چرایی سردی زوجین بعد از ازدواج/ خیانت کردن  از حل مشکل راحت تر شده است

یک روان شناس گفت: گذشته از مسائل اقتصادی، در بررسی ساختار روان شناختی به این نتیجه می رسیم که عدم فهم زن و مرد از یکدیگر و به نوعی شناخت جوان ها از جنس مخالف، یکی از ناهنجاری های جامعه در ازدواج است.

ناهید سمیعی_ایسکانیوز: روزهای اول زندگی همه انگار شبیه هم است؛ آقای خانه برای رسیدن به منزل سر از پا نمی شناخت و سعی می کرد هر روز شاخه گل یا هدیه کوچکی به همسرش تقدیم کند. خانم نیز با ظاهری آراسته و لبخندی مهربان منتظر بود تا با یک فنجان چای به استقبال شوهرش برود اما چرا پس از چند سال این صحنه ها کمرنگ می شود و محبت و صمیمیت رو به سردی می رود. یکی از نکاتی که در زندگی خانوادگی و اجتماعی اهمیت دارد، این است که همه انسانها به دنبال ارتباط عاطفی هستند. وقتی بین زن و شوهر این ارتباط صورت نگیردو مشترکات به صورت روشن تعریف نشود، احساس دور بودن از هم برای آنها اتفاق می افتد. به همین منظور با دکتر خدیجه سرخوش، روان شناس بالینی و استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزگفتگویی داشتیم تا به بررسی چرایی این مشکل بپردازیم.

اکثر زوج ها پس از ازدواج احساسات ابتدای دوران ازدواج را نسبت به یکدیگر ندارند، چرا؟

این مشکل مربوط به قبل از ازدواج زوجین است. هنگامی که جامعه و خانواده امکان یک ارتباط سالم را به جوانان نمی دهند، در نتیجه قبل از ازدواج شناخت درستی از طرفین به وجود نمی آید. موضوعی که باید به آن توجه کرد این است که دوران ازدواج با دوران نامزدی و عقد بسیار تفاوت دارد. متاسفانه بسیاری از افراد با تصور اینکه در دوران عقد و نامزدی مشکلی با یکدیگر ندارند، ازدواج می کنند. اما این شناخت، مناسب و کافی نیست. زیرا بعد از ازدواج انتظاراتی به وجود می آید که لازمه تاهل و تعهدی است که زوجین به یکدیگر دارند.به همین دلیل نبود شناخت کافی بین زوجین باعث می شود که نتوانند انتظارات یکدیگر را برآورده کنند و در نتیجه احساس باخت و نارضایتی از زندگی مشترکشان داشته باشند.

همچنین باید توجه داشت، گذشته از مسائل اقتصادی، در بررسی ساختار روان شناختی به این نتیجه می رسیم که عدم فهم زن و مرد از یکدیگر و به نوعی شناخت جوان ها از جنس مخالف، یکی از ناهنجاری های جامعه در ازدواج است.

گاهی هم سرد شدن روابط بین زوجین پس از تولد فرزند اتفاق می افتد. در افکار عمومی تولد فرزند باید باعث شادی زوجین شود، اما شاهد هستیم که گاهی بر خلاف این تصور روابط عاطفی زوجین به یکدیگر پس از تولد فرزند کم می شود. یکی از علت های این موضوع این است که زن حساس تر شده و احتیاج به توجه بیشتری از سوی همسر خود دارد. از طرفی مرد هم گمان می کند که همسرش عشق و علاقه را بین او و فرزندش تقسیم کرده و توجه اش را کم می کند. برای حل این مشکل کمک اقوام زوجین در نگهداری فرزند می تواند بسیار مفید باشد تا اینکه زوجین کمی با یکدیگر خلوت کنند و نیاز های روانی یکدیگر را مطرح کنند.

مساله دیگراین است که اغلب زن و شوهرهای جوان به این فکر می کنند که هنگامی که ازدواج کردند کار تمام است در حالی که ازدواج مانند باغی است که نیاز به توجه باغبان دارد و نیازمند مراقبت است.

زوجین چگونه می توانند گرما و صمیمیت روزهای اولیه ازدواجشان را پس از گذشت زمان حفظ کنند؟

در واقع نباید این انتظار را در سطح بالایی داشته باشیم که زوجین روابط گرم و صمیمی اولیه را داشته باشند. یکی از مواردی که می تواند ازدواج را صمیمی نگه دارد، تازگی روابط زناشویی است. البته متاسفانه در این زمینه دختران و پسران ما آموزش های مناسبی نمی بینند. در این راستا توصیه ای که می توان به مسئولان داد، این است که لایحه ای تصویب کنند تا براساس آن زوجین باید قبل از عقد به مشاور مراجعه کنند. تا از این طریق آموزش های لازم دروان ازدواج و پس از آن را فراگیرند.

چرا اکثر زوجین به جای حل مشکلات خود، صورت مسئله را پاک می کنند و از آن می گذرند؟

متاسفانه در بسیاری از موراد اینطور است چرا که راهی برای حل مشکلات خود پیدا نمی کنند. حتی پس از ازدواج هم می توان با آموزش خیلی از مشکلات را حل کرد. اما متاسفانه در هیچ زمانی این صحبت ها جدی گرفته نمی شود. ما همیشه تنها به مشکلمان فکر می کنیم و به دنبال پیدا کردن راهی برای حل مشکل نیستیم. در خیلی از موارد زوجین از مشکلات عبور می کنند و اسم آن را گذشت می گذارند اما وقتی به اصطلاح کارد به استخوان می رسد آن را مطرح می کنند و این موضوعی است که احتیاج به فرهنگ سازی دارد.

در این میان زوج هایی هم هستند که وقتی با مشکلی در زندگی زناشویی خود مواجه می شوند به خیانت رو می آورند، نظرتون در این باره چیست؟

متاسفانه همیشه راه های فرار آسان تر هستند و البته این راه ها افراد را با سرعت به سمت سقوط حرکت می دهند. افراد حاضر نیستند یک راه حل منطقی توام با مشقت یا سختی را انتخاب کنند و به دنبال راه راحت تر می روند و نیازهای خود را در بین دیگران دنبال می کنند. متاسفانه نسل جدید در این موارد بی پرواتر شده اند. دنبال آسان ترین راه حل یک مشکل می گردند و هنگامی پای خیانت در یک رابطه به وجود می آید، تقریبا ترمیم آن رابطه زن و شوهر غیرممکن می شود. ولی اگر بتوانیم در خانواده ها این فرهنگ را نهادینه کنیم که قبل از ازدواج فرزندانشان امکان شناخت بیشتر را فراهم کنند در نتیجه خانواده های سالمی هم خواهیم داشت.

اما متاسفانه خیانت تعبیرهای مختلفی دارد. عده ای فکر می کنند اگر رابطه ای با احساس همراه نباشد و در حد صحبت با تلفن و یا پیامک دادن باشد اشکالی ندارد و خیانتی صورت نگرفته است. اما به عقیده خیلی از کارشناسان این حوزه، حتی اگر رابطه عاطفی هم در بین زوجین برقرار نباشد خیانت صورت گرفته است.

عده ای نیز به ظاهر طلاق نمی گیرند، اما در باطن طلاق عاطفی گرفته اند. رابطه بین چنین افرادی می تواند ترمیم شود یا خیر؟

این موضوع امکان پذیر است اما دو طرف باید این موضوع را بخواهند زیرا ازدواج یک امر تعاملی و دو جانبه است. این موضوع با مراجعه به یک مشاور و در طی مدت کم حل نمی شود، بلکه باید زوجین صبر زیادی داشته باشند و هر دوطرف در تمام جلسات مشاوره شرکت کنند.

چرا معمولا خانم ها بیشتر به مشاور خانواده مراجعه می کنند؟

متاسفانه خیلی از آقایان فکر می کنند با مراجعه به مشاور، متهم شناخته می شوند و انگشت اتهام به سمت آنها خواهد بود. به همین دلیل در برابر این موضوع مقاومت می کنند و با وضع موجود کنار می آیند.

105105

کد خبر: 649139

وب گردی

وب گردی