داستان با سرفه مظفرالدین شاه آغاز شد/یک روز در بیمارستان  مسیح دانشوری

لوله‌هایی که از پهلویش آویزانند، به ظرفی شبیه منبع کوچک آبسردکن در زیر تختش وصل است. منبعی پر از خونابه. نیم‌خیز می‌شود و سرفه می‌کند. همسرش بالای سرش ایستاده و با نگرانی نگاهش می‌کند: «فیبروز ریه آورده. این مایع قرمزی که از تنش خارج می‌شود آب ریه است.» از زردی سبیل‌هایش می‌شود فهمید که سال‌ها سیگاری بوده خودش می‌گوید 35 سال.

به گزارش ایسکانیوز و به نقل از روزنامه ایران،نخستین بیماری که در بیمارستان مسیح دانشوری بستری شد مظفرالدین شاه بود. مبتلا به سل ریوی بود. شاید برای مصرف زیاد قلیان. آن زمان یعنی در سال 1281 میرزا علی اصغر خان امین السلطان زمین بیمارستان را در شمالی‌ترین نقطه تهران خریداری کرد تا به توصیه پزشکان فرانسوی، شاه بیمار دوران نقاهتش را آنجا سپری ‌کند. البته آن زمان بیمارستان، هنوز بیمارستان نبود. 29 سال بعد دکتر مسیح دانشوری پس از کسب مجوز از دربار، یک مدرسه پرستاری در ساختمان میرزا علی اصغر خان احداث کرد و حالا بعد از سال‌ها این بیمارستان به بزرگترین مرکز آموزش، پژوهش و درمان بیماری‌های ریوی و سل کشور تبدیل شده است.
اگر روزی خواستید سیگار را ترک کنید برای اطمینان می‌توانید سری به این بیمارستان بزنید تا بیمارانی که با عوارض سیگار دست و پنجه نرم می‌کنند به شما بگویند که سیگار کشیدن چه به روزشان آورده و چه روزهای سختی را در بیمارستان از سر گذرانده‌اند.
در بیمارستان مسیح دانشوری همه سرفه می‌کنند. حتی من هم سرفه‌ام گرفته. ملاقات کننده‌هایی که توی راهروی سفید با کیسه‌های آبمیوه در رفت و آمدند هم سرفه می‌کنند. به هر اتاق که سر می‌زنم چند بیمار ریوی بستری است که البته همه‌شان فقط به خاطر مصرف سیگار به اینجا نیامده‌اند. اما در هر اتاق حداقل یک نفر را پیدا می‌کنید که قرار است بعد از مرخصی و به دست آوردن سلامتی‌اش، سیگار را ترک کند. عزت‌الله هم یکی از این بیماران است که می‌خواهد بعد از 35 سال همنشینی با سیگار، ترک کند. هرچند او قبول نمی‌کند که آب آوردن ریه‌اش فقط به خاطر سیگار است. او آلودگی هوا را هم مقصر می‌داند: «دیگر سیگار نمی‌کشم اما فرقی هم نمی‌کند چون آنقدر هوای تهران آلوده هست که بازهم بیمار شوم!» به او حق می‌دهم که سیگار را مقصر اصلی نداند. از طرفی برایش سخت است که دوست سالیانش را حالا مقصر بیماری‌اش بداند. همسرش با خنده نگاهش می‌کند و می‌گوید: «این همه آدم در تهران زندگی می‌کنند، چرا ریه آنها آب نیاورده؟»
لباسش را بالا می‌زند تا جای فرو رفتن لوله‌ها را در تنش ببینم. لوله‌های پلاستیکی تنش را سوراخ سوراخ کرده مثل کسی که موقع سرم زدن، رگش پیدا نشود. نمی‌تواند دراز بکشد چون جای لوله‌ها دردناکند. می‌پرسد خودت سیگار می‌کشی؟ و ادامه می‌دهد: «سرمایه کشور، نفت و گاز نیست. همین جوانان سرمایه کشورند که حالا شب و روز در حال قلیان و سیگار کشیدن هستند. اگر دو روز دیگر دشمن به ما حمله کند نفت و گاز به درد این کشور نمی‌خورد، جوانان باید بروند از کشور دفاع کنند...» با آنکه خودش سال‌ها سیگاری بوده، دوست دارد نصیحت کند. معلوم است تنهایی در بیمارستان خیلی به او فشار آورده.
بیمارستان مسیح دانشوری یکی از قدیمی‌ترین بیمارستان‌های تهران است و حالا چند وقتی است که در حال بازسازی است. برای همین هم شلوغ و بهم ریخته است و برای رفتن از یک بخش به بخش‌های دیگر باید از چند جوی آبی که معلوم نیست از کجا توی محوطه سرازیر شده بگذرم. بعضی از راه‌ها هم با شن و ماسه بسته شده. کارگران حسابی مشغول کار هستند و بعضی هم سیگاری گوشه لب دارند. یکی در حال جوشکاری پنجره ساختمان جدید کنار اورژانس و دیگری در حال پر کردن فرغون از شن و ماسه.
جلوی در اورژانس، شاید شلوغ‌ترین جای بیمارستان باشد. اکثر کسانی که اینجا دور و بر اورژانس ایستاده‌اند، ماسک‌های سفید روی دهان دارند و بی‌حوصله و نزار، منتظر رسیدن نوبت هستند. ناصر عارف یکی از آنهاست. با دوستش از سراشیبی پایین آمده و حسابی نفس نفس می‌زند. 45 سال دارد و 15 سال سیگاری بوده. خودش می‌گوید در این چند ماهه حسابی پیر شده.
از او می‌پرسم چطور شده کارش به اینجا کشید: «چند هفته‌ای بود که سیگار را ترک کرده بودم. بعد سرما خوردم و ریه‌هایم عفونت کرد. هر چقدر قرص و دارو و آمپول مصرف کردم خوب نشد. یک شب خواب بودم که یکهو احساس کردم نمی‌توانم نفس بکشم. با ترس از جا پریدم و به دور و برم چنگ زدم که نفس بکشم. به سینه‌ام مشت می‌زدم. بالا و پایین می‌پریدم اما انگار اکسیژنی اطرافم نبود. همسر و دختر کوچکم مات و مبهوت نگاهم می‌کردند و نمی‌دانستند چه شده و من نمی‌توانستم حرف بزنم. شاید باورتان نشود به دیوار پنجه می‌کشیدم و فکر می‌کردم دارم می‌میرم.»
عارف همین‌طور که نفس می‌زند داستان آن شب را برایم تعریف می‌کند: «در خانه را باز کردم و روی زمین افتادم تا شاید هوایی داخل ریه‌هایم برود. کم‌کم حالم بهتر شد. دکترها بعد به من گفتند سردی هوای بیرون باعث شده، ریه‌هام شوک شود و کمی باز شود.»
ناصر حالا تحت درمان است. هر ماه چند باری به اینجا سر می‌زند تا دکترها اوضاع ریه‌اش را بررسی کنند. آسم گرفته و از اسپری «سالباتامول» استفاده می‌کند. دکترها می‌گویند حمله آن شب به خاطر این بود که ریه‌هایش به ترک یکباره سیگار واکنش نشان داده. دوستش هم که همراه او آمده می‌گوید: «از وقتی ناصر این‌طور شده من هم سیگار را کنار گذاشته‌ام تا هم او تنها نماند و هم اینکه واقعاً از وضعیت او ترسیدم. واقعاً تا بلا نیاید، آدم قدر سلامتیش را نمی‌داند.»
دکتر علیرضا ثابت‌پور فوق تخصص ریه در گفت‌و‌گو با «ایران» از انواع بیماری‌های ریوی که سیگار می‌تواند ایجاد کند، می‌گوید البته به اختصار. چون فهرست بیماری‌های مربوط به سیگار حسابی بلند و بالاست: «آسم، آمفیزم، برونشیت، فیبروز ریه، سرطان ریه و...» ثابت‌پور تأکید دارد که سرطان ریه مستقیماً به کشیدن سیگار مربوط می‌شود: «اگر سرطان ریه گرفتید، دیگر کار تمام است و راهی جز روبه‌رو شدن با مرگ ندارید.» البته شاید خیلی‌ها بگویند آخر قضیه مرگ است اما این آخر داستان سیگار نیست. بعضی از بیماری‌ها مانند برونشیت مزمن باعث می‌شود که ریه کاملاً از کار بیفتد و کار به پیوند ریه بکشد: «پیوند ریه کار سختی است و سخت‌ترش این است که باید در انتظار مرگ مغزی آدمی باشید که ریه او به شما بخورد.» با هر سیگاری که حرف بزنید او حتماً کسی را می‌شناسد که سال‌ها سیگار کشیده و هیچ بیماری نگرفته و این را دلیلی برای ادامه کشیدن سیگار می‌داند. دکتر ثابت‌پور می‌گوید: «بله خیلی‌ها هستند که بعد از سال‌ها سیگار کشیدن هیچ بیماری ظاهری نمی‌گیرند و این مسأله به تأثیر ژن‌ها و شانس برمی‌گردد. اما چطور می‌توانید بفهمید که شما آن آدم خوش شانس هستید که ژن‌هایش تحت تأثیر سیگار قرار نمی‌گیرد؟»
همه سیگاری‌های دنیا هر روز روی پاکت سیگارشان با جملاتی که آنها را از سیگار کشیدن منع می‌کند روبه‌رو می‌شوند. هر روز پزشکانی به رادیو و تلویزیون می‌آیند تا شما را از هزاران خطر سیگار کشیدن مطلع کنند. بنرهای تبلیغاتی منع سیگار، تنگ شدن عرصه اجتماعی برای سیگاری‌ها، پند و نصحیت بزرگترها و افردای که شما را واقعاً دوست دارند... همه این‌ها را کنار بگذارید اگر هنوز فکر می‌کنید بیماری‌های ریوی تحت تأثیر مستقیم سیگار برای شما اتفاق نمی‌افتد پیشنهاد می‌کنم سری به بیمارستان مسیح دانشوری بزنید و به این موضوع فکر کنید که از زمان مظفرالدین شاه تا حالا چند نفر قربانی دخانیات شده‌اند.

20106

کد خبر: 676427

وب گردی

وب گردی