به گزارش ایسکانیوز و به نقل از قانون، نفت طلای سیاه است. کمتر کسی است که در جهان امروز این جمله را به زبان های مختلف نشنیده باشد. جنگ بر سر نفت شاید از مهم ترین بخش های تاریخ خاورمیانه بوده است، جدالی که البته همچنان نیز ادامه دارد و گویا انتهایی برای آن قابل تصور نیست. در جهانی که انرژی از مهم ترین مسائل پیرامون صنعت و تکنولوژی و کشاورزی محسوب می شود با همه ادعاها و جایگزینی انرژی های دیگر همچون خورشیدی و هسته ای ، همچنان نفت در ردیف نخست قرار دارد. اما این طلای سیاه مشهور که گاه ارزش طلا را نیز می تواند تغییر دهد و تعیین کند غیر از حاشیه هایی چون جنگ و اکتشاف و جدال بر سر منابعش ، حواشی دیگری را نیز با خود دارد. یکی از این حاشیه ها پسماندهای نفتی هستند که از اهمیت آن نمی توان فارغ شد. اهمیتی دوسویه . از یک سو گردش مالی گسترده ای که دارد و از سوی دیگر جدالی که بر سر خلاص شدن از این پسماندها وجود دارد. یک دهه پیش از این بود که ماجرای پسماندهای نفتی دولت فرانسه را دچار چالشی جدی کرد آنگاه که افشا شد این دولت پسماندهای خود را راهی کشورهای آفریقایی می کند و البته کمی بعدتر مشخص شد آمریکایی ها هم دست به کار شده اند تا قبل از اینکه بار آبروریزی ریختن پسماندها در آب های آزاد بر دوش شان قرار بگیرد تصفیه خانه های جدیدی را احداث کنند.
حال به نظر می رسد بعد از طرح جدی این مساله که ایران دیگر قصد خام فروشی نفت خود را ندارد، فارغ از شعارهایی که داده می شود بحرانی جدی گریبانگیر کشور شده و بیش از این نیز خواهد شد:پسماندهای نفتی را چه خواهیم کرد؟
طلای سیاه و گردش مالی پسماند آن
پسماندهای نفتی اکنون صاحب مافیای قدرتمندی با گردش مالی حداقل هزارمیلیاردتومان شده است.اما بخش دیگر ماجرا رها شدن پسماندهای نفتی در طبیعت است و در اینمیان مسئولان نیز چشمهای خود را روی آسیب جدی بستهاند و از دیگر سو شاهداعتراضی هر چند اندک حتی از سوی سازمان های محیطزیستی هم نبودهایم. موضوعی که برای مردم ایران دو سرباخت است؛ یکطرف بیتالمال است که حیف و میل میشود و طرف دیگر محیطزیستی است که برای صدها سال آینده نیز توان بازسازی آن وجود ندارد.
چالش تازه
پسماندها چالش دنیای امروز هستند،بیشتر مردم از پسماند تنها زبالههای خانگی را میشناسندو آن را طلای کثیف مینامنداما پسماندی که طی چند دهه اخیر در سایه زبالههای خانگی پنهان مانده است و توجه افکار عمومی را بهخود جلب نکرده، پسماندهای ویژه و خطرناک است که یکی از انواع آن پسماندهای نفتی است.
پسماندهایی که دیگر طلای کثیف خوانده نمیشوندبلکه بهدلیل خطرناک بودن؛ویژه نامگذاری وکدگذاری شدهاند. پسماندهای نفت جزو پسماندهای ویژه محسوب میشوند که براساس شواهد طی چند دهه اخیر بهراحتی در دریا، دشت،کوه و بیابان رها شده اند. دراین میان نکته اما این است که از سازمان محیطزیست که از صدها شهرداری و نهادهای دیگر برای نبود مدیریت صحیح پسماند شکایت کرده تاکنون موردی از اعتراض به مدیریت پسماند نفتی شنیده نشده است. حتی مسئولان این سازمان از کوچکترین مسائل این حوزه مانند میزان آمار پسماندسالانه این وزارتخانه ابراز بیاطلاعی میکنند.این درحالی است که پسماندهای نفتی صدهزاربرابر خطرناکتر از زبالههای خانگی است.
4 میلیون تن پسماند ویژه و خطرناک در طبیعت رها میشوند
براساس شواهد سالانه بیش از 4 میلیون تن پسماندویژه، صنعتی و خطرناک در ایران تولیدمیشود که حدود 15 الی 20 درصدآن مربوط به پسماندهای نفتی است که هیچ قدمی برای امحای آن برداشته نشده است.
احمد نبوی مدیرکل پیشین دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات سازمان حفاظت محیطزیست دراین باره گفت:طبق قانون مدیریت پسماند، وزارت نفت باید پسماندهای خود را کدگذاری وطبقهبندی کرده وسپس میزان آن را اعلام کند و بگوید این پسماندها چگونه و توسط چه شرکتهایی امحا میشود.هنگامیکه بحث پسماندهای نفتی مطرح میشود؛ داریم از مسمومترین و خطرناکترین پسماندهای دنیا صحبت میکنیم.
او افزود: پسماندها به دو نوع پسماند عادی و ویژه (شیمیایی، پزشکی، صنعتی، نفتی، پالایشگاهی و گازی) تقسیم میشوند. سالانه 11 میلیون تن پسماند عادی و 4 میلیون تن پسماند ویژه درکشور تولید میشود. 11 میلیون تن مربوط به تولید زبالههای هشهری و خانگی است که از این میزان 7 میلیون تن دفن و 4 میلیون تن بازیافت میشود اما سوی دیگر ماجرا؛ 4 میلیون تن پسماند ویژه که صدها هزار برابر از پسماندهای عادی خطرناکتر هستند، بدون هیچ گونه مدیریتی روی آن در طبیعت رها میشوند.
پسماندهای ویژه کدگذاری میشوند
نبوی با اشاره بهوجود قوانین خاص و کامل در پروسه امحای پسماندهای ویژه گفت:در قانون مدیریت پسماند گفته میشود که تمامی پسماندهای صنعتی و خطرناک غیر از پسماندهای عادی باید کدگذاری شوند. در آن کدگذاری برای هر کد توسط قانون مدیریت پسماند یک مجموعه حمل و نقل خاص مشخص شده است. همچنین در فرمی ویژه تمامی اطلاعات مانند مشخصات تولیدکننده و امحاکننده در آن باید ثبت شود.
او در رابطه با تفاوت پسماندها نیز گفت: در بحث پسماندهای ویژه شرکت تولیدکننده پسماند برای امحا به شرکت مربوط پولی را پرداخت میکند اما در پسماند خانگی اینگونه نیست؛ پسماند خانگی طلای کثیف خوانده میشود و بازیافت آن بسیار سودآور است و شرکتهای بازیافت پسماند به متولی پسماند پول پرداخت میکنند.
ما یک کشور تولیدکننده نفت هستیم که بعد از انقلاب تمایل به عدم خامفروشی و تولید فرآوردهها داشتیم؛در خامفروشی تنها با پسماندهای غیرپیچیده و شیمیایی مواجه میشدیم. ولی امروز از خامفروشی دست برداشته و سالهاست در حوزه فرآوردههای نفتی کار میکنیم. امروز نسبت به قبل از انقلاب بسیار در پتروشیمی رشد کردهایم؛ هنگامیکه فرآوردهها افزایش یابد پسماند نیز افزایش مییابد.
نبوی درباره نحوه امحای پسماندهای نفتی گفت: شواهدی در دست است که پسماندهای نفتی بهراحتی در دشت، بیابان و کوه رها میشوند.حال پرسش این است که زمینهای اطراف پتروشیمی جم و عسلویه تا چه اندازه ظرفیت قبول این پسماندها را دارند. مافیایی که این کار را انجام میدهد یا مسئولانی که مدیریتی روی پسماندهای نفتی ندارند؛ تا چند هزار سال دیگر این خاک را فراموش کردهاند. براساس نظر کارشناسان بیش از یک هزار سال این خاکها دیگر قابلیت بازیافت ندارد و امکان کشت روی آن از بین میرود؛ این همه نابودی به چه بهایی انجام میشود.
نبوی گفت:«طبق قانون، وزارت نفت باید پسماندها را کدگذاری و از پروسهای که سازمان محیطزیست تعیین کرده امحا کند، هنگامی که این روال طی نمیشود باید سازمان محیطزیست بهعنوان متولی ورود پیدا کرده و اقدامات قانونی که جریمه جزو آن است را انجام دهد. بنده تاکنون نشنیدهام که سازمان وزارت نفت را جریمه کرده باشد.آمار تولید لجن پالایشگاهی به شدت زیاد است .اگر 800 هزار تن را باور کنیم وزارت نفت باید پاسخ دهد که این پسماند کجاست؟ براساس شواهد اینها در دریا، کوه، دشت و بیابان رهاسازی میشود.»
او با اشاره به فجایع زیست محیطی پسماندهای نفت گفت:«مرجانهای دریایی در تمام مرزهای آبی ما نابود شده؛ آبهای ساحلی درحال تبدیل شدن به مرداب است. زمانی که به وسیله لوله پسماندها به دریا پمپاژ می شود این فجایع رخ میدهد؛ یک گروه غواص آزاد میتوانند بروند بررسی کنند لولههای پسماند در زیر دریا چه بلایی بر سر خیلجفارس آورده است. شاهد تغییرات بسیار در اکوسیستم دریا بودهایم، تغییر ژنتیکی آبزیان را داشتهایم. بهعنوان مثال یک کارشناس غذایی به ما بگوید که میگوها در 20 سال گذشته چه تغییر ژنتیکی ای کردند. »
نبوی گفت: «اگر به اسناد مالی مراجعه کنید درمییابید که برای امحای پسماندها مبالغ هنگفتی پرداخت شده است. آن اسناد مالی از نظر من باطل است چون مرکز امحا وجود ندارد و پسماند در آب رها شده و اسناد مالی هم برایش صادر کردهاند. این چرخه مالی به این معناست که از یک سو به بیتالمال بابت پولی که برای امحا دریافت کردهاند خسارت زدهاند وازسوی دیگر بهدلیل رها سازی پسماند در طبیعت،فجایع زیستمحیطی را بهبار آوردهاند.این مافیای پسماند باید پاسخگوی این آسیبها باشد.بهتازگی پتروشیمیها با توجیه کودکانهای دهها هزار تن از پسماندهای صنعتی خود را بهعنوان پسماند عادی دفن میکنند.»
سونامی سرطان 10 سال دیگر شروع میشود
نبوی درباره شیوه امحای پسماندهای نفت گفت: «برای امحای پسماندهای نفت چندین روش وجوددارد؛سوزاندن، خنثیسازی و دپو کردن؛برای اینکه اثرات خود را در طول زمان از دست بدهد.یک روش خنثی سازی است،یک روش لندفیل، دراین روش دریاچههای بزرگی درست وکف آن را عایق بندی محکم میکنند که نفوذنکند.همچنین تکنولوژی وماشین آلاتی هستندکه پسماندها رامیسوزانندوکمترین آسیب را به هوا میزنند. بیاثرسازی در بعضی نقاط با خنثیسازی متفاوت است.مسئله این است که مجموعههایی دراطراف تولید کنندههای نفت برای اینکه پسماند را مدیریت کنند، وجود ندارد. یک مافیا این کار را انجام میدهد که میتواند داخل یا خارج شرکت نفت باشدامادرهرصورت هرچه که هست،بیتالمال،محیطزیست و در نهایت سلامت مردم ایران را نشانه رفته است. بسیاری از کارشناسان بهداشت میگویند سونامی سرطان در کشور شروع شده اما به اعتقاد من شروع نشده بلکه 10سال دیگر شروع میشود؛ زمانی که پیامدهای رهاسازی و نبود مدیریت روی پسماندهای ویژه را بهنظاره بنشینیم.
20103