علیاکبر سیاری که در نشست معاون مدیرکل سازمان بهداشت جهانی با معاونان آموزشی و بهداشتی وزارت بهداشت صحبت میکرد، با بیان اینکه یکی از مشکلات ما در زمینه ایدز، انتقال آن از طریق تماس جنسی است، گفت: «افزایش انتقال جنسی ایدز، بر ضرورت اطلاعرسانی عمومی در این حوزه تأکید میکند، چراکه باید در این زمینه کار شود.»
در خبر تأکید شده است که گسترش کنونی بیماری در ایران پیامد موج سوم آن یعنی تماس جنسی است. نگرانی آنجاست که افزون بر دوبرابر شدن انتقال بیماری از راه تماس جنسی، چند سالی است که میانگین گسترش ایدز در جهان رو به کاهش است و تا اندازه زیادی کنترل شده، اما شوربختانه در ایران رو به افزایش است.
چند دهه مبارزه جهانی با ایدز و تجربههای برآمده از آن نشان میدهد که یگانه راه مهار و کنترل این بیماری آموزش است. آمارهای جهانی نشان میدهد که نزدیک ٥٠درصد از بیماران در بازه سنی ٢٥ تا ٣٥ سالاند و با به حساب آوردن ٥ تا ١٠سال دوره نهفته بیماری، اهمیت پیشگیری با آموزش و آگاهسازی نوجوانان دوچندان میشود. شمار فراوان این گروه سنی، آسیبپذیری بیشتر، نیاز فراوان به یاریرسانی پس از بیماری، آرمانگرایی و خوشبینی، آشنایی تازه با ویژگیهای فیزیولوژیک بدن و از همه مهمتر پاکی نسبی از بیماری در گروه سنی ٥ تا ١٤ سال، آنها را برای آموزش از هر گروه دیگری سزاوارتر میکند. آموزش این گروه سنی در دو نهاد خانواده و مدرسه انجامپذیر است. اما بیشتر خانوادهها با این بیماری چندان آشنا نیستند و از سویی آغاز گفتوگو درباره راههای انتقال بیماری، پدر و مادرها را به لکنت زبان میاندازد. در بیشتر کشورهای پیشرفته، وظیفه آشناسازی نوجوانان با رفتارهای آمیزشی خطرناک برعهده آموزش و پرورش است. پیماننامههای جهانی نیز کشورها را به آموزش راههای پیشگیری از ایدز فرامیخواند. برای نمونه در برنامه گسترده آگاهسازی عمومی سازمان ملل UNAIDS در سال ١٩٩٩ میخوانیم: «وزارت آموزش و پرورش کشورها باید با همکاری انجمنهای خانه - مدرسه و همیاری دانشآموزان، اطلاعات اجتماعی مربوط به بهداشت جنسی و ایدز را در برنامههای آموزشی خود بگنجانند. کودکان و نوجوانانی نیز که به مدرسه نمیروند باید به این اطلاعات و آموزشها دسترسی داشته باشند.»
یکی از دردسرهای سامانه آموزشی ما، تابوهایی است که درباره مسائل جنسی وجود دارد. گفتوگو درباره رشد جسمی- جنسی همواره چه برای برنامهریزان و چه برای آموزگاران دشوار بوده است. این دشواریها، سن نوآموزان، چگونگی طرح رفتارهای بلوغ در کلاس و هراس از آشنایی زودهنگام آنها را در برمیگیرد. بخشی از این ترس به واکنش پدر و مادرها برمیگردد. دولت و نهادهای آن وظیفه امنیت جانی شهروندان را برعهده دارند. از اینرو، برای تندرستی جامعه و شهروندانش باید با بسترسازی درخور، زمینه گفتوگو درباره این تابو را فراهم کنند و از برنامه درستی که پیش میبرند، نهراسند. برای جلوگیری از واکنش پدر و مادرها میتوان کلاسهایی برای گفتوگو با آنها فراهم و آنها را به اهمیت این برنامهها آگاه کرد. دشواری دیگر بودجه است. آموزش و پرورش از پس هزینههای اجرای این برنامه برنمیآید. دولت باید بخشی از هزینههای پیشگیری در وزارت بهداشت را به نهاد آموزشی بدهد تا آنها را برای دستیابی به هدفی یکسان توانا سازد.
آموزش و پرورش باید روشهای آشنایی با رشد جسمی- جنسی و پیشگیری ایدز را در برنامههای درسی خود گنجانده و برای آن کتاب و زنگ ویژهای پیشبینی کند. کلاسهای آشنایی آموزگاران با این بیماری را تشکیل دهد و چگونگی آموزش درونمایه کتاب را بیاموزاند. همچنین دانشآموزانی را آموزش دهد تا آنها بتوانند این درونمایه را به روشهای گوناگون مانند سخنرانی، نمایش، بازی و ...آموزش دهند. گسترش طرحهای سازمانی و ساختاری- مانند یک معاونت برای پیشگیری از این بیماری، فراهم کردن زمینه مورد نیاز برای آگاهسازی پدر و مادرها از رشد روحی و جسمی فرزندان خود، آموزش روشهای پیشگیری و برخورد با بیماران ایدزی و درگیر کردن دانشآموزان با راههای کامجویی دیگر مانند ورزش و هنرهایی مانند موسیقی، نمایش و...لازم است.
بیگمان این پیشنهادها میتواند بخشی از راه حلها در کنترل و پیشگیری ایدز در سامانه آموزشی باشد اما مهمتر از آن گوش سپردن و عملیسازی پیشنهادهای کارشناسان در راستای کاهش بیماری و کنترل آن است که شوربختانه تاکنون ناکام مانده است.
*آموزگار
منبع:شهروند
105105