به گزارش ایسکانیوز غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران در گفتگو با روزنامه اعتماد گفت:من اطلاع دارم شخص آقای رییسجمهور از بخشی از دستگاههای اجرایی ناراضی هستند.
بخشهایی از این گفتگو را در دامه بخوانید؛
بعد از تجربهای که در انتخابات مجلس اتفاق افتاد و ائتلافی که شکل گرفت و بعد عدم همراهی بخشی از نیروهای اعتدالی که وارد لیست امید شدند در تصمیمگیریهای فراکسیون امید و دلخوریهایی که پیش آمد این زمزمه به ویژه در بخشهایی از بدنه اصلاحطلبان شنیده میشد که این ائتلاف کار درستی نبوده و نباید ادامه پیدا کند. از همینجا حتی طرح کاندیدای متفاوت اصلاحطلبان در انتخابات ٩٦ شنیده شد. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
من ندیدم کسی از میان اصلاحطلبان ائتلاف سال ٩٢ و یا ٩٤ را اشتباه تلقی کند و بگوید در هدفی که دنبال میکردیم شکست خوردیم و به آن نرسیدیم. به هر حال سال ٩٢ با همه مشکلاتی که بود ائتلاف اصلاحطلبان و نیروهای معتدل دولت آقای روحانی را روی کار آورد. من هیچ اصلاحطلبی را نمیشناسم که بگوید ما از این ائتلاف پشیمان هستیم. در سال ٩٤ هم ائتلافی که بین نیروهای اصلاحطلب و معتدل اتفاق افتاد با این هدف بود که مجلس را از اکثریت نیروهای افراطی و نیروهایی که روشهای اصلاحطلبانه و اعتدالی را برای اداره کشور نمیپسندیدند یا مانع اجرای آنها بودند نجات دهد.
این هدف هم به انجام رسید. الان گذشته از تغییر بیش از ٧٠ درصد ترکیب مجلس؛ مجلس الان بسیار معتدلتر شده و نیروهای مخالف مشی اعتدالی دولت به حاشیه رانده شدند و بسیار تعدادشان در این مجلس کم شده و مجلس به یک مجموعه اصلاحطلب و معتدلی متکی شده که میتوان به آینده تصمیمگیریهای آن امیدوار بود. فکر نمیکنم هیچ اصلاحطلبی از این مساله ناامید باشد یا پشیمان باشد و بگوید این اتفاق بدی بود که افراطیها از مجلس بیرون رفتند یا نیروهای معتدل و اصلاحطلب اکثریت را در دست گرفتند.
اما اشتباه در اینجاست که کسی از این مجلس توقعاتی مازاد بر این داشته باشد. آن چیزی که از اول تعریف و بارها هم بر آن تاکید شد و همه نیروهای اصلاحطلب هم در سال ٩٤ و در انتخابات مجلس اعلام کردند، این نبود که هدف ما تشکیل یک مجلس صد درصد یا با اکثریت اصلاحطلب است. اصلا برنامه این نبود. از اول هم همه ما میدانستیم با شرایط کشور و وضعیتی که در ردصلاحیتها هست، وضعیتی که نیروهای اصلاحطلب داشتند و امکاناتی که در اختیار داشتند و همینطور توان تبلیغاتی که نداشتند چنین فرصتی بسیار مشکل است که برایشان ایجاد شود. من هیچ کدام از نیروهای اصلاحطلب را ندیدم که وعده دهد یک مجلس کاملا اصلاحطلب تشکیل خواهد شد. اما اینکه خودمان دچار چنین توقع و توهمی شده باشیم این غیرواقعی است و هر انتظار غیرواقعی وقتی برآورده نمیشود تحلیلهای منطبق با واقع هم ندارد.
من بسیار به وضعیت مجلس خوشبین هستم. فکر میکنم اصلاحطلبها و معتدلها به آنچه میخواستند رسیدند. االبته اگر در این مجلس چهرههای برجستهای از نیروهای سیاسی اصلاحطلب حضور داشتند و میتوانستند از تجربیات و توانمندیهای سیاسی و اجرایی و اقتصادی خودشان استفاده کنند خیلی خوشحالتر میشدیم. اما ما چنین شرایطی نداشتیم که مجلسی با توانمندیهای بسیار بالاتر به لحاظ سیاسی و اجرایی تشکیل بدهیم. من کسی را از میان اصلاحطلبان نمیشناسم که از ائتلافی که اتفاق افتاد و نتیجهای که این ائتلاف داشت یعنی حذف بسیاری از نیروهای افراطی پشیمان باشد. اما این ادعا که به اهداف بالاتری نرسیدیم ناشی از توقعاتی است که بیجهت برخی نیروها داشتند و هیچوقت نمیتوانست واقعی باشد.
شما فکر میکنید جدیترین رقیب اصلاحطلبان و حامیان دولت در انتخابات ٩٦ چه جریان و گروهی باشد؟
شرایط تا ١٠ ماه آینده قابل تغییر است و من نمیتوانم پیشبینی صددرصدی داشته باشم. اگر ١٠ ماه آینده وضعیت کشور چه از لحاظ داخلی و چه بیرونی و چه اقتصادی و اجتماعی همین شرایط امروز باشد تصور میکنم مجموعه نیروهای طرفدار دولت رقیب جدی نداشته باشند. ولی اگر شرایط تغییر کند یعنی چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ اجرایی تغییراتی اتفاق بیفتد یا مشکلاتی که رقبای سیاسی دولت برای آن ایجاد میکنند، بتواند وضعیت دیگری را رقم بزند، آن وقت شاید شرایط برای اصلاحطلبان و نیروهای حامی دولت دشوار شود.
هرچند من معتقدم درک مردم نسبت به این مسائل و مشکلات خیلی بالا رفته و به راحتی این نوع فعالیتها و حرکات را که همیشه در ایام انتخاباتی اوج میگیرد، میشناسند. اما به هر حال جامعه مجموعهای از نیروهایی است که ذهنیتشان براساس شرایط مختلف شکل میگیرد. باید منتظر باشیم. الان نیروهای اصلاحطلب و معتدل به نظر میرسد رقیب سیاسی جدی که بتواند خود را مطرح کند، نداشته باشند. اما اینکه در آینده چه اتفاقی بیفتد و چه موانعی پیش بیاید را نمیتوانم از الان صددرصد پیشبینی کنم. این نکته بسیار مهم را هم نمیتوان نادیده گرفت که مجوزات تغییر الگوهای فرهنگی و سیاسی و نظامهای اطلاعرسانی و رسانههای نو واقعا نوعی دگرگونی جدی در پسندهای سیاسی جامعه به چشم میخورد که باید فعالان سیاسی به آن توجه کنند طرح شعارهای تکراری چه اصلاحطلبانه چه اصولگرایانه معلوم نیست در تحولات آتی قدرت انگیزش سابق را داشته باشد.
شما هم خواستار ترمیم کابینه هستید. پیشنهاد شما برای حل این نابسامانی که اشاره کردید در دولت وجود دارد چیست؟
من اطلاع دارم شخص آقای رییسجمهور از بخشی از دستگاههای اجرایی ناراضی هستند. اما نگرانی که رییسجمهور دارند این است که اگر بخواهد تغییری در این مجموعهها انجام شود آیا توانمندی این را دارند که جایگزین بهتر و تبدیل به احسنی را انجام بدهند یا خیر. من میخواهم بگویم که به هر حال رفع یک نقص در سیستم اجرایی دو بخش دارد. یکی اینکه آن نقص برطرف شود و دیگر اینکه جایگزین بهتری بیاید. اگر مردم احساس کنند آقای رییسجمهور خواسته آن نقص را برطرف کند این خودش اقدام مثبتی است. البته من فکر میکنم با شرایط فعلی مجلس امکان جایگزینی احسن و بهتر هم تا حد زیادی وجود دارد. اما اگر به هر دلیلی هم این اتفاق نیفتد به اعتقاد من ذهنیت مردم نسبت به اینکه رییسجمهور این اراده را داشته و خواسته تا مشکل را برطرف کند مثبت خواهد بود و نتیجه کار هم به لحاظ عملی و هم به لحاظ تبلیغاتی منفی نیست.
از نگاه شما این تغییرات در چه بخشهایی از دولت ضروریتر است؟
خود آقای رییسجمهور در بخشهای مختلف نارساییها را میبینند و میدانند بخشهایی بسیار در دولت موفق بوده و کارهای درخشانی داشتهاند. بخش سیاست خارجی، بهداشت و درمان، نفت و صادرات و کشاورزی و تولید گندم در این دولت بسیار موفق عمل کردهاند. اما نارساییهایی در سیستم اجرایی داریم که باید ترمیم شود. بخشهای اجرایی، اقتصادی و حتی سیاسی نیازمند ترمیم هستند. در بعضی استانها اگرچه نگرانی از اینکه اگر فلان مدیر تغییر کند جایگزین او بهتر عمل خواهد کرد یا نه وجود دارد اما خود این تغییر اگر نارسایی در آن استان وجود داشته گام مثبتی است. اگر در افکار عمومی یک استان اشکالی نسبت به مدیری به وجود آمده که در شان نماینده دولت نیست خود تغییر میتواند اثرات مثبتی در ذهنیت مردم داشته باشد. اگر هم بتوانند نیروی بهتری جایگزین کنند که قطعا مثبتتر خواهد بود. اما اگر هم این اتفاق نیفتد باز هم تغییر، قدم مثبتی است. به هر صورت دولت سیاستهای موفق و کارآمدی را دارد ولی مهمترین مساله به خصوص در این سال پایانی افزایش کارآمدی و لیاقت مدیریتی است که بتواند این سیاستها را اجرایی و عملیاتی کند.
فکر میکنید با مجموعه فعالیتهایی که احمدینژاد دارد چقدر میتواند رقیب جدی برای روحانی محسوب شود؟
همانطور که همیشه گفتهام منهای نهادهای حاکمیتی و نیروهایی که میتوانند در این زمینهها نقشی بازی کنند، مجموعه این افراد و نیروهایشان را چندان موثر و توانمند برای اینکه بتوانند حرکتی را ایجاد کنند نمیبینم. به نظرم نیروهای ارزشی جامعه و نیروهای حاکمیتی باید فکر کنند دیگر از یک تجربه شکست خورده در مسائل مهم و کلان کشور نباید استفاده کنند.
فکر میکنید امکان بازگشت احمدینژاد نیست یا اگر بازگردد استقبالی از او نمیشود؟
اول اینکه بنده اینها را جدی نمیبینم. تحرکات اینها در واقع موانع ذهنی وتبلیغاتی است که میخواهند برای دولت ایجاد کنند. خودشان را هم در چنین جایگاهی نمیبینم که بتوانند کاری از پیش ببرند. برخوردهایی که در جامعه میشود و عکسالعملهایی که از مردم دیده میشود هم نشاندهنده استقبال سرد مردم از اینها است.
201/201