آمارهای متناقض دولت و مجلس را دچار مشکل می کند

محمود کاری *

آنچه بدیهی است این است که مشکلات معلولان با شعار دادن حل نمی‌شود و باید دراین حوزه کارهای اجرایی و عملیاتی انجام شود ومعلولان بتوانند اثرات این تصمیمات را در زندگی خود ببینند.

متاسفانه وزارت رفاه و سازمان بهزیستی هر از گاهی اخبار و آماری را اعلام می‌کنند که در اثرات آن در جامعه دیده نمی‌شود به عنوان مثال رییس سازمان بهزیستی رشد کمک‌های مردمی را در سال جاری 300 درصد اعلام کرده در حالی که در روزهای آخر سال که معلولان منتظر گرفتن سبد کالایی هستند به مستمری آنها حتی درصدی اضافه نشده است.

با توجه به اینکه مسئولان خط فقررا یک میلیون و نیم اعلام کرده اند سازمان برای دادن مقدار ناچیزی مستمری چرا این همه بزرگ نمایی می‌کند ؟

آنچه در جامعه دیده می‌شود این است که معلولان نسبت به میزان مستمری و هزینه های کمک توانبخشی وحمایت‌های جانبی سازمان گله مندند و مسئولان به دلایلی که برای ما هم مشخص نیست اعلام نمی کنند .

سازمان بهزیستی درحال حاضربرنامه هایی با بوجه های فراوان اجر می‌کند که هیچ نقشی در زندگی معلولان ندارد و کاملا تبلیغاتی است.

یکی دیگر ازموارد این است که سازمان بهزیستی آمار و ارقام متفاوتی را اعلام می‌کند یک بار اعلام می‌شود که یک میلیون و 500 هزار نفر را تحت پوشش دارد و روز دیگر می‌گویند 3 میلیون نفر و مرکز آمار تعداد معلولان را در سال 92 یک میلیون و 160 هزار نفر اعلام می کنند واین آمار متناقض برنامه ریزی‌های دولت و مجلس و سازمان ها را دچار مشکل می‌کند و بودجه ها صرف نیازمندان واقعینمی‌شود .

مهمترین مشکل درحوزه معلولان این است که مستمری بگیران تحت پوشش بسیار کمتر از کل معلولان است و حمایت‌های سازمان بهزیستی درحوزه اشتغال و حمایت از معلولان توانمند و خدماتی که به معلولان ارائه می شود رقم بالایی نیست.

مشکلات معلولان جدای مشکلات افراد جامعه نیست بلکه نیاز به خدمات مضاعف دارند و می‌توان گفت که 80 درصد از 3 میلیون معلول درایران نیازمندند که پرداخت‌هایی در زمینه سبدهای کالا و بن‌ها برای آنها اعمال نمی‌شود .

مسئولان سازمان در استان‌ها و استان تهران نسبت به حمایت های مداوم و مستمر معلولان ضعیف عمل می‌کنند البته منظور ازحمایت فقط حمایت های مالی نیست و باید از نظر معنوی هم معلولان را حمایت کرد ،تجهیزات توانبخشی هم بسیار کم در اختیار معلول قرار می گیرد به عنوان مثال عمر مفید ویلچر های ایرانی یک سال است و سازمان اعلام کرده که هر سه سال یک بار به معلولان جسمی ویلچر تعلق می گیرد و این جوابگوی نیاز معلولان نیست و فکر می کنم ضوابط و مقررات سازمان دچار انحرافاتی شده است و شاید این موضوع برگردد به عملکرد بخش های مختلف سازمان که هر بخش یامعاونت ضوابط خاصی را در نظر می گیرند یا بودجه بهزیستی استان تهران با جمعیت زیاد معلولان شاید به اندازه بودجه شمیرانات و شهر ری باشد و بودجه هایی که به الستان های تعلق می گیرد به درستی تقسیم نمی‌شود .

یکی دیگر ازمطالبات و مشکلات معلولان این است که متاسفانه سازمان با جامعه مدنی کارآمد تعامل و ارتباط ندارد به عنوان مثال وزیر رفاه و رییس سازمان بهزیستی یک نشست مشورتی در سال 93 با سازمان های مردم نهاد و NGO ها نداشتند وبه اعتقاد من مسئولان یا از برگزاری نشست‌ها نگرانند و یا تحمل شنیدن انتقادها را ندارند این نشست‌های مشورتی در تمام دنیا متداول است و دردین اسلام هم به آن تاکید شده است و از تکالیف است که متاسفانه این کار زیبا کاهش پیدا کرده است.

وقتی صحبت از NGOمی‌شود منظور آن دسته از انجمن های کارآمد و فعال است وگرنه تعداد NGO ها از نظر کمیت زیاد است و تعداد فعالان کم است و خود سازمان هم می داند که اینها نیروهای برون سازمانی هستند که به سازمان کمک می‌کنند و تلاش دارند که با وزارت خانه ها و سازمان هایی که حقوق معلولان را رعایت نمی‌کنند وارد گفتگو شوند و مشکلات معلولان را در حوزه های اشتغال ،استخدام ، مناسب سازی شهری و تجهیز حمل و نقل عمومی و مترو حل کنند.

به نظر می رسد وزارت رفاه و سازمان بهزیستی زمانی که دستور العملی را برای ارائه خدمات به معلولان تدوین می‌کنند باید جامعه مدنی کار آمد (نه فرمایشی ) را دعوت و با آنها مشورت کنند و دستور العمل را با پیشنهادات آنها تنظیم کنند تا معلولان به حقوق حقه خود برسند و اعتراضی هم پیش نیاید.

من و مسئولان NGOهای دیگر قصد و غرضی نداریم اما اگر خبرنگاران یاهر کدام از شهروندان در کوچه و خیابان از معلولان بخواهند نظر خود را در مورد خدماتی که از سازمان بهزیستی و دیگر سازمان های می گیرد را بگویند مطمئنا تعداد زیادی از عملکرد سازمان ها ناراضی هستند.

*رییس هیات مدیره و مدیر عامل انجمن ندای معلولان ایران

105105

کد خبر: 657882

وب گردی

وب گردی