتاگون، در اوایل تابستان امسال،گروه کوچکی از نیروهای دلتا و نیروهای ویژه "سیل" وارد سوریه شدند تا گروگان های آمریکایی را نجات دهند.آنها گروگان ها را پیدا نکردند .اما نمی توان گفت نظامیان این کشور دیگر دست به عملیات در سوریه نخواهند زد.احتمال آن می رود که قسمتی از سربازان این کشور برای کمک به هدف گیری دقیق هوایی نیروهای داعش وارد سوریه شوند.

2)حملات هوایی

اوباما دستور حمله هوایی علیه مواضع داعش در عراق را صادر کرده است.حال چرا چنین دستوری را در مورد مواضع این گروه در سوریه صادر نکند.کشوری که به گفته خود او،تبدیل به یک پناهگاه امن برای تروریست ها شده است.با این حال قضیه به آن سادگی ها هم نیست.سوریه یک میدان نبرد واقعی است.سه سال جنگ داخلی مداوم،این کشور را به ویرانه ای بدل کرده است.گروههای مختلف علیه دولت اسد می جنگند و گهگاهی نیز با یکدیگر وارد جنگ می شوند.تنها نقطه مشترکی که این گروه ها با یکدیگر و با دولت اسد دارند،این است که داعش دشمن انهاست.اوباما نیز از آن دسته کسانی بود که خواهان بر کناری اسد بود.حال او نیز چنین نقطه مشترکی با اسد دارد.با این حال مقامات واشنگتن بر این نکته اصرار دارند که هیچ همکاری با دمشق بر سر مبارزه با داعش صورت نخواهد گرفت،حتی با اصرار مقامات سوری.

یک سوال وجود دارد:آیا ایالات متحده به راستی خواهان شروع یک عملیات نظامی در کشوری است که هیچ ثباتی ندارد و کمترین اعتمادی به دولت آن ندارد؟ آیا می تواند با مخالفان میانه رو تر برای مبارزه با داعش به توافق برسد؟ آیا حملات هوایی می توانند داعش را متوقف سازند؟بدون وجود یک پیشگو،پیش بینی نتایج عملیات نظامی در سوریه غیر ممکن است.با این حال در نظر اوباما این تنها راه حل است. در همین حال سخنگو کاخ سفید اعلام کرد:تلاش های زیادی در مجراهای دیپلماتیک،سیاسی و اقتصادی در جریان است تا با داعش مبارزه شود."هر گونه راه حلی که مبتنی بر ورود نیروی زمینی ارتش آمریکا باشد،از اصل مردود است."

3)حمایت از گروه های حاضر در سوریه برای مبارزه با داعش

اوباما همواره از گروه های نسبتا میانه رو حمایت کرده است.اما تاکنون از نظر نظامی پشتیبانی از آنها نشده است. بسیاری عقیده دارند با مجهز کردن گروه هایی همانند ارتش آزاد سوریه،در جنگ با داعش می توان از آنها استفاده کرد.این نظریه خیلی به واقعیت نزدیکی تدارد.از آنجاییکه داعش و ارتش سوریه قویترین نیروهای حاضر در این کشور هستند.احتمالی بسیار قوی نیز وجود دارد.اگر این نیروهای میانه رو شکست بخورند.تجهیزات آنها به دست جنگجویان داعش می افتد.اتفاقی که در عراق شاهد آن بودیم.با این حال از محلی ها می توان برای جمع آوری اطلاعات به منظور یافتن اهداف استفاده کرد.بسیاری از سیاستمداران آمریکایی عقیده دارند ورود ارتش آمریکا مشکلی را حل نخواهد کرد و در این بحران نیاز به متحدان منطقه ای احساس می شود.یکی از مقامات ستاد مشترک ارتش می گوید:ما به اندازه ای ارتش آزاد را قدرتمند نکرده ایم که بتوانند پیروز شوند.اما می توانند در مقابل داعش مقاومت کنند و برای ما متحدی باشند علیه این سازمان تروریستی."

4)قطع درآمد های داعش

اگر اینگونه نمی توان به جنگوجویان داعش ضربه زد، یک راه دیگر نیز وجود دارد.نشانه گیری کیف پول آنها. برای دامن زدن به یک جنگ،شما به اسلحه،مهمات و وسایل نقلیه احتیاج دارید.برای فرماندهی بر یک کشور نیز به آب،غذا،سوخت و برق نیاز دارید و همیشه این نیاز از طریق پول بر طرف می شوند.وضع تحریم و مسدود کردن حساب های بانکی همواره جزو اولین اقدامات است.این اقدامات نیز محدودیت های خود را دارند. یکی از انها به طور مثال،تاثیر گذاری تحریم ها به مرور زمان است.نمی توان انتظار داشت تحریم ها یک شبه این سازمان را فلج کنند.در همین حال به همین راحتی نمی توان تمام کمک کنندگان به این سازمان را در سراسر جهان شناسایی کرد.در حقیقت ایدئولوژی داعش همانند القاعده یا بوکوحرام نیست.این گروه به دنبال حکومت کردن است.از این رو از همان اول امر نیز به مسائلی چون غذا،دارو ،سوخت و برق اهمیت داده است

سناتور راجرز می گوید:آنها سعی دارند مناطق تحت کنترل خود را مدیریت کنند و به دنبال گسترش آن هستند.اگر هم این گروه در حکمرانی ماهر نباشد،از همان ابتدا نشان داده است که ابایی از قتل عام افرادی که باورهایشان با این گروه متفاوت است، ندارد.

 

5)ساخت یک اتحاد جهانی

یک مسئله مهم این است:هیچ کس داعش را دوست ندارد.شکی در این موضوع که گروه هایی وجود دارند که از تشکیل دولت خلافت اسلامی حمایت می کنند .گرو هایی نیز در کشور های عرب و مسلمان از این گروه حمایت مالی می کنند.با این حال دیگران با این تفکر و دولت می جنگند.آمار نشان می دهد حدود هفت هزار خارجی در جبهه های این گروه می جنگند.در حال حاضر دو گروه انسان در این کره خاکی زندگی می کنند.افرادی که از داعش حمایت می کنند و افرادی که از داعش تنفر دارند.

با این وجود افرادی که از این گروه نفرت دارند، بسیار بسیار بیشتر از افرادی هستند که با این گروه همراهی می کنند.اعمال وحشیانه این گروه از جمله سر بریدن ها،قتل عام ها و سنگ سار هایی که توسط این گروه انجام شده است عامل اصلی این نفرت جمعی است.این اقدامات و از جمله سر بریدن جیمز فولی باعث پدید آمدن یک اجماع کلی شده است .برای مقابله با این گروه باید دست به عملیات نظامی زد.

آغاز آن با کشور هایی که با سوریه مرز مشترک دارند، همانند ترکیه،اردن و لبنان.این گروه به مرز های بین المللی احترامی نمی گذارد.اگر این گروه بزرگتر شود، هیچ مانعی برای ورود به کشور های دیگر ندارد.کشور های همسایه باید زودتر از ایالات متحده دست به کار شوند.حتی کشور هایی هم که با عراق و سوریه مرز مشترک ندارند،ولی اکثریت جمعیت انها را سنی ها تشکیل می دهند.همانند مصر و عربستان،باید از شیوع تفکرات این گروه نگران باشند.هر کسی در هر کشوری می تواند به این گروه بپیوندد و علیه دولت کشور خودش اقدام کند.

راجر باور دارد دولت اوباما هیچ استراتژی روشنی برای مبارزه با داعش ندارد.حتی با در نظر گرفتن این مسئله که این گروه سالهاست در حال قدرت گرفتن است."نمی توانیم جوری برخورد کنیم که انگار همین دیروز این گروه شکل یافته است.نمی توانیم در برابر تحرکات این گروه و اقداماتش غافلگیر شویم.