شکرخدا گودرزی: می گویند شاهنامه مخاطب ندارد!

شب گذشته آخرین اجرای نمایش «راه مهر راز سپهر» به روی صحنه رفت این در حالی است که قرار بود این نمایش یک هفته دیگر به روی صحنه اجرا شود. شکرخدا گودرزی کارگردان در شب آخر اجرای این نمایش از این موضوع گلایه کرد. او معتقد است از کارهای اینچنینی که از شاهنامه اقتباس می شود حمایتی نمی شود.

شکر خدا گودرزی کارگردان نمایش «راه مهر راز سپهر» در گفتگو با ایسکانیوز در مورد گلایه اش از توقف اجرای این نمایش گفت: راستش آنقدر من در مدت اجرای این نمایش اذیت شدم که شاید حالا حالاها به فکر رفتن دوباره سراغ این سوژه ها نباشم. از بیرون خیلی به من فشار آوردند. این فشارها مختلف است. به نظرم وقتی بخواهند یک نمایش دیده شود به انحای مختلف این کار را انجام می دهند و وقتی نخواهند مانع آن می شوند. هیچ گونه تبلیغات شهری برای این کار انجام نشد. به نظر می رسد فضای عمومی که باید صدای ما را به مردم برساند خیلی ضعیف بود. مانع و فیلتر در این راه زیاد بود.

وی افزود: وقتی افراد فرهیخته از هر قشری روی این کار نظر مثبت دارند معلوم است که این کار قابل قبول و خوب است. از جلال الدین کزازی تا ایرج راد و بهزاد فراهانی تا سیروس الوند و اصغر هاشمی نمایش را دیدند و آن را پسندیدند، پس کار خوبی بوده است اما اینکه چرا اجازه نمی دهند مردم از آن آگاه شوند و به دیدنش بیایند مساله دیگری است.

این کارگردان ادامه داد: من سه سال برای نوشتن این نمایش وقت گذاشتم و هفت-هشت ماه برای تمرین آن زحمت کشیدیم اما تنها اجازه 24 اجرا را به ما دادند. این کار حداقل 70-80 اجرا باید داشته باشد. شما اگر به لندن بروید همیشه نمایش تله موش اجرا دارد. این کارها بعد از اجرای روتین باید هفته ای دوبار همیشه اجرا داشته باشند که اگر مثلا توریستی به ایران می آید و بخواهد کاری از شاهنامه ببیند بتواند به تماشا بیاید.

گودرزی با اشاره به موضعی که در مقابل کارهایی اینچنینی گرفته می شود اظهار داشت: انگار یک اراده ای وجود دارد که مردم سمت شاهنامه و متون خودشان نروند. اگر غیر از این بود تلاش بیشتری برای دیده شدن این کار انجام می دادند. اطلاع رسانی می شد و مدت زمان نمایش افزایش می یافت. نه اینکه بعد از 15 روز اجرا من را بخوانند و بگویند کار مخاطب ندارد. نمایش ها معمولا بعد از 15-20 اجرا تازه مخاطب خود را پیدا می کنند، از طریق اطلاع رسانی زبانی مردم آگاه می شوند و به دیدن نمایش می آیند. انگار می خواهند القا کنند که شاهنامه اقبال عمومی ندارد لذا شما روی آن کار نکنید. می خواهند به سمت متون خارجی یا کارهای کمدی برویم. گویا ریل گذاری درست و حساب شده ای هم برای خودشان دارند. این مخالف مسیری است که اهل فرهنگ می خواهند.

این نویسنده اذعان داشت: این نمایش ضمن این که به متن کلاسیک اشاره دارد اما موضوعی مدرن را مطرح می کند. برداشتی که از مواجهه زورگویی و حکمت می شود داشت در این زمانه هم قابل تعمیم است. این نگاه با خشونت مخالف است و معتقد است دین را نمی توان با زور به کسی تلقین کرد. جای دین دل است و دلیل دین عقل است و با افراطی گری جور در نمی آید.

وی همچنین در پاسخ به این سوال که به نظر می رسد نقش رستم کمی ضعیف تر عمل می کند گفت: درمورد بازی من از بازی بازیگرانم راضی بودم و به نظرم هر آنچه به آنها سپرده بودم را به خوبی ایفا کردند. شخصیت اسفندیار شخصیت جوان و پرشر و شوری است و شخصیت بیرونی دارد و با پهلوان پیری چون رستم که افتاده تر است متفاوت است. خود رستم هم می گوید که من پهلوان پیری هستم و قدرت یل اسفندیار را ندارم. رستم این نمایشنامه با رستم شاهنامه متفاوت است. این نگاهی است که من به رستم دارم یعنی به شخصیت او بیشتر توجه دارم. آنچه شاهنامه از رستم ارائه می کند یعنی پهلوانی با ده ارش و اندامی سترگ است. به نظر من رستم نباید یال و کوپال باشد، جنبه ای که من از رستم می بینم عاقله مردی است که اهل حکمت است. او اهل گفتگو است است و می خواهد آدم ها را با گفتگو هدایت کند. این مسیری بود که من انتخاب کردم. من سعی کردم نمایش را از جاهای مختلف سالن ببینم تا از رسایی صدا مطمئن شوم اما اگر در اجرایی مثل اجرای دیشب که سالن نمایش پر است این امکان وجود دارد وگرنه بازی شخصیت رستم براساس طراحی از قبل ما بود.

وی در پایان با اظهار ناراحتی از پایان اجرای این نمایش گفت: من امروز اصلا حال خوشی ندارم، با توقف نمایش انگار بچه آدم جوانمرگ می شود. شما برای بچه ای زحمت کشیده ای و او جوانمرگ می شود، در آن حال اعضای خانواده هم حال خوشی ندارند. حال بچه های گروه ما هم اینگونه است.

502502

کد خبر: 652202

وب گردی

وب گردی