جان مک کین و لیندزی گراهام در نیویورک تایمز نوشتند: پس از 3 سال جنگ مداوم،در حدود دویست هزار نفر در سوریه کشته شدند.عراق بر پرتگاه فروپاشی ایستاده است و ما شاهد ظهور بزرگترین و خطرناکترین سازمان تروریستی تاریخ هستیم.دولت اسلامی عراق و شام،موفق به تصرف قسمت های عمده ای از این دو کشور شده است.در همین حال سخنان اوباما پیرامون نداشتن برنامه مشخص برای مقابله با این گروه،برای امنیت ما بسیار خطرناک است.

به گزارش ایسکا نیوز در این یادداشت آمده است: مشخصا رییس جمهور در مورد نحوه برخورد با این گروه خواستار مشاوره با متحدان جهانی و کنگره است.هیچ کس در این زمینه نمی تواند با او مخالفت کند.اما در این زمان که اوباما دنبال راه حل می گردد،این سازمان بزرگتر می شود. تهدید این گروه خود به خود از بین نمی رود.باید با آن رو به رو شویم.نیاز به استراتژی موثر و رهبری رییس جمهور داریم.اگر اوباما مسیر خود را تغییر دهد و برنامه ای موثر برای نابودی داعش پیدا کند،ما همگی پشتیبان او خواهیم بود.

برای داشتن چنین استراتژی کارآمدی،فرمانده کل قوا(رییس جمهور)باید برای مردم آمریکا توضیح دهد ،چرا داعش نه تنها تهدیدی علیه ثبات خاورمیانه است،بلکه تهدیدی علیه امنیت ایالات متحده نیز است.این سازمان ثروتمندترین و قدرتمندترین سازمان تروریستی جهان است.سرزمینی به وسعت ایالت ایندیانا را تحت کنترل خود دارد.جنگجویان این گروه شامل هزاران افراطی هستند که دارای پاسپورت غربی بوده و فقط یک بلیت هواپیما با خاک آمریکا فاصله دارند.

به همین دلیل است که مقامات امنیتی و نظامی ما،یکی پس از دیگری در مورد تهدید بالقوه داعش علیه منافع آمریکا سخن می گویند.پس از مدیر سازمان اطلاعات داخلی،چاک هاگل (وزیر خارجه) نیز در سخنانی به این نکته که داعش فقط یک مشکل امنیتی برای عراق و سوریه محسوب نمی شود اذعان کرد.این گروه را دست کم گرفتیم و اکنون چنین قدرتمند شده است و ادامه این راه مطمئنا راه حل درستی نخواهد بود.

این که بگوییم مبارزه با داعش راه حل نظامی ندارد کاملا اشتباه است.اما نخست هر برنامه ای باید به دنبال اتحاد مردم عراق صورت گیرد.تنها در زمانی می توانیم این گروه را نابود کنیم که تمام اقلیت های ساکن عراق به عنوان شهروند درجه دو محسوب نشوند.نخست  اوضاع سوریه باید آرام شود.

در نهایت،داعش یک نیروی نظامی وحشی است و باید با نیروی نظامی با آن روبه رو شد.آقای اوباما دستور حملات هوایی در عراق  را صادر کرد،اما این اقدامات برای مبارزه با این گروه کافی نیستند.اگر فقط در عراق با داعش بجنگیم و در سوریه آنها را به حال خود بگذاریم، مثل این است با یک دست خود بجنگیم و دست دیگر خود را در پشت کمر خود بگذاریم.باید با این گروه در هر نقطه ای که پایگاه تشکیل داده است بجنگیم.

چنین برنامه ای به کمک نیروهایی که هم اکنون با داعش می جنگند نیاز دارد.پیشمرگه های کرد،قبایل سنی،نیروهای میانه رو در سوریه و ارتش عراق.متحدان ما چکمه های روی زمین محسوب می شوند.حال وظیفه ما حمایت های تسلیحاتی و اطلاعاتی از آنهاست.

متحدان ما در منطقه با این گروه می جنگند و وظیفه ما حمایت از آنها خواهد بود.عملیات کشور گشایی و تجاوز نباید صورت بگیرد.باید همانند افغانستان سال 2001عمل کنیم، زمانی که با پشتیبانی های هوایی و نظامی ما،نیروهای محلی توانستند طالبان را از قدرت خلع کنند.حال باید با حقیقتی  رو به رو شویم:برای نابودی داعش نیاز به منابع و نیروی نظامی بزرگی است.اگر نیاز به حضور محدود نظامیان ما بر روی زمین باشد،آقای اوباما باید آماده صدور چنین دستوری باشد.اگر او بتواند برنامه خود را برای کنگره روشن کند،می تواند حمایت تمام کنگره را کسب کند.چه اوباما به ما گوش فرا دهد،چه ندهد، باید به رهبرانی که سابقه مبارزه با تروریسم را داشته اند گوش فر ادهد.افرادی مانند جان آلن،رایان کروکر و دیوید پترائوس .یکی از سخترین تصمیم های یک رییس جمهور،تصمیم به تغییر است.تاریخ در مورد افرادی که چنین ریسک هایی را به جان خریده اند،به خوبی یاد می کند.جیمی کارتر پس از یورش شوروی به افغانستان ،برخوردش را با این کشور تغییر داد،بیل کلینتون نیز سیاست هایش را در بالکان مورد بازبینی قرار داد.

داعش نیز چنین فرصتی را در مقابل اوباما قرار داده است.در حال حاضر نیز او را به تغییر مسیر وادار کرده است.اگر برنامه خود را برای مقابله با این گروه مشخص کند،حمایت همگان را خواهد داشت.اگر در برابر این سازمان از خود تعلل نشان دهد،داعش تبدیل به خطری بزرگتر برای ما خواهد شد.