به گزارش ایسکانیوز و به نقل از شهروند ٤٨ سرنشین پرواز شماره ٥٩١٦ تهرانــطبس که متعلق به هواپیمایی سپاهان (هسا) بود، تنها چند دقیقه پس از تیکآف هواپیما از آسمان به زمین برگشتند و سقوط کردند. هواپیما نصف شد و آتش گرفت. صحنههای تلخی که ٧ بازمانده این هواپیما هر روز در ذهنشان ثانیه به ثانیه سکانسهایش را مرور میکنند.
حالا ٢سال از آن دود و آتش و مرگ میگذرد، بازماندگان ماندهاند و یک تاریخ. تاریخ ١٩ مرداد. ١٩ مردادی که در تقویم کشورمان ثبت شد. پس از گذشت ٧٣٠ روز اما حالا ۱۵ نفر در سقوط هواپیمای ایران۱۴۰ مقصر شناخته و این اشخاص به دادسرای امور جنایی تهران احضار شدند. سرپرست دادسرای جنایی در رابطه با جزییات پرونده به «شهروند» گفت: «این اشخاص به دادسرای امور جنایی تهران احضار شدند و بازجویی از آنها ادامه دارد، همچنین پرونده نیز پس از پایان یافتن تحقیقات به دادگاه ارسال خواهد شد.»
این در حالی است که بعد از سقوط هواپیما احمد مجیدی، معاون وزیر راهوشهرسازی اعلام کرد طبق استانداردهای جهانی، تیم بررسی سانحه سازمان هواپیمایی حداکثر ٤٠٠ روز مهلت دارد تا علت دقیق بروز حادثه و مقصران سقوط آنتونوف سپاهان را اعلام کنند. ۱۹ ماه پس از سقوط هواپیمای ایران ۱۴۰ گزارش نهایی علت سقوط این هواپیما اعلام شد؛ گزارشی که طبق قانون باید یکسال پس از سقوط اعلام میشد.
براساس گفته جعفرزاده، مدیر روابط عمومی سازمان هواپیمایی نقص فنی، نتیجه نهایی سانحه پرواز مسیر تهران- طبس اعلام شد. به گفته وی «با توجه به کارایی هواپیما و بررسیهای تخصصی صورتگرفته روی تمامی احتمالات و نظریات، اشکال در سیستم کنترل الکترونیکی موتور هواپیما عامل محوری و موثر در سانحه بوده و اشکال در این سیستم نهتنها موجب نارسایی در هشدار بهموقع به خلبان شده، بلکه خود عامل مهمی برای از دست رفتن موتور هواپیما شده است.»
مریم رضاخواه در این گزارش می نویسد : اما حالا پرونده سقوط هواپیمای آنتونوف که تا آن روز، ١٩ مرداد ماه سال ٩٣ برای خیلیها گمنام بود، هنوز بسته نشده است و انگار قرار نیست این کلاف سر در گم پایان یابد. با فرا رسیدن دومین سالگرد سقوط هواپیمای ایران ١٤٠، ١٥ مقصر حادثه به دادسرا احضار شدهاند. با احضار هر یک از این مقصران به دادسرای جنایی هر روز ابعاد تازهتری از این پرونده سرخط خبرها قرار میگیرد و زوایای دیگری از تیکآف مرگ را میشنویم.
با گذشت ٧٣٠ روز در دومین سالگرد یادبود پرواز ٥٩١٦ تهرانــطبس بازماندگان آنتونوف ١٤٠ با «شهروند» گفتوگو کردند و از ٢سال کابوس ناتمام روزهای سختشان گفتند.
محمد پارسا کوچکترین سرنشین آنتونوف ١٤٠ بود؛ یادگاری از روز تلخ ١٩ مرداد. حالا با مادربزرگش زندگی میکند. مادربزرگی که با از دست دادن دختر و دامادش حالا حضانت نوهاش را برعهده گرفته است. نوهای که آخرینبار آغوش پدر و مادرش را در میان دود و آتش لاشه هواپیمای ایران ١٤٠ لمس کرده بود، هنوز هم تا عکس پدر را میبیند او را به نام آقا مصطفی صدا میزند. نمیداند کیست، تنها یک تصویر مبهم از پدر به یاد دارد.
مادربزرگمحمد پارسا به «شهروند» میگوید: «محمد پارسا خودش را گول میزند. نمیخواهد باور کند مادری هم داشته او مرا مادرش میداند.»
او در ادامه میگوید: «ما هیچ وقت تاریخ سقوط خانوادگیمان را فراموش نمیکنیم. ٩ صبح ١٩ مرداد ماه ٩٣ بود. روزی که تنها دخترم با دامادم رفتند پرکشیدند؛ روزگارمان سیاه شد. سیاهی و غم زندگیمان را گرفت. ای کاش تاریخ ١٩ مرداد از تقویم محو میشد. از همان ١٩ مرداد ماه بود که محمد پارسا در آغوش من آرام گرفت. ١٦درصد سوختگی داشت که پس از مدتی از بیمارستان مرخص شد.
شرکت هواپیمایی سپاهان از روزهای اول به ما وعده دادند؛ با وعدههایشان میخواستند ما را آرام کنند. اما این آتش هر لحظه بیشتر میشد تا زمانی که دخترم و دامادم در بیمارستان بودند، مسئولان و کارمندان هواپیمایی سپاهان در بیمارستان حضور داشتند؛ اما بعد از مرگ زهره و مصطفی بود که دیگر خبری نشد. ما را فراموش کردند. یکبار از شرکت هواپیمایی سپاهان شکایت کردیم ٨ ماه پیش بود که ٢٥میلیون تومان دیه محمد پارسا را به پدربزرگش که قیم نوهام است، دادند؛ پدر دامادم. دیه مادر و پدر محمد پارسا را هم واریز کردند؛ اما قرار نبود همه چیز اینقدر کم باشد. قرار بود هزینههای کفن و دفن را بهطور کامل پرداخت کنند اما تنها ٤میلیون پرداخت کردند؛ این در حالی بود که ١٣ تا ١٤میلیون تومان هزینه مراسم شد. من ماندم و طلبکارها. من ماندم و کوهی از بدهی. زندگی در شهرستان خیلی فرق میکند. همسایهها تصورات دیگری دارند. فکر میکنند ما پولهای میلیاردی گرفتیم که برای سالگرد یادبود فرزندانمان مراسم میگیریم.
مسئولان شرکت سپاهان روزهای بعد از سقوط در کنارمان بودند. اجازه گفتوگو با مطبوعات را نمیدادند و به ما قول میدادند که همه چیز در اختیارتون قرار میدهیم؛ اما خبری نشد. حتی تا جایی که به دفتر یکی از مسئولان رفتم، گفتند که قرار است به هر خانوادهای ١٠ تا ١٥میلیون بدهیم. با تماسهای پیدرپی من بود که ٤میلیون تومان به حسابم واریز کردند. دیهها را که دادند با برگهای آمدند سراغمان؛ امضا گرفتند. شکایت کردیم که ما هنوز به حق و حقوقمون نرسیدیم ولی گفتند که این تنها برای بیمه کوثر است؛ به ناچار امضا کردیم اما....
یوسف شیرخورشیدی یکی دیگر از بازماندگان این سقوط مرگبار است که هرگز سوار هواپیمای مرگ نشد.
او میگوید: «سفرمان قرار بود یکماهه باشد. ما با شبکه٢ قرارداد داشتیم و میخواستیم مستندی از شهر طبس تهیه کنیم که این اتفاق افتاد. روزی که حادثه رخ داد، قرار بود همه اعضای گروه با هواپیما راهی طبس شویم اما فقط ٤ بلیت گیرمان آمد. به همین دلیل من و گوینده برنامه همه وسایلها را به مصطفی مزرعتی و برادرش که کارگردان و تهیهکننده بودند، سپردیم و خودمان سوار اتوبوس شدیم تا به راهآهن برویم و از آنجا با قطار راهی طبس شویم؛ اما زمانی که داخل اتوبوس بودیم و هنوز به راهآهن نرسیده بودیم، باخبر شدیم که هواپیمای تهران-طبس سقوط کرده است. شوکه شده بودیم و وحشتزده خودمان را به محل حادثه رساندیم. علاوه بر مصطفی و امیر، همسران آنها که تدوینگر و مدیر صحنه بودند نیز سوار هواپیما بودند. همچنین پسر یکسال و ٨ ماهه مصطفی به نام محمدپارسا نیز با آنها بود که همگی مجروح شده بودند. مصطفی و همسرش به دلیل ٨٠درصد سوختگی در کما به سر میبردند و پزشکان گفتهاند که برایشان فقط میتوانیم دعا کنیم. ٧ روز گذشت که مصطفی بر اثر جراحات روی تخت بیمارستان جان سپرد و همسرش بعد از ٢٥ روز. داغشان هنوز بر دلمان هست. به روزهای ١٩ مرداد که نزدیک میشویم یادشان لحظهای از خاطرمان نمیرود. محمد پارسا که هر روز جلوی چشمانمان است.»
او در ادامه میگوید: « از آن روزها فقط غم به یادگار مانده است. روزهای اول رسیدگی میکردند اما پس از گذشت مدتی دیگر سراغی از ما نگرفتند حتی خسارت تجهیزاتمان را هم ندادند. تجهیزاتی که بیش از ٢٠٠میلیون تومان بود؛ فقط به خانواده قربانیان و بازماندگان دیه دادند و با یک امضا ما را به فراموشی سپردند.»
همه مشکلات میگذرد اما غم از دست رفتن مسافران آنتونوف ١٤٠ هرگز فراموش نمیشود.
105105