دغدغه های مدیر یک تماشاخانه خصوصی

سعید دولتی می گوید:حداقل انتظاری که من به عنوان مدیر فرهنگی دارم، این است که از ما حمایت کنند.

سعید دولتی، مدیر تماشاخانه همای سعادت در گفتگو با ایسکانیوز درباره چگونگی شکل گیری این تماشاخانه گفت: از سال 86 به اتفاق دوستان فارغ التحصیل، هنرمند و خوب عرصه سینما و تئاتر هیات مدیره ای را تشکیل دادیم و یک موسسه چند منظوره ای را به ثبت رساندیم. اولویت مان بحث آموزش بود اما در کنارش بحث اجرا را هم در برنامه مان داشیم.از همان سال ها در زمینه آموزش رشته های سینمایی، تئاتری و موسیقی فعالیت کردیم و هر بخش هم مدیر خودش را داشت تا این که سال گذشته در جابجایی که داشتیم تصمیم گرفتیم که بحث تولید اجرا را هم اضافه کنیم.

یعنی از سال 86 تا کنون تنها در زمینه آموزش فعالیت داشتید؟!

البته ما در بخش تولید چند سالی فعالیت داشتیم حتا گروه هایی هم داشتیم که در جشنواره های مختلف شرکت می کردند اما نتوانستیم خودمان را به عنوان یک کمپانی معرفی کنیم. تا سال 94 یک تماشاخانه ای را زیر نظر خود موسسه تاسیس کردیم و این هم دلیل اصلیش دغدغه ای بود که در زمینه تولید و اجرا داشتیم. مهم بود دوستانی که از مجموعه همای سعادت فارغ التحصیل می شدند، جایی داشته باشیم تا بتوانند خودشان را نشان دهند و دیده شوند. فردی که در رشته هنری آموزش می بیند چه در دانشگاه ها و چه در آموزشگاه ها، حداقل توقعی که دارد این است که بتواند در آن رشته هنری قابلیت های خودش را نشان دهد و از همان کانال به عرصه هنر راه پیدا کند. با تماشاخانه ای که تاسیس کردیم این اتفاق در سال 94 افتاد. از همان تاریخ هم گروه های حرفه ای دارند اجرا می کنند و هم گروه هایی که دانشجویی و هنرجویی هستند. قبل از این که تماشاخانه راه اندازی شود دو سالی بود که ما نمایشنامه خوانی هایی را برگزار کردیم که در حال حاضر این برنامه منسجم تر و با برنامه ریزی دقیق تر دارد اتفاق می افتد. در کنار نمایشنامه خوانی، دو سه ماهی می شود به همت مجید علم بیگی که از بازیگران خوب تئاتر کمدی و کودک است، کمدی خوانی را راه انداخته ایم. همچنین کانون فیلم هم خیلی فعال شده است.

دوره های آموزشی هنوز پا برجاست همچنان بر امر آموزش تاکید دارید یا خیر؟

از روز اول شعارمان آموزش، تولید و اجرا است و همه جا هم اعلام کردیم. آموزش اولویت مان بود که رفتیم جلو و به جاهای خوبی هم رسیدیم. اساتید بسیار خوب و چهره های مطرح هنری و موسیقی با ما همکاری می کنند. در حالی که آموزشمان دارد کار خودش را انجام می دهد، زمان هایی هم برای معرفی خودمان به عنوان کمپانی تولید تئاتر و فیلم صرف می کنیم. این اتفاقات هم در به موازات آموزش دارد پیش می رود.

از ابتدای مسیر تا کنون چه مشکلاتی حرکت شما را کند کرده و یا جلوی بعضی از فعالیت هایتان را گرفته است؟

کار هنری در این مملکت خیلی سخت است به دلیل این که هنر در این مملکت مهجور است و آنقدری که به یک ورزشکار و سیاست مدار بها می دهند، به هنرمند بها داده نمی شود. ما هم عضوی از این دریای پرتلاطم هنری کشور هستیم. از زمانی که خود موسسه را تاسیس کردیم دغدغه هایی داشتیم. ما در مورد ملکی که می خواستیم برای فعالیت هنری در نظر بگیریم به شدت مشکل داشتیم و با کمبود بودجه مواجه بودیم. اوایل می خواستم یک وامی را از وزارت ارشاد بگیرم، نه وام بلاعوض، وامی که پرداخت کنم اما گفتند که باید برادری تان ثابت شود من هم گفتم باشد، چند وقت باید بگذرد تا برادری مان ثابت شود؟ گفتند سه چهار سال، پنج سال گذشت باز تقاضا دادم گفتند اصلا قانون وام ها را برداشتند. از سوی دیگر ما به دلیل تغییر مدیریت در فعالیت های فرهنگی و هنری و اینکه هر شش ماه یک دفعه مدیرعوض می شود، متاسفانه به هیچ جایی نخواهیم رسید. مدیر جدید تا بیاید رویکرد و سیاست های خودش را پیاده کند و به زیرمجموعه های خودش دیکته کند، می رود و مدیر دیگری می آید و همین هم باعث می شود تا چالش های بسیاری در سیستم آموزش های فرهنگی هنری این مملکت داشته باشیم. نکته بعد اینکه با سختی هایی که داشتم، برای تاسیس تماشاخانه بالای 80 میلیون زیر بار قرض رفتم و هنوز بدهکارم. درهرجای دنیا وقتی یک شخصی می آید و می گوید که آقا من می خواهم به تئاتر مملکت و به فعالیت های فرهنگی و اجرایی این مملکت کمک کنم، زیر بال و پرش را می گیرند چون به دولت کمک می کند اما اینجا کمک که نمی شود هیچ، سنگ اندازی هم می کنند. چند روز پیش صحبتش بود که اگر ما یک چنین تماشاخانه ای را با چنین تجهیزاتی در جای دیگر راه می انداختیم، دولت کمکمان می کرد و می گفت کمک هزینه به شما می دهیم چون شما دارید به تئاتر مملکت کمک می کنید. متاسفانه این اتفاق نمی افتد که من را از زمین بلند کنند.

با توجه به این شرایط فکر می کنید که تماشاخانه های خصوصی موفق شوند؟

فکر می کنم اگر دولت به آدم هایی مثل من که دغدغه کار فرهنگی، آموزشی و اجرایی دارند کمک نکند، چند صباح دیگر یکی یکی تماشاخانه ها به دلایل مختلف جمع می شود. متاسفانه مشکلات خیلی زیاد است و اعتقادم بر این است که اگر دولت و وزارت ارشاد کمک نکند این سالن ها موفق نمی شوند. استنباطم بر این است که مدیران فرهنگی در سطح کلان دغدغه ای برای تئاتر حرفه ای ندارند و چون برایشان مساله ای نیست، حمایتی و پیگیری هم نمی کنند و این می شود که من بعد از چند ماه که تماشاخانه فعال است است و سعی هم کرده ایم که کارهای خوب، ارزنده و کاملا حرفه ای اجرا شود، گاهی فکر می کنم بروم و هزینه ام را در جای دیگری صرف کنم که حداقل چیزی از ته آن برایم باقی بماند. حقیقت قصه این است که فقط داریم هزینه می کنیم و سعی می کنیم که ضرر نکنیم. تا یک حدی می توانم زیر این بار سنگین دوام بیاورم و از یک جایی می برم و جمع می کنم که این سرمایه ها را جای دیگری بگذارم که برداشت داشته باشم.

انتظار شما از مسئولین این عرصه چیست؟

حداقل انتظاری که من به عنوان مدیر فرهنگی ای که در این مملکت کار می کند دارم، این است که از ما حمایت کنند. تماشاخانه ما غرب تهران است و تنها تماشاخانه خصوصی غرب است در حالی که در این سمت(اکباتان، آریاشهر،کاشانی، شهران، شهرزیبا و ...) حجم عظیمی از هنرمندان تئاتری و سینمایی زندگی می کنند و وقتی این هنرمندان بدانند یک سالن تئاتر سمت غرب است طبیعی است که سعی می کنند برای دیدن تئاترها به این تماشاخانه بیایند. سالن زیاد است ولی تعریفی برایش ندارند. فرهنگسراها تعریفی برای تئاتر ندارند. سالن هایی هم که همین سمت است یا سینما است و یا در آن تئاتر آزاد اجرا می کنند. 90 درصد تماشاخانه ها در مرکز شهر مستقر شدند، آنجا هم تا حدی جواب می دهد، حال باید این را گسترده تر کنیم، چرا سمت غرب تهران هم دو الی سه سالن نباشد؟ چرا سمت شرق نباید سالن حرفه ای داشته باشیم؟

چه رایزنی هایی با نهادهای مرتبط در منطقه غرب تهران انجام دادید؟

من با شهرداری نشست گذاشتم و به آنها پیشنهاد همکاری دادم و گفتم بگذارید منطقه، ما را بشناسد، ما داریم به این منطقه کمک می کنیم. چند سالن تئاترهم داریم اما آنها تئاتر آزاد اجرا می کنند. یک سالن تئاتر در این جا است آن هم با تلاش و هزینه خود و دوستانمان آن را تجهیز کردیم، حداقل کمک کنید تا بتوانیم شناخته شویم اما همکاری نکردند. به ارشاد هم گفتم اما باز اتفاقی نیفتاد.

روزی که می خواستید این سالن را در این منطقه تاسیس کنید احتمال دادید که چون دور از مرکز شهر است شاید حمایت نشوید.

ما چون فقط تماشاخانه نیست و یک موسسه ای است که هم دارد فعالیت آموزشی می کند و هم فعالیت تولیدی و اجرایی، من همه این جوانب را در نظر گرفتم. یادم می آید که جشنواره تئاتر فجر چند سال پیش شعارش «تئاتر برای همه» بود، یعنی همه باید تئاتر ببینند، همه جا باید تئاتر وجود داشته باشد. تئاتر برای همه است، فقط برای یک تعداد تئاتری که دارند کار می کنند نیست. باید در هر منطقه ای یک سالن حرفه ای داشته باشیم. این ذهنیت من بود ضمن این که ما از سال های پیش کار آموزشی هم می کردیم بنابراین تمام جوانب را در نظر گرفتیم. تماشاخانه همای سعادت پارامترهایی دارد که خیلی از سالن ها ندارد، برای مثال روبروی این تماشاخانه پارکینگ وجود دارد، خیلی از تماشاخانه مشکل پارکینگ دارند. امیدوارم هستم، خیلی امیدوارم هستم به این که به هر حال این اتفاق خوب برای همای سعادت بیفتد. در سال اجراها 94 به عنوان یک کمپانی تئاتری شروع شده و مطمئنم تا سال دیگر اتفاقات خوبی خواهد افتاد. من این اطمینان را دارم. درست است که موقعیت مکانی اش متفاوت است اما در منطقه غرب تهران تئاتری های زیادی داریم. این را جا می اندازیم که تماشاچیان درغرب تهران هم یک کار تئاتر حرفه ای ببینند. این زمان می برد و الان اصلا نگران نیستم از این که چرا آمدم در این منطقه چون دارد کار خودش را می کند و درست است که سوددهی قابل قبولی ندارد اما حداقل هزینه های خودش را در می آورد. هر کاری زمان خودش را دارد و ما امیدمان به خدا است که ظرف چند ماه آینده اتفاقات خوبی بیفتد در سطح منطقه و ما را بشناسند.

استقبال تماشاچیان چطور است؟

خداروشکر خیلی خوب است. در مجموع آماری که داریم آمار قابل قبولی است. درست است که خیلی نتوانسته به لحاظ سوددهی ما را اقناع کند ولی آمار تماشاگرانی که داریم خوب است. به دلیل این که تماشاخانه شرایط خوبی دارد برای مثال لابی خوبی دارد، خود سالنش سالن بسیار بسیار خوبی است و هر کسی که می آید چه دوستان حرفه ای چه دوستان غیرحرفه ای، می گویند چه سالن پرانرژی ای و چقدر امکانات خوبی دارد. سالن از دی ماه سال گذشته رسما افتتاح شده و امیدمان هم این است که بهتر می شود. زمانی که از مرکز هنرهای نمایشی بازرس آمد که سالن را تایید کند، آقایی آمد که اسمش را نمی آورم و می گفتند این آدم خیلی سخت گیر است و خیلی از سالنداران از او عاصی اند. باور می کنید آمد یک دوری زد گفت اتاق فرمانتان؟ گفتم بفرمایید اینجاست حتی یک مورد هم ایراد نگرفت و گفت همه چیز استاندارد و عالی است ودستتان درد نکند، بروید مرکز مجوزتان را بگیرید.

از فعالیت ها و چه برنامه های تماشاخانه بگویید؟

آموزش ما با حضور هنرمندان مطرح سینما، تئاتر و موسیقی ادامه دارد. اخیرا کارگاه هایی را تحت عنوان پک آموزشی چهار استاد طراحی کردیم که در این کارگاه ها از دوستان حرفه ای و صاحب نام رشته های مختلف بازیگری و کارگردانی و غیره دعوت کردیم و اولین دوره آن برگزار شده و برنامه ادامه خواهد داشت. برنامه دیگرمان کانون فیلم است. ما این کانون را با هشت نفر شروع کردیم و الان حدودا 40-45 نفرعضو داریم. در این کانون بعدازظهرهای هر پنجشنبه فیلم های روز ایران و جهان را با حضور یکی از عوامل یا هنرمندانی چون مهدی ارجمند، مهدی میامی، حسین ایلی و غیره به نمایش می گذاریم و راجع به فیلم صحبت و تبادل نظر می کنند. کانون فیلم کماکان ادامه دارد و به نظر می رسد که یکی از موفق ترین کارهایی که در این مدت انجام دادیم کانون فیلم مان بوده و جا افتاده است. اعضای ثابت کانون فیلم ما می دانند که هر پنجشنبه بعد از ظهر در مجموعه همای سعادت کانون فیلم است و نقطه قوت آن این است که فیلم روی پرده می رود یعنی تماشگر احساس می کند در سینما با یک صدای با کیفیت دارد فیلم را می بیند و راجع به فیلم گپ و گفت می کند. نمایشنامه خوانی مان را که از دو سال پیش راه اندازی کردیم، الان به صورت کاملا حرفه ای اجرا می کنیم. در چند ماه گذشته گروه های حرفه ای تئاتری آمدند و هر شب نمایشنامه خوانی داشتند. کمدی خوانی دیگر فعالیت ما است که چند ماهی راه افتاده است و باز هم ادامه خواهد داشت. هر شنبه ساعت 7 یکی از نمایشنامه های کمدی ایرانی یا خارجی را به کارگردانی مجید علم بیگی خوانش می کنند. از سوی دیگر اجراهای صحنه ای هم هر شب برقرار است که خداروشکر با اقبال هم مواجه شده است و بعد سه کار دیگر در نوبت است که چون هنوز به قطعیت نرسیده است وارد مذاکره نشدیم.

معیار انتخاب آثار در این تماشاخانه چیست؟

شورایی داریم که اول این شورا کار را می بینند. در کارهایی که ما انتخاب می کنیم مهم این است که به لحاظ اندیشه و تفکری که پشتش است، چقدر ارزشمند باشد. می خواهیم از جوان هایی که شاید به راحتی نمی توانند سالن بگیرند، حمایت کنیم. گروه های جوانی که کارشان به لحاظ اندیشه و ساختار ارزشمند است، تماشاگر را نگه می دارد و درگیر می کند می ماند. این باید حمایت شوند برای همین به جوان هایی که کار می کنند و می گویند سالن می خواهند، می گویم اشکالی ندارد، اصلا در جلسه اول برایشان شرایط سختی را مشخص نمی کنم، می گویم کارتان را باید ببینیم و کار اگر ارزشمند باشد قطعا ازآن حمایت می کنم. ما سعی کردیم که کف فروش را در نظر نگیریم و به صورت توافقی برای دوستان درصد باز می کنیم. زیرا گروه ها جوان و جویای نام هستند و حداقل در سال 95 روی درصد برنامه ریزی می کنیم و این درصد متغیر است، برای یک گروه کمتر و یک گروه بیشتر است. یعنی در مجموع تنها سالنی هستیم که در سال 95 کف فروش نمی گیریم.

502505

کد خبر: 664640

وب گردی

وب گردی