فاطمه طباطبائی:  امام حاضر نشد اخلاق را فدای حکومت و تثبیت حکومت کند/پشت زبان امام، خودخواهی، قدرت طلبی و «نردبان درست کردن از مردم» نیست

طباطبایی با تأکید بر اینکه هیچ لحظه ای امام حاضر نشد اخلاق را فدای حکومت و تثبیت حکومت کند، گفت: برای امام حتی یک انسان شرافت و کرامت دارد پشت زبان الهی امام بسترسازی برای مردم و نردبانی است که مردم را بالا بکشد و تعالی ببخشد؛ نه اینکه از مردم بالا رود و مردم نردبان او شوند.

به گزارش ایسکانیوز به نقل از جماران، فاطمه طباطبایی در اولین اردوی آموزشی و فرهنگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، گفت: قطعا بحث معنویت زیاد به گوش شما خورده است؛ فرقه های معناگرا زیاد شده است و به نظرم آنچه عامل روی آوردن مردم به معنویت شده شاید کشتن احساسات و عواطف قلبی مردم باشد. یعنی وقتی جامعه به سمت عقل گرایی محض می رود آرام آرام احساسات عاطفی کشته می شود. وقتی ساحات معنویت در جامعه سرکوب شود به جاهایی روی می آورند که این خلأ پر شود.

رئیس شورای زنان فرهیخته دانشگاه آزاد اسلامی عامل دیگر در این زمینه را ناموفق بودن نظام ها و مکتب های دین گریز و معنویت ستیز دانست و افزود: آنها مطرح می کنند که دین افیون جامعه است و این فکر خیلی رایج بود. اما چون دیدند آنچه می خواستند انجام نشد همین عاملی شد که مردم به معنویت روی بیاورند. ظهور این موضوع در انقلاب اسلامی ایران بود که طی آن مردم با دین و به خاطر دین علیه یک حکومت استبدادی قیام کردند و رهبرشان هم یک مرجع دینی بود. یعنی اساس حرکت مردم ایران دین بود. پس این تئوری بر هم خورد که دین افیون جامعه است.

وی اظهار کرد: یک تعریف از عرفان می گوید که عرفان شناخت راه های وصول به حقیقت است. تعریف دیگر می گوید که عرفان علم شناخت خداوند است. امام خمینی (س) در تعریف عرفان می فرمایند که عرفان هم علم شناخت خداوند و هم راه های وصول به او است. عرفان حقیقی نظر و عمل است، چون عمل ظهور اندیشه است. بنابر این از نظر امام عرفان هم حقیقت و هم راه را نشان می دهد و کسی که راه را بشناسد و عمل کند عارف است.

طباطبایی یادآور شد: امام در یکی از نامه ها می فرمایند که ائمه معصومین(ع) راهبرند به سوی مقصود نه راهنما. یعنی هم نقشه راه می دهند و هم شما را می رسانند، چون توانستند به حد کمال برسند و تجلیات را ببینند. هرکس هم به این مرحله برسد می تواند صبغه الهی داشته باشد. وقتی الهی شود می تواند کارهای خارق العاده کند که نمونه امام است؛ یک جمله و یک کلمه امام تشعشع دارد؛ یک کلمه امام قلب مردم را تسخیر می کرد.

وی تصریح کرد: چون این زبان الهی است. پشت این زبان خودخواهی، قدرت طلبی و نردبان درست کردن از مردم نیست. بلکه بسترسازی برای مردم و نردبانی است که مردم را بالا بکشد و تعالی ببخشد؛ نه اینکه از مردم بالا رود و مردم نردبان او شوند. با این نگاه شما صحیفه و پیام های امام را نگاه کنید. پشت همه این پیام ها خدا محوری را می بینید. باور کرده است که «لا مؤثر فی الوجود الا الله». زمانی می تواند این را باور کند که از رذائل عبور کند.

رئیس انجمن علمی عرفان اسلامی ادامه داد: امام می گوید که رذائل امور بازدارنده از کمال و مثل دشمنانی هستند که به انسان حمله می کنند. ما در 8 سال دفاع مقدس جوانان کشور را دادیم تا مملکت به دست بیگانه نیفتد. معلوم است کسی با دشمن راحت کنار نمی آید و او را از مملکت وجود خود بیرون می کند. با این نگاه طبیعی است که خطا نکنیم.

وی با اشاره به فضای مجازی تأکید کرد: مشکل الآن فضای مجازی است. در این فضا یک دکمه می زنیم و مطلبی را پخش می کنیم و راحت اشاعه دهنده خطا می شویم. باید از این فرصت استفاده کنیم و پیام مثبت دهیم. اما سخت است. انسان باید عاقلانه برخورد کند. مرحوم حاج احمد آقا یک شب امام را خواب می بینند. امام گفتند که اینجا خیلی دقیق است. باید بفهمیم که اعمال ما ثبت می شود و کسی که ضرر می بیند خود ما هستیم. چون انسانیت ما آسیب می بیند.

طباطبایی گفت: بنابر این لازمه اتصاف عرفانی که امام تعریف می کند این است که قلب منور شود تا بتواند جزئیات را بگیرد و شهود کند. به همین دلیل هرکس از امام می پرسید که «چه کار کنیم آدم شویم؟» امام همیشه یک جمله داشت که واجبات را انجام دهید و منهیات را ترک کنید. چون بایدها و نبایدها برای خود ماست.

وی تصریح کرد: خدا لطف کرده و ما را انسان آفریده است. اما انسان شدن ما در گرو یک سری اعمال ما است. باید رذائل را بیرون کنیم تا بتوانیم انسان شویم و آن وقت باور کنیم که «لا مؤثر فی الوجود الا الله». وقتی به امام می گویند خرمشهر آزاد شد، می گوید که «خرمشهر را خدا آزاد کرد». چون غیر از خدا کسی را نمی بیند و باور دارد این اراده خداوند است که جاری است.

رئیس شورای زنان فرهیخته دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه در عرفانی که امام خمینی (س) برای ما تعریف کردند اول باید خودمان را بشناسیم، افزود: باید علم را بشناسیم اما باید به قلب توجه کنیم تا روحانیت و نورانیت به جوارح ما بیاید. آن وقت کلام فرد روشنگر می شود. یکی از دوستان می گفت که رزمنده ای در جبهه بود که خیلی تعلق دینی نداشت. از او پرسیدم چرا به جبهه آمدی؟ جواب داد که می خواهم دل امام خوش شود. من یک بار شنیدم که امام گفت جبهه را پر کنید. یک لحظه فکر کردم این فرد عزت و شرافت ما را برگرداند و از همه چیز خود به خاطر عزت ما گذشت. این نامردی است که من به حرفش گوش ندهم.

وی تأکید کرد: اینها جرقه هایی است که ممکن است انسان را متحول کند. چون این کلام نور است انسان را متحول می کند. چون وجود مهذب بود کلام نور می شود. با این نگاه به عرفان حکومت در اندیشه امام یکی از جلوه های اندیشه امام است. ایشان برای این اصرار داشتند حکومت اسلامی شود که حکومت زمینه ای برای رشد و تعالی انسان ها شود.

طباطبایی با تأکید بر اینکه هیچ لحظه ای امام حاضر نشد اخلاق را فدای حکومت و تثبیت حکومت کند، گفت: زمان جنگ که به نظر من یک دوران طلایی تاریخ ایران است، از امام پرسیدند که دشمن شیمیایی می زند ما هم بزنیم؟ اما برای امام حتی یک انسان شرافت و کرامت دارد. امام گفتند که اصلا چنین اجازه ای نداریم. باز می گویند که پلی است که اگر خراب کنیم دشمن نمی تواند مهمات بیاورد. امام می گوید که چون محل عبور مردم است چنین اجازه ای نداریم. هیچ گاه اخلاق را زیر پا نمی گذارد چون هدف دارد.

وی ادامه داد: متأسفانه بعد از انقلاب چون شرایط جنگ و منافقین بود، شما همیشه مجبور بودید صرفا وجهه مدیریتی امام را ببینید. بعد از قضایای مصر و تونس و انقلاب های ناموفق آنها واقعا دیدیم که امام کشور را نجات داد. با مدیریت امام آن خشونت ها به آرامش تبدیل شد. اما در پشت این چهره رهبری و اقتدار، یک چهره بسیار عاطفی، ملایم و مهربان بود. اگر عرفان واقعی آموخته شد در رفتار، گفتار و تصمیم گیری ها ظهور پیدا می کند.

رئیس انجمن علمی عرفان اسلامی یادآور شد: در قم اول انقلاب گروهی شورش کردند. به امام اطلاع دادند می خواهند علیه شما شعار دهند. امام شخصیت های برجسته را خواستند و گفتند که حق ندارید با آنها برخورد کنید. امام با یک بصیرت و آگاهی از یک آشوب بزرگ جلوگیری کرد و نگذاشت چنین اتفاقی رخ دهد. اینها از قلب مهذب است.

وی با بیان اینکه یکی از ویژگی های عرفان امام انسان است، تصریح کرد: فرمان 8 ماده ای و عواطف و احساس ایشان به همین بر می گردد. امام برای آبروی یک نفر هم حرمت قائل است. بند شش فرمان 8 ماده ای می گوید که هیچ کس حق ندارد بدون اجازه وارد خانه و مغازه کسی شود. اگر این کار را کردید مجرم هستید. حق ندارید اسرار کسی را فاش کنید. اگر اسرار را فاش کنی مجرم به حساب می آیی؛ یا اگر در گناه تجسس کنی شما به عنوان تجسس گر مجرم هستی.

طباطبایی در پایان گفت: امام راه نجات انسان ها را بازگشت به فطرت می داند. چون فطرت انسان الهی است. اگر چراغ فطرت خاموش شد اثری از محبت خدا در انسان باقی نمی ماند؛ ریشه دشمنی در قلب او دوانده شده و درهای سعادت بر روی او بسته می شود.

203

کد خبر: 676015

وب گردی

وب گردی