شب بزرگداشت محمدعلی امیرجاهد برگزار شد

عصر یکشنبه، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار در دویست و چهل و پنجمین شب از مجموعه نشست های شب های بخارا، میزبان شب «محمدعلی امیر جاهد»، روزنامه نگار و ادیب و شاعر و تصنیف ساز بود.

به گزارش ایسکانیوز در ابتدا علی دهباشی ضمن خوشامدگویی به میهمانان این نشست به سفر ارکستر ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی به چین، در روزهای آتی اشاره داشت و سپس از وی دعوت کرد تا به بیان سخنان خود بپردازد.

فرهاد فخرالدینی با اشاره به سابقۀ آشنایی خود با خانواۀ معین و امیر جاهد گفت:

"اشخاصی را در زندگی ام بسیار دوست دارم همانند آقای دهباشی و همینطور از قدیم به خانوادۀ محترم امیرجاهد و دکتر معین هم ارادت خاص داشته و دارم. علاقه مند به شرکت در این مجلس بودم و می خواستم این ارادت خویش را نسبت به این دو خانواده بیان دارم. در دوران جوانی من، آقای امیر جاهد یک چهرۀ درخشان بودند. به یاد دارم وقتی صحبت دکتر معین می شد. چهرۀ ایشان در هم می رفت و وقتی از حال آقای معین جویا می شدیم می گفتند که هیچ بهبودی حاصل نمی شود! و هیچ امیدی نیست. دل ما هم به درد می آمد چون چنان با احساس این درد درونی خود را بیان می کردند که ما همه متأثر می شدیم. آقای امیر جاهد با استادان ما همنشین بود و دوستی دیرینه ای با همۀ اساتید قدیم موسیقی ایران داشت و انسانی فاضل و اهل قلم و شعر و موسیقی بود. آثار موسیقی او با شخصیت بود و به دل می نشست و هیچگاه موسیقی سبک نمی ساخت. آثارش کلماتی فاخر داشت.

وی افزود: خیلی کم پیدا می شود که انسانی امیرجاهد بشود و این ها بسیار برای ما عزیز و بزرگوار هستند و الگوهای ما بوده اند. خود نیز خواسته ایم که همانند آن ها باشیم، حالا چقدر توانستیم بحثی جداست. این اساتید راه هنر و بزرگواری را به ما نشان دادند که امیدورام یاد گرفته باشیم. دیروز در جلسه ای از روح الله خالقی صحبت می کردم. روح الله خالقی و صبا از اساتید ما بودند. در مورد ایشان طوری صحبت می کردم که گویی هنوز در سن هشتاد سالگی، هنرجوی جوانی هستم و آقای خالقی در پنجاه و نه سالگی خود است و این واقعیتی است! ما همیشه مدیون و شاگرد این بزرگان هستیم و خواهیم بود."

دومین سخنران این مجلس، دکتر مهدخت معین، دختر استاد معین و نوۀ محمدعلی امیرجاهد، ابتدا به مستند «هزاردستان امیر جاهد» و حضور اساتید اشاره و بیان داشت: زحمات آقای منوچهر مشیری را که با ساختن مستند زیبا قسمتی از تاریخ هنر موسیقی را ماندگار کردند، سپاس می گویم. یکی از ابداعات ایشان مثل بقیۀ مستندها، انتخاب نام مستند بود. «هزار داستان امیرجاهد» که برگفته از عبارت ابولحسن صبا بود که بنده در فیلم از روی سالنامۀ پارس خوانده ام. تناسب بسیار نام با تصنیف «هزاردستان به چمن» که مکرر شاهد تمرین ارکستر در اجرای آن هستیم و تیتراژ پایانی فیلم نیز با اجرای کامل آن همراه است. یکی از صحنه های جالب فیلم صحنۀ پایانی است: امیر جاهد در حال خداحافظی و رفتن است و نوای یکی از تصانیفش به گوش می رسد که مفاهیمش تناسب تام با زندگی و صحنۀ رفتن ایشان، که استعاره ای است از سفر آخرت، دارد."

وی افزود: استاد امیرجاهد شاعر، موسیقیدان، آهنگساز، تصنیف ساز و نویسندۀ چیره دستی بودند. ساز تخصصی ایشان تار بود و من مکرر شاهد تارنوازی ایشان حتی در سنینی بالای هفتاد بودم. تصانیفی که در هفتاد و سه سالگی با صدای خودشان ضبط شده توسط بنده با نوارهای بزرگ و در فضای معمولی بدون امکانات ضبط دقیق صدا، دوباره ضبط شده است. هدف ایشان از ضبط تصانیف با صدای خودشان این بود که کسانی که می خواهند تصانیف را اجرا کنند دقیقا طرز درست خواندن و آهنگ اشعار را بدانند. ایشان معتقد بودند که تنها از روی نت نمی توان به طور دقیق و صحیحی به خواندن تصانیف پرداخت. موسیقی سنتی ایران مثل موسیقی کلاسیک غرب معنا دارد و هر نوایی، با هدفی ساخته و نواخته شده و هر مجموعه ای انسان را در دنیای خاصی پرواز می دهد. یکی از شاهکارهای امیر جاهد «امان از این دل» است که در رثای ایرج میرزا سروده شده است. با وجود اینکه مرثیه ای است اما بعضی قسمت های بسیار شاد و مهیج دارد. آن گاه که گوش با موسیقی اصیل ایرانی مأنوس باشد چه عوالم روحانی و معنوی که از این آهنگ و دیگر آهنگ های تصانیف امیرجاهد در نمی یابیم، در حالی که متأسفانه در حال حاضر برخی تصانیف ایشان را با آهنگ های جدید ساختۀ خودشان می خوانند. به نظرم بهتر است اصالت اثر حفظ شود و تلفیق شعر و موسیقی که اثر بدیعی آفریده، باقی بماند و حفظ شود و در بعضی موارد هم اشعار ایشان را در کنسرت ها و ... اجرا می کنند اما نام شاعر و آهنگساز ذکر نمی شود.

مهدخت معین ادامه داد: از توانایی های دیگر استاد امیرجاهد تکلم به زبان فرانسه بود. شخصا شاهد بودم که با مادام فلوریدای فرانسوی که چهل پسر یتیم خردسال و نوجوان را به طور شبانه روزی نگهداری و سرپرستی می کرد، به فرانسه گفتگو می کرد. در پایان فیلم صحنه ای می بینید که امیر جاهد از سفری که برای معالجه و عمل جراحی معده به آمریکا رفته بود، باز می گردد. در آن سفر، در آمریکا روزنامه ای با ایشان مصاحبه ای به زبان فرانسه ترتیب داده بود. باز از هنرهای دیگر استاد اینکه در معماری و نقشه کشی ساختمان مهارت داشتند و نقشۀ چند خانه ای را که در طول زندگی در تهران به تناوب برای خودشان ساخته بودند، شخصا ترسیم و طراحی کرده بودند، هم ساختمان و هم محوطۀ حیاط و باغچه ها را بسیار زیبا و هنرمندانه طراحی می کردند. آخرین منزلشان جنب منزل استاد معین هم اکنون در اختیار شهرداری منطقۀ 14 است. (در خیابان پیروزی میدان شهدا) که با منزل پدر مجموعۀ خانه-موزۀ استاد معین را تشکیل داده است.

در بخشی دیگر، علی دهباشی با اشاره به فعالیت رضا یکرنگیان در بخش دنیای نشر کتاب سخن گفت: "آقای رضا یکرنگیان علاوه بر فعالیت در عرصۀ موسیقی مدیر یکی از انتشارات بسیار خوب ما، انتشارات «خجسته» هستند که کتاب هایشان همیشه با ویرایشی خوب همراه است. کتبی در زمینۀ فرهنگ ایران وز بان فارسی و ادبیات معاصر منتشر کرده اند که آثار فوق العاده ای است. از جمله انتشار یادداشت های زنده یاد علی اصغر حکمت که هیچ ناشری حاضر نبود پا پیش بگذارد و این کتاب گرانقدر را منتشر کند."

سپس، رضا یکرنگیان، مدیر انتشارات خجسته و از دانش آموختگان نخستین هنرستان موسیقی و از شاگردان امیر جاهد در سال های دور به سخنرانی پرداخت: من کوچکترین فردی هستم که شاگرد هنرستان موسیقی بودم. چهارده سال داشتم که به خدمت استاد امیرجاهد رسیدم. ایشان پدر معنوی من هستند و خیلی چیزها در دوران هنرستان از استاد آموختم و این افتخار را داشتم که دو دوره در گروه ارکستر ایشان باشم و حتی اجازۀ سولو نوازی را هم به من دادند. بسیاری چیزها گفته شد اما این نکته وجود دارد که استاد امیرجاهد عشق به میهن داشت. ایشان در هجده سالگی که در روزنامه مشغول به کار شدند آنچنان کار کردند که خود نیز معتقدند که بهترین ساعات زندگیشان کار کردن در این روزنامه ها بوده است. بی جهت نبود که نام جاهد را بر ایشان نهادند. قلمی رسا و صراحت لهجه داشتند. در همان زمان که روزنامه کار می کردند این شعر را نوشتند:

مالیه پریش، ملک ویران، دل تنگ / بیگانه و خویش هر دو با ما در جنگ

ما را نه ره گریز و نی دست ستیز / ای مرگ بیا که نیست هنگام درنگ

وی در ادامه گفت: سخن پایان اینکه هنرستان ملی آزاد شبانۀ موسیقی که شش سال از بهترین سال های زندگی من در آنجا گذشت، اکنون اتحادیۀ صنف خیاطان شده است. روزی که برای فیلم برداری مستند «هزارداستان امیر جاهد» وارد این فضا شدم، اشک از چشمم جاری شد! از در و دیوار صدای کوک ساز استاد تجویدی، استا حبیب الله بدیعی، استاد حسین تهرانی، استاد منوچهر صادقی و استاد محمود کریمی برخواسته بود. خانم سروش ایزدی شاگرد استاد کریمی بودند که تصنیف امان از این دل را ایشان خوانده اند."

آخرین سخنران این نشست، علیرضا میرعلی نقی، پژوهشگر تاریخ موسیقی ایران، از سه میراث محمدعلی امیر جاهد سخن به میان آورد: "افتخار داشتم که در جریان تهیۀ این فیلم، سهم اندکی داشته باشم. سال های سال است که مجذوب کارها و افکار استاد جاهد این مرد بدون جانشین هستم و فکر می کنم از پدیده های فرهنگ سازی هستند که در صد سال اخیر نمونه هایشان بسیار کم هست و اگر بخواهیم امثال ایشان را با حوزه های تعدد کار و پایمردی در استمرار کار که خیلی مهم تر از استعدا است نام ببریم شاید به سه الی چهار نفر برسد و متأسفانه با وجود اینکه حدود چهل سال از درگذشت ایشان می گذرد هنوز ما گنجینۀ امیرجاهد را باز نکردیم و این تقصیر از جوی است که به فرهنگ ما حاکم است. جو کم توجهی به میراث! و نداشتن همت برای کارهای سخت و جدی. این چیزی است که نسل های قبل بسیار کم تر داشتند و همتشان به کارهای سخت بیشتر بود.

میرعلینقی اظهار داشت: در واقع میراث امیر جاهد را می توان به سه قسمت تقسیم کرد: یکی میراث مکتوب که به صورت سالنامۀ پارس است که جا دارد ناشر جدی پیدا شود و این را به صورت لوح فشرده منتشر کند. و یکی از مهمترین منابع مطالعاتی برای نگارش تاریخ اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و هنری برای سال های 1308 تا 1320 می باشد. میراث دوم، میراث صوتی است که در غالب آثاری است که با صدای خود ایشان ضبط شده که شیوۀ صحیح خواندن تصنیف های استاد است که اتکا به آن باید بیشتر از «نت» باشد. چون نت نمی تواند هر آنچه که در ذات آن تألیف موسیقی باشد، بیان دارد. مضاف بر اینکه هنوز یک دورۀ کامل از آثار ایشان اجرا نشده است. میراث سوم: تأسیس مدرسه ای است که دورۀ شبانۀ هنرستان بود. بسیاری از اساتید موسیقی فعلی ما در آنجا درس خوانده اند. نمی دانم به چه علتی تا حد ممکن از گفتن این موضوع امتناع می ورزند؟! در حالیکه باید حضور در این مدرسه، باعث افتخارشان باشد. در مجموع، میراث امیرجاهد هنوز هم نزد ماست و از بخش کمی استفاده شده است و این امر نیاز به یک مجموعۀ حرفه ای و متخصص دارد که غیر از داشتن شرایط لازم، دارای حس میهن دوستی نیز باشند زیرا در غیر این صورت حاصل این کار آنچه که باید باشد، نخواهد شد!"

در بخش پایانی این نشست فیلم «هزارداستان امیر جاهد» به کارگردانی منوچهر مشیری به نمایش در آمد.

502502

کد خبر: 644919

وب گردی

وب گردی