به گزارش ایسکانیوز رضا رشیدپور نوشت:
چه خبر تلخی بود . یاد شبی افتادم که برایمان ساز زد و عاشقانه خواند ... شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد ... تمام که شد اشک بر گونه هایش نشسته بود . پرسیدم یعنی هنوز وقتی این آهنگ را می خواند ، خودش هم گریه می کند ؟! پاسخش عجیب بود . گفت این بار فرق می کند . حالا دارم در وطنم می خوانم . آمده ام که همینجا بمیرم ... دلم لرزید و اشکم فرو ریخت ... امروز مرد تنها به آرزویش رسید. ولی ای کاش قبل از مرگ می توانست برای مردمش ترانه بخواند ... زنده و رو در رو .... چقدر دوست داشت .... چقدر منتظر ماند .... خدایش بیامرزد
502502