به گزارش ایسکانیوز به نقل از آرمان ،آقای روحانی در شرایطی به ریاستجمهوری رسیدند که تنها۵۰ درصد آرا را به خود اختصاص دادند. این مساله به معنای این است که حدود ۵۰ درصد جمعیت کشور به افرادی به جز آقای روحانی رای دادند. در نتیجه آقای روحانی از ابتدای روی کار آمدن با مشکلات زیادی از سوی مخالفان خود مواجه شد که این مساله روی کارکرد دولت ایشان تاثیر منفی گذاشت. نکته دیگر اینکه آقای روحانی دارای خاستگاه اصولگرایی است و تفکرات ایشان ریشه در باورها و اندیشههای اصولگرایان دارد. به همین دلیل در سال ۹۲ طیفهایی از اصولگرایان از ایشان حمایت کردند. بنده این مساله را قبول ندارم که آقای روحانی در سال۹۲ با حمایت همهجانبه اصلاحطلبان به ریاستجمهوری رسید و اصولگرایان به هیچ عنوان از وی حمایت نکردند. در سال۹۲ برخی از اصولگرایان که از تندروی در فضای سیاسی کشور خسته شده بودند احساس میکردند اگر از یک شخصیت تندرو دیگر حمایت کنند کشور وضعیت ناگواری پیدا میکند و به همین دلیل از شعارهای اعتدالگرایی و مشی عقلایی آقای روحانی حمایت کردند تا کشور در مسیر صحیح و منطقی قرار بگیرد. در واقعیت نیز این اتفاق رخ داد و پس از سال ۹۲ کشور رنگ ثبات و آرامش به خود گرفت و در یک مسیر عقلایی و منطقی قرار گرفت. آقای روحانی به خوبی موفق شد کشور را از تنشها و درگیریهای بینالمللی که کم کم شکل خطرناکی نیز به خود گرفته بود نجات دهد و از سوی دیگر با مشی اعتدالی که در پیش گرفت فضای داخلی کشور را نیز به سمت آرامش و اعتدال هدایت کرد. با این وجود باید این نکته را بپذیریم که آرایش سیاسی انتخابات۹۲ با شرایط انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ بسیار متفاوت است و کشور در آستانه انتخابات ۹۶ در شرایط ویژه و خاصی قرار گرفته که نیازمند تحلیل و واکاوی دقیق است. در شرایط کنونی مردم به دنبال آرامش و تعادل در مدیریت کشور هستند و دیگر اجازه نمیدهند تندروها قدرت را به دست بگیرند. در عین حال مردم تمایل دارند به همان اندازه که از ثبات و آرامش سیاسی کشور حمایت میکنند، نتیجه به وجود آمدن ثبات و آرامش را نیز به چشم خود ببینند و در زندگی خود لمس کنند. به نظر من بیش از ۱۰ مطالبه اصلی مردم در دولت آقای روحانی تحقق پیدا نکرد و آقای روحانی با وجود همه تلاشهایی که انجام داد موفق نشد به صورت کامل به وعدههای انتخاباتی خود عمل کند. به نظر من گرایش اصولگرایان به سمت آقای روحانی به دلیل فشارهایی است که از سوی جامعه به جریانهای سیاسی و از جمله اصولگرایان وارد میشود. مردم مدتهاست از تندرویهای سیاسی خسته شدهاند و به دنبال آرامش هستند. از سوی دیگر اصولگرایان به مدت هشت سال از محمود احمدینژاد که مشی افراطی داشت و آرامش کشور را بههم زده بود حمایت کردند. به همین دلیل مردم از جریان اصولگرایی به عنوان یک جریان سیاسی ریشهدار و اصیل میخواهند که به جای اینکه از تندروهای سیاسی حمایت کنند، از گفتمان عقلانیت و اعتدال که آقای روحانی منادی آن است حمایت کنند. اصولگرایان نیز در یک جبر تاریخی قرار گرفتهاند و برای راضی کردن طرفداران خود به شکلهای مختلف به حسن روحانی چراغ سبز نشان میدهند.
برخی از فعالان سیاسی عنوان کردهاند که اگر فشارها به آقای روحانی همچنان ادامه پیدا کند با محمدجواد ظریف برای کاندیداتوری در انتخابات۹۶ وارد مذاکره خواهند شد. به نظر شما این مساله میتواند شکل واقعیت به خود بگیرد؟
آقای روحانی از نظر سابقه و تجربه سیاسی وضعیت بهتری نسبت به آقای ظریف دارند و فضای سیاسی ایران و زوایای پنهانش را بهتر میشناسند و سالها در آن زیست کرده اند. از سوی دیگر مدیریت اجرایی کشور کار بسیار سخت و طاقتفرسایی است و نیازمند تجربه، کارایی و مدیریت در بخشهای مختلف کشور است. نکته دیگر اینکه در سه سال گذشته آقای روحانی در عمل کردن به همه وعدههای خود موفق عمل نکرده و هنوز نتوانسته برای برخی مسائل چاره مناسب پیدا کند و به شکلی در مدیریت کشور وامانده است. آقای ظریف چگونه و با چه تجربه سیاسی داخلی میتواند از عهده این همه مشکلات بربیاید. بدون شک آقای ظریف در سیاست خارجی و دیپلماسی یک شخصیت
ممتاز جهانی و بسیار توانمند است. اما باید این نکته را در نظر گرفت که مدیریت کشور تنها به سیاست خارجی مربوط نمیشود بلکه سایر حوزههای مهم دیگر را نیز دربر
میگیرد. به نظر من آقای روحانی برای ریاستجمهوری نسبت به آقای ظریف جامع الشرایط هستند.
اصولگرایان و به صورت خاص جامعه روحانیت مبارز، برای حضور آیتا... هاشمی در جلسات این تشکل اعلام آمادگی کردهاند. ارزیابی شما از حضور آیتا... هاشمی در جمع اصولگریان در مقطع کنونی چیست؟
آیتا... هاشمی به دلیل جایگاهی که در بین مردم و مسئولان نظام دارند در مقاطع مختلف نقش میانجیگری را در بین جریانهای سیاسی ایفا کردهاند و به نظر میرسد در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ که کشور در یک شرایط خاص سیاسی قرار گرفته نیز دوباره این نقش را ایفا خواهند کرد. آقای هاشمی در سال ۷۶ یکی از اهرمهای اصلی پیروزی رئیس دولت اصلاحات در انتخابات بود و موفق شد ۷۰ درصد آرای مردم را روی رئیس دولت اصلاحات متمرکز کند. از سوی دیگر ایشان در سال ۹۲ موفق شدند۵۰ درصد آرای مردم را به سود آقای روحانی هدایت کنند. در نتیجه نفوذ و جایگاه ایشان در بین مردم و جریانهای سیاسی همواره و در مقاطع مختلف چارهساز و تاثیرگذار بوده است.
حضور آیتا... هاشمی در جلسات روحانیت مبارز در مقطع کنونی به منزله به دست گرفتن ابتکار عمل فضای سیاسی در آستانه انتخابات توسط ایشان است. آیا آیتا... هاشمی به خلق حماسهای دیگر در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ میاندیشد؟
در سال ۹۲ آیتا... هاشمی در حمایت از آقای روحانی تنها نبود و شخصیتهای دیگری مانند رئیس دولت اصلاحات و همچنین سیدحسن خمینی نیز ایشان را همراهی میکردند. آیتا... هاشمی همواره مصلحت و سربلندی نظام و مردم را در نظر گرفته و براساس آن حرکت کرده است. با این وجود ایشان در حمایت از شخصیتها به دستاوردهای قابل توجهی دست پیدا نکرده و به همین دلیل با تغییر استراتژی تلاش میکنند به جای اینکه از افراد حمایت کنند از تفکرات و رویکردها پشتیبانی کنند. آیتا... هاشمی مدتهاست به این نکته پی بردهاند که حمایت از اشخاص، کشور را به بن بست میرساند و به همین دلیل باید از گفتمان و تفکرات جمعی حمایت کنند. به همین دلیل ایشان در انتخابات ۹۶ تلاش خواهند کرد تفکرات و رویکردهای متناقض فضای سیاسی کشور را به هم نزدیک کنند و فضای سیاسی کشور را به یک بالانس سیاسی مثبت برسانند. شاید هیچ شخصیتی در مقطع کنونی مانند آقای هاشمی از چنین پتانسیلی برخوردار نباشد که رویکردهای سیاسی را در فضای سیاسی کشور به هم نزدیک کند. ایشان نیز به خوبی به این نکته آگاهی دارند و به همین دلیل به دنبال این هستند که از جایگاه تاثیرگذار خود در بین هر دو جریان سیاسی استفاده کنند و هر دو جریان سیاسی را به حمایت از آقای روحانی در انتخابات ۹۶ تشویق کنند. افراد در فضای سیاسی جایزالخطا هستند و معمولا طول عمر کمی دارند اما تفکرات و پاردایمهای فکری شکل ماندگارتری دارند و معمولا تاثیر بیشتری بر فضای فکری و سیاسی جامعه از خود باقی میگذارند. به نظر من نقش تاریخی آیتا... هاشمی در مقطع کنونی این است که منادی تغییر حمایت از افراد به سمت حمایت از رویکردها در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ باشد. این نقش تاریخی نیز تنها با پرهیز از تندروی و همراهی با مشی اعتدالی و تاکید بر به کار بردن عقلانیت در مدیریت کشور به دست میآید.
آیا این احتمال وجود دارد که آیتا... هاشمی برای حفظ گفتمان اعتدال در انتخابات ۹۶ با بزرگان و علما و همچنین عقلای اصولگرایی رایزنی و گفتوگو کند؟
شرایط انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ به شکلی است که هر دو جریان سیاسی نیاز به یک نقطه وحدت برای حمایت از گفتمان اعتدال دارند. اصلاحطلبان مدتهاست از تندروی و اقدامات رادیکال عبور کردهاند و مشی متعادل و قابل قبولی را در دستور کار خود قرار دادهاند. اصولگرایان نیز پس از هشت سال ریاستجمهوری احمدینژاد به این نتیجه رسیدهاند که تفکرات افراطی برای سرنوشت کشور خطرآفرین است و باید رویکرد متعادلتری در پیش بگیرند. از سوی دیگر مردم اجازه نخواهند داد دوباره یک گفتمان در کشور شکل بگیرد و برای کشور مشکلات داخلی و خارجی به وجود بیاورد. به نظر من آیتا... هاشمی میتواند در انتخابات۹۶ نبض جریانهای سیاسی را به دست بگیرد و با رایزنی و گفتوگو با عقلای هر دو جریان سیاسی فضای انتخابات را به سمت حمایت از آقای روحانی هدایت کند.
پس از سخنان حمایتگرایانه آیتا... هاشمی درباره آقای روحانی، هجمهها برعلیه ایشان شدت بیشتری پیدا کرده است. دلیل حمایت زودهنگام آیتا... هاشمی از آقای روحانی چیست؟
آیتا... هاشمی به خوبی به این مساله آگاهی دارد که شرایط کشور در مقطع کنونی به شکلی نیست که بتوان در سیاستهای کلی مدیریت اجرایی کشور یک تغییر جدی به وجود آورد. این در حالی است که در صورتی که آقای روحانی موفق نشوند در انتخابات آینده به پیروزی برسند، ماهیت رئیسجمهور آینده هنوز مشخص نیست و نمیتوان از هماکنون پیش بینی کرد که وی به دنبال اجراکردن چه نوع سیاستهایی برای مدیریت اجرایی کشور است. از سوی دیگر اصلاحطلبان گزینه جدی دیگری که بتواند نقاط ضعف مدیریتی آقای روحانی را پوشش بدهد در اختیار ندارند و به نظر میرسد آقای روحانی گزینه قطعی اصلاحطلبان در انتخابات آینده است. وضعیت کشور به شکلی است که اصولگرایان نیز به این نتیجه رسیدهاند که بهترین رویکرد اداره کشور رویکرد اعتدال و عقلانیت است و به همین دلیل به شکلهای مختلف تلاش میکنند خود را به آقای روحانی نزدیکتر کنند. در نتیجه همه عقلای سیاسی کشور به این نتیجه رسیدهاند که در مقطع کنونی بهترین گزینه برای اداره کشور آقای روحانی است. شرایط کشور به گونهای نیست که شخص دیگری بخواهد سیاستهای جدیدی را پیاده کند و با شعارهایی جدید به ریاستجمهوری دست پیدا کند.
آیا پشتوانه اجتماعی آقای روحانی به همان شکل که از ایشان در سال ۹۲ حمایت کرد حاضر خواهد بود از وی در سال۹۶ نیز حمایت کند؟
عقلا و بزرگان جریان اصلاحات دوباره در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ مانند سال۹۲ از آقای روحانی حمایت خواهند کرد. اما این اتفاق در بدنه جریان اصلاحات رخ نخواهد داد. بدنه جریان اصلاحات به شکلهای مختلف از آقای روحانی و دولت ایشان فاصله گرفته است. به هر حال پشتوانه اجتماعی آقای روحانی با توجه به شعارها و وعدههایی که آقای روحانی در مبارزات انتخابات میدادند از ایشان حمایت کردند. با این وجود آقای روحانی در تحقق وعدههای انتخاباتی خود یا نتواست به خوبی عمل کند یا اینکه با موانع جدی مواجه شد که اجازه نمیدادند ایشان به موفقیت دست پیدا کند. از سوی دیگر موفقیت یا عدم موفقیت آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ به حضور رقبای انتخاباتی ایشان نیز بستگی دارد. به نظر من اگر چهرههای رادیکال و افراطی وارد انتخابات شوند شانس آقای روحانی برای پیروزی بسیار بالا میرود. با این وجود اگر چهرههایی جدید و با منطق قویتری در مدیریت کشور وارد انتخابات شوند، آقای روحانی با مشکلات جدی در انتخابات مواجه خواهد شد.
حضور احمدینژاد در انتخابات آینده به چه میزان برای آقای روحانی مشکلساز
خواهد شد؟
به نظر من حضور احمدینژاد در انتخابات آینده به سود آقای روحانی است. احمدینژاد همواره چهرهای جنجالی از خود بروز داده و به دلیل اینکه مردم از افراطگری خسته شدهاند، حاضر نیستند دوباره از احمدینژاد حمایت کنند. با این وجود من امیدوارم احمدینژاد وارد انتخابات شود و در نهایت از آقای روحانی شکست بخورد تا خطر حضور مجدد تندروهای سیاسی در مدیریت کشور در آینده کمرنگ شود. شکست احمدینژاد در انتخابات آینده به منزله پایان گفتمان افراطگرایی و تندروی سیاسی است. در شرایط کنونی این مساله مهمترین مطالبه اجتماعی مردم است و به همین دلیل شانس آقای روحانی که گفتمان اعتدال را رهبری میکند در انتخابات آینده بسیار بالاست.
آیا احمدینژاد برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری آینده با توجه به عملکرد سوالبرانگیز خود در ۸ سال ریاستجمهوری، با مانع شورای نگهبان مواجه نخواهد شد؟
به هر حال احمدینژاد هشت سال رئیسجمهوری کشور بوده و شورای نگهبان نمیتواند نسبت به مساله صلاحیت وی بینظر باشد. این مساله به تصمیم شورای نگهبان و همچنین روزهای منتهی به انتخابات بستگی دارد که چه اتفاقاتی در فضای سیاسی کشور رخ میدهد. با این وجود رد صلاحیت احمدینژاد باعث میشود که وی ادعاهای بزرگتری را مطرح کند و با مظلومنمایی خود در بین افکار عمومی فضای جامعه را ملتهب کند. در صورتی که احمدینژاد قصد داشته باشد وارد انتخابات شود و توسط شورای نگهبان تایید صلاحیت نشود وی رویکرد محافظهکارانه و سکوت سه سال گذشته خود را تغییر خواهد داد و رفتارهای جدیدی از خود بروز میدهد. نهادهای نظارتی باید این نکته را در نظر داشته باشند که مظلومنمایی احمدینژاد در فضای سیاسی کشور ممکن است هزینههای بالایی برای نظام در پی داشته باشد.
205/201