ایسکانیوز: فاطمه سرلک| پیروزی «رجب طیب اردوغان» در نخستین انتخابات ریاستجمهوری ترکیه موجی از بیم و امیدها را در این کشور پدید اورده است. هوادار این سیاستمدار اسلامگرا، پیروزی اردوغان را آغاز بهاری جدید در ساختار سیاسی این کشور میدانند و مخالفان، ادامه قدرت اردوغان را انسداد هرچه بیشتر فضای سیاسی این کشور میخوانند. آنها انگیزه اردوغان برای تغییر قانون اساسی و افزایش اختیارات ریاستجمهوری را شاهد مدعایشان میگیرند.
آیا اردوغان با توجه به حضور موثر احزاب مخالف در پارلمان ترکیه میتواند تغییراتی در قانون اساسی ترکیه به وجود آورد؟ هدف اساسی اردوغان از انجام این تغییرات احتمالی چیست؟ در زمان نخست وزیر داود اوغلو پیوستن به اتحادیه اروپا در چه مسیری قرار میگیرد؟ برای پاسخ به این پرسشها با «سیامک کاکایی» تحلیلگر مسائل ترکیه گفتوگو کردهایم.
مراسم تحلیف رئیسجمهور جدید ترکیه انجام شد و اردوغان به کاخ ریاست جمهوری راه یافت. به نظر شما او در آینده چگونه بر این کشور حکومت میکند؟
همانگونه که رجب طیب اردوغان رئیسجمهور جدید ترکیه در جریان تبلیغات انتخاباتی اعلام کرده بود هدفش انجام تغییراتی در ساختار سیاسی ترکیه از راه انجام اصلاحاتی در قانون اساسی این کشور است. به همین دلیل توجه و نگاهها به تغییرات قانون اساسی معطوف شده است.
به نظر میرسد که اردوغان میخواهد دامنه اختیارات و صلاحیتهای رئیسجمهور را افزایش دهد. در حال حاضر رئیسجمهور در ترکیه به دلیل اینکه نخستوزیر در رده بالایی قرار دارد یک نقش تشریفاتی بازی میکند. بنابراین نقش و اختیارات برای اردوغان که ذاتا در عرصه سیاسی فعالیت زیادی دارد نمیتواند جالب توجه باشد.
با توجه به جایگاه ریاستجمهوری در قانون اساسی ترکیه و با توجه به رویکردهای سیاسی و تیپ شخصیتی اردوغان این سمت برای او کوچک است و او میکوشد که همچنان نقش برتر را در عرصه تصمیمگیری و اجرایی داشته باشد به همین دلیل او در راستای تغییر قانون اساسی و افزایش اختیارات ریاستجمهوری حرکت خواهد کرد. هدف دوم که اردوغان دنبال میکند این است که وی بتواند وزن سیاسی خود را در بافت سیاسی ترکیه حفظ کند و کاریزمایی را که در زمان نخستوزیری از آن برخوردار بود همچنان حفظ کند. حفظ این جایگاه به منزله دخالت اردوغان در امور دولت است که البته با مانع قانون اساسی روبهرو میشود.
اردوغان گفته است که نمیخواهد یک رئیسجمهور بیتفاوت باشد؛ این سخنان نشان میدهد که او پرتحرک خواهد بود و قطعا تلاش خواهد کرد تا اختیاراتش را افزایش دهد. انتخاب داوود اوغلو به عنوان نخستوزیر با این هدف صورت گرفته که ادامه دهنده راه اردوغان باشد و وی انتظار دارد داوود اوغلو همسو و موافق با دیدگاههای او حرکت کند. به خصوص اینکه اوغلو ریاست حزب عدالت و توسعه را هم عهدهدار است. بنابراین هدف استراتژیک اوغلو و اردوغان این است که به شکلی جایگاه خودشان را حزب عدالت و توسعه تقویت کنند.
از نظر شما داوود اوغلو چگونه نخستوزیری خواهد بود؟
داوود اوغلو با نظریهها و تئوریهای سیاسی در صحنه سیاست خارجی ترکیه شناخته شده و به یک چهره بینالمللی تبدیل شده است. اکنون توجه وی به سیاست داخلی ترکیه معطوف شده و به نظر میرسد که او برخلاف اردوغان از مدارای سیاسی بیشتری برخوردار باشد و این می تواند یک حرکت آرام در صحنه سیاسی اجتماعی ترکیه باشد.
در دوره ریاستجمهوری اردوغان احزاب مخالف چه اقداماتی انجام خواهند داد؟
از یک طرف احزاب مخالف معتقدند که اردوغان برخلاف قانون اساسی ترکیه همچنان در حزب عدالت و توسعه نقشآفرینی خواهد کرد. بنابراین باید منتظر این انتقاد فزاینده از جانب مخالفان باشیم که اردوغان را متهم به نقض قانون اساسی کنند. از طرف دیگر این نکته هم قابل توجه است که رهبران احزاب مخالف، انتخابات آینده را برای خود بازی مرگ و زندگی میدانند. یعنی اگر آنها در انتخابات سال آینده نتوانند کرسیهای لازم را به دست بیاورند، این نه تنها به معنای کاهش وزنشان در صحنه سیاسی ترکیه است بلکه فرصت لازم را در اختیار اردوغان میگذارد تا قانون اساسی را تغییر دهد.
اردوغان در زمان نخستوزیری و در پاسخ به بیاعتناییهای اتحادیه اروپا به ترکیه، «سیاست گردش به شرق» را در دستور کار قرار داد. در دولت جدید ترکیه اما «چاووش اوغلو» که در زمینه همکاری ترکیه و اتحادیه اروپا سالها فعالیت کرده است سکان وزارت خارجه را در دست گرفته است. آیا این به معنای تغییر سیاست خارجی ترکیه است؟
پیوستن به اتحادیه اروپا برای ترکیه یک الویت مهم است اما آن هم مشکلات و گرفتاری های خاص خود را دارد که آینده حرکت در این مسیر چندان ساده نخواهد بود.
اما جدای از این، برخی ها در ترکیه معتقدند که چاووش اوغلو، که خودش وزیر اتحادیه اروپا بوده ممکن است بیشترین توجهاش را در سیاست خارجی معطوف به پیوستن به اتحادیه اروپا کند.
حزب عدالت و توسعه در چند سال اخیر نشان داده که این کشور یک سیاست چندوجهی را دنبال میکند؛ یعنی هم اتحادیه اروپا و هم منطقه و سیاست نگاه به شرق را پیش میبرد. همین طور از منظر دیگر اگر بخواهیم نگاه کنیم عامل اقتصاد و تجارت هم در سیاست خارجی ترکیه نقش مهمی دارد همین مسئله سبب شده است که ترکیه در خاورمیانه عربی هم نقش ایفا کند.
تغییر و تحولاتی که هم اکنون در ترکیه میبینیم به معنی تغییرات عمده در سیاست خارجی ترکیه نیست؛ هنوز هم مشکلات با همسایگان ادامه دارد. ترکیه ناچار است که پیش از حرکت به سمت اتحادیه اروپا، مشکلات عدیدهاش را با همسایگان از جمله عراق و سوریه حل کند. به همین دلیل به نظر میرسد سیاست خارجی گذشته ترکیه در زمان اوغلو هم ادامه پیدا کند.
چه سرنوشتی در انتظار عبدالله گل، رئیسجمهور سابق ترکیه خواهد بود؟
حقیقت آن است که عبداله گل با خویشتنداری سیاسی از انتخابات ریاستجمهوری کنار کشید تا اردوغان بتواند پیروز این انتخابات شود. اما این پرسش مطرح است که آیا خروج عبدالله گل از ریاستجمهوری پایان ماجرای سیاستورزی اوست؟ در پاسخ باید گفت به نظر نمیرسد این طور باشد. حتی بعضیها میگویند ممکن است انشعابی پیش بیاید و او از حزب خارج شود ولی منش سیاسی اردوغان نشان میدهد که خلاف اردوغان، چندان تمایلی به ماجراجوییهای سیاسی ندارد. به همین دلیل پیشبینی میکنم که گل فعالیتهای سیاسیاش را در قالب حزب عدالت و توسعه ادامه دهد.