هرچه زودتر قصاصم کنند تا از این عذاب راحت شوم/پشیمانی قاتلی که همسر،مادرشوهر و فرزند دوستش را کشت

مرد جوانی که خانواده دوست صمیمی‌اش را قربانی یک جنایت هولناک کرده بود، صبح دیروز در مقابل سه قاضی جنایی دادگاه، درخواست کرد هرچه زودتر اعدامش کنند. این درحالی بود که خانواده اولیای دم مرتب اشک می‌ریختند و با صحبت‌های قاتل هر لحظه حالشان بدتر می‌شد. این مرد بعد از کشتن همسر دوستش، درحالی‌که در تنگنای فرار قرار گرفته بود مادر شوهر و فرزند او را هم کشت و در عرض چند ساعت به یک جانی تبدیل شد.  

به گزارش ایسکانیوز و به نقل از روزنامه شهروند، ماجرا به روز بیستم بهمن‌ماه ‌سال ٩٣ برمی‌گردد. جنایت خانوادگی ساعت ٢ ظهر روز دوشنبه ٢٠ بهمن حادثه‌ای عجیب را پیش‌روی کارآگاهان قرار داد. وقتی صدای انفجار مهیبی در ساختمان ١١طبقه، ساکنان محله سیفی‌پور منطقه گلابدره را به وحشت انداخت؛ هیچ‌کس تصور نمی‌کرد پشت دیوارهای سنگی خانه جنایتی هولناک رقم خورده است. همسایه‌ها خیلی زود خودشان را به پشت در خانه طبقه اول رساندند. سکوتی مرموز ٢ واحد از آپارتمان‌های طبقه اول را فرا گرفته بود. این انفجار به سازمان آتش‌نشانی اعلام شد و دقایقی بعد تیمی از آتش‌‌نشانان به محل حادثه اعزام شدند. شعله‌های آتش خانه را محاصره کرده بود که آتش‌‌نشانان برای خاموش کردن آتش وارد خانه شدند، اما هنوز درگیر جدال با شعله‌های آتش بودند که با جسد زنی میانسال و یک پسربچه روبه‌‌رو شدند.
آتش‌نشانان که تصور می‌کردند این اجساد به دلیل دودگرفتگی جان باخته‌اند با بررسی، در برابر جنایتی هولناک قرار گرفتند. ضربات متعدد چاقو در بدن این ٢ جسد نشان می‌داد قبل از انفجار خانه حادثه دیگری رخ داده است. به همین دلیل این جنایت هولناک به کلانتری ١٢٢ دربند اعلام شد و بلافاصله تیم تحقیق و بررسی صحنه جرم به همراه بازپرس جنایی راهی محل حادثه شدند. تحقیقات نخست نشان می‌داد ساکنان واحد روبه‌‌روی این خانه هم، پسر و عروس این زن بوده‌اند. به همین دلیل کارآگاهان برای رازگشایی وارد این خانه شدند، اما با ورود به این خانه جسد عروس خانواده هم کشف شد.
بررسی‌های اولیه بازپرس ویژه قتل در خانه آتشین نشان می‌داد مادربزرگ خانواده به نام «حلیمه» ٤٤ساله به همراه نوه ٧ساله‌اش «علیرضا» در یک واحد و عروس ٢٦ساله او به نام «مینا» در واحد روبه‌‌رویی به قتل رسیده‌‌اند. با این حال با توجه به ورود قاتل به این دو خانه، فرضیه‌ آشنایی او با افراد خانواده قوت گرفت.
درحالی‌که تحقیقات در رابطه با این جنایت هولناک آغاز شده بود، مرد آشنایی که خودش را به محل حادثه رسانده بود، به‌خاطر رفتارهای مرموزش از سوی پلیس بازداشت شد. بازجویی‌ها آغاز شد و درنهایت راز این قتل مرموز برملا شد و این مرد ٣٦ساله که از دوستان خانوادگی مقتولان بود، به قتل اعتراف کرد.
با اعترافات این متهم، او صحنه سه جنایت را هم بازسازی کرد و پرونده‌اش برای رسیدگی در اختیار قضات دادگاه کیفری قرار گرفت. به این‌ترتیب، متهم دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست اصغر عبداللهی پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای این جلسه اولیای دم که مرتب اشک می‌ریختند برای متهم درخواست صدور حکم قصاص در ملأعام کردند.
سپس متهم درباره اتهامش به قضات گفت: «من و مهدی با هم دوست صمیمی بودیم. برای همین با هم رفت‌وآمد داشتیم. در این میان من و مهدی هر از گاهی ترامادول هم مصرف می‌کردیم. چند ماهی گذشت تا این‌که احساس کردم مهدی به همسر من نظر بد دارد. به او بدبین شده بودم. برای همین رفت‌وآمدم را با او قطع کردم، ولی این فکر رهایم نکرد تا این‌که تصمیم گرفتم با همسرش صحبت کنم و موضوع را با او در میان بگذارم. خودم هم نمی‌دانم تحت‌تأثیر مواد بود یا واقعا مهدی رفتارهایش مرموز بود، به‌هرحال مرتب این فکر در سرم بود و آن روز به خانه مقتولان رفتم. می‌خواستم با مینا صحبت کنم که ناگهان با دیدن طلاهایش وسوسه شدم. از طرفی با هم سر همین موضوع درگیر شدیم. برای همین من او را هل دادم و با سیم سشوار او را خفه کردم. بعد از آن دو النگوی دست او را دزدیدم و هنگام فرار با حلیمه مواجه شدم. از این‌که مرا در آن‌جا می‌دید، تعجب کرده بود. من هم او را متقاعد کردم که همسرم در داخل خانه درحال صحبت کردن با مینا است. حلیمه مرا به خانه‌شان دعوت کرد. به آن‌جا رفتم و وقتی احساس کردم او قصد دارد به خانه عروسش برود با گلدان به سرش کوبیدم و با چاقو او را کشتم. همان موقع پسر مینا هم از مدرسه برگشت. می‌خواستم او را داخل اتاق ببرم تا مرا نبیند. برای همین از پشت او را به اتاق بردم. ولی در اتاق یک آینه قدی بود و او مرا دید. به همین دلیل این پسر را هم با ضربه چاقو به قتل رساندم. سپس شیر گاز را باز کردم تا با منفجر کردن این خانه آثار جنایتم را پاک کنم.»
وی در آخرین دفاعیاتش گفت: «باور کنید من قاتل جانی نیستم. خیلی عذاب وجدان دارم و هنوز هم باورم نمی‌شود که مرتکب قتل شده‌ام. از خانواده مقتول می‌خواهم مرا ببخشند و حلالم کنند. از قضات هم می‌خواهم هرچه زودتر قصاصم کنند تا از این عذاب راحت شوم.»
در پایان این جلسه هیأت قضائی وارد شور شدند تا رأی نهایی دراین‌باره را صادر کنند.

20106

کد خبر: 673291

وب گردی

وب گردی