به گزارش ایسکانیوز ویترینهای مغازهها را به دقت تمام یکی پس از دیگری وارسی میکند و مادرش کمی آن طرف تر پشت سرش با دستی پر از کارتنها و کیسههای ریز و درشت قدم بر میدارد. چند لحظه بعد گویی همانی را که به دنبالش بوده پشت ویترین مغازه مییابد. ظروف بلورین با رگههای طلایی پشت ویترین خود نمایی میکند. از لیوان گرفته تا ظروفی که شاید یک بار هم به دست گرفته نشود اما چشم او را محو جمال خود کردهاند. مادرش را صدا میزند و به داخل مغازه میروند و اینجاست که صدای مغازه دار بلند میشود بفرمایید عروس خانوم.
اینجا شوش است. راسته بلور فروشها. به دنبال قدمتش باید تا دوران دارالخلافه ناصری به عقب بازگشت. زمانی که دور تا دور تهران را دیوارهای بلند و 12 دروازه فرا گرفته بود و پشت دیوارهایش خندقها حفر شده بود. در آن زمان دیوار جنوبی شهر را سه دورازهی خانی آباد، دروازه غار و دروازه حضرت عبدالعظیم تشکیل میداد که اکنون به جای آن میدان شوش و راهآهن سر از خاک برآوردهاند.
در آن زمان شوش و دیگر مناطق نزدیک به آن به نام دروازه شاه عبدالعظیم شهرت یافته بود و از سـال 1306 قمری (1268 خورشیدی) دروازه راه آهن حضرت عبدالعظیم نیز به دروازه های قبلی اضافه شد تا محل عبور ماشین های دودی باشد. دروازه حضرت عبدالعظیم هم در میدان شـوش فعلـی قـرار داشـت و مسیر دیگری بود که تهران را به شهر ری متصل می کرد.
تولد قلب بلورین تهران
برای یافتن آنچه که شوش را به قلب بلورین تهران بدل کرده است، به سراغ کاسبان قدیمی بازار باید رفت. گرچه اکنون بیشتر کاسبان قدیمی جای خود را به نسل جدید دادهاند اما در کوچه پس کوچههای بازار شوش حاج علی روی چهار پایهای چوبی، روبروی مغازهاش نشسته است و میگوید:راسته بلور فروشهای شوش روزگاری یکی از گودهای تهران بود که تبدیل به کوره پز خانه شد. در زمانی که اینجا یکی از دروازه های تهران بود،راسته بلورفروشها حواشی شهر محسوب میشد. کم کم پس از اینکه گودها به کوره پزخانه تبدیل شدند و دروازه از بین رفت، کارگران کوره پز خانهها در نزدیکی محل کارشان خانه ساختند و کم کم اینجا را به شهری تبدیل کردند. بعد از انقلاب، خیابان شوش به فداییان اسلام تغییر نام داد. در آن زمان بخشی از شوش در انحصار گاراژهایی که محل استقرار رانندگان ماشینهای سنگین بود، در آمد.
راز بلورین شدن شوش
حالا اما مغازه های قدیمی بازار شوش یکی پس از دیگری به پاساژهای عظیم و مراکز تجاری غول پیکر تبدیل می شوند. امروز شوش دیگر آن شوش سابق نیست. شوش در حال پوست انداختن است. شاید این بازار قدیمی هم به سان سایر بازارهای تهران به مکانی مدرن و لوکس تبدیل شود. اما چطور این بازار به قلب بلورفروش ها تبدیل شد؟ حاج علی پرده از راز راسته بلور فروشان برمیدارد. او میگوید: گاراژهای شوش انبار شیشهگران بود ولی کم کم به پاتوقی برای آنها بدل شد. با گذشت زمان، با وجود قانون طرح ترافیک مشکلاتی برای عمده فروشی در بازار تهران ایجاد شدو همین سبب شد تا بسیاری از اصناف مجبور شوند محل فعالیت خود را به بیرون از محدوده طرح، تغییر دهند و بالاخره در دهه 60 میدان شوش و خیابان صابونیان که مملو از گاراژهای خودرو بود محل عرضه عمده بلور و چینی و لوازم منزل شود.
بنای بازار بلورفروش ها روی قبرستان
شوش از زمانی که به قطب بلورفروشی تهران بدل شده کمتر زمانی رنگ خلوتی و سکوت را به خود دیده است. اما این را کمتر کسی میداند که بخشی از راسته بلورفروشان که امروز از ازدحام انسانها خالی نمیشود روزی گورستان قدیمی شهر بوده که بعدها توسط حکومت وقت پس از اسکان غیرقانونی حومه نشینان، به خانه تبدیل شده است. خانههایی که برای اولین بار در تهران به اگو (سیستم جمع آوری فاضلاب) مجهز شده است. خانه هایی که امروز بیشترشان خالی از سکنهاند و به عنوان انبار از آنها استفاده میشوند.
پاساژ ناصری قدیمیترین پاساژ بلورفروشان
راسته بلورفروشان پر است از پاساژهایی که ظاهرشان هیچ شباهتی به پاساژهای امروزی ندارند. پاساژهایی که دیوارهای آجری و درهای بزرگشان با مغازههایی که دور تا دور حیاطی نسبتا بزرگ گرد آمده اند، بیشتر به گاراژهایی میمانند که حالا تغییر کابری دادهاند. پاساژهایی که در آنها خبری از ویترینهای لوکس و پر زرق و برق نیست و ظروف چینی و بلور ساده و بی آلایش پشت ویترینها به نمایش درآمدهاند. البته در میان این پاساژهای قدیمی، پاساژهای لوکس و مدرن نیز وجود دارند که یا تازه به بهره برداری رسیدهاند یا تنها یکی دو سالی از زمان ساختشان گذشته است.
پاساژ ناصر، قدیمیترین پاساژ راسته بلورفروشهاست. بعد از آن پاساژ رضاییه، پاساژ شهرداری، پاساژ امیر، پاساژ الغدیر، پاساژ نگین، پاساژ میلاد، دنیای بلور، پاساژ مهتاب، پاساژ تاج، پاساژ الماس و پاساژ ایرانیان که به تازگی به اتمام رسیده است از جمله پاساژهای بلورفروشی معروف شوش به حساب میآیند.
بازار بلور در انحصار چین
نام شوش که میآید همه به یاد خانههای نقلی و قدیمی که در دل هم، پشت کوچهها و پس کوچه های شوش بنا شده اند، میافتند. خانههای قدیمی و نا موزون که اگر بازار شوش نباشد شاید کمتر کسی سراغی از این محله قدیمی بگیرد. راسته بلورفروشهای شوش مکانی نیست که بتواند برای همه اقشار جامعه مهیج و مورد علاقه باشد. اکثر کسانی که این راسته را بالا و پایین میکنند یا دختران جوانی هستند که به دنبال تهیه جهیزیهاند یا خانمهای خانهداری که خسته از لوازم قدیمیشان سعی در نو کردن آن دارند. در این بازار از ریز تا درشت اسباب منزل و آشپزخانه در کیفیتها و قیمتهای مختلف به چشم میخورد. بلوریها عموما از چین میآید و کریستالها از لهستان، ایتالیا و چک به ایران وارد میشود و چینی و آرکوپالها نیز یا فرانسویند یا اسپانیایی.
میدان شوش در محدوده طرح ترافیک قرار دارد و بعد از ظهرهای پنجشنبه و روزهای جمعه نیز بسیار شلوغ و پرترافیک است. از این رو مترو و بی آر تی امروز به رونق این بازار کمک بسیار کردهاند. بازاری که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن یافت میشود اما کاسبانش از اوضاع اقتصادی و نبود مشتری مینالند.
پاساژهای غول پیکر به جای مغازههای قدیمی
شوش و بازار بلورفروش هایش در حالی در خاطرهها کم رنگ میشوند که گردشگری خرید در دنیااز جمله گونه های گردشگری محسوب میشود و می تواند به اقتصاد محلهای چون شوش و مناطق فقیر نشین آن کمک کند. کمتر کسی بازار شوش را به عنوان بخشی از تهران گردی به حساب میآورد در حالی که بافت قدیمی این بازار و محله میتواند بخشی از تهران گردیهای ما باشد. خلائی که سبب شده تا امروزه کسبه و تجار از بافت قدیمی این بازار ناآگاه بمانند و به سراغ ساخت پاساژهای غول پیکر و مراکز تجاری عظیم الجثه بروند. گردشگری خرید از جملـه گونه های گردشگری اسـت کـه بـه خصـوص در الگـوی فضـای گردشگری شهری در توسعه مقاصد و اقتصاد گردشگری جایگاه بـا اهمیتی دارند بـه گونه ای کـه در جریان گردشگری به خصوص در نواحی شهری مراکز خرید جزو لاینفک اقتصاد گردشگری محسوب میشوند. اینگونه از گردشگری به جهت ارتباط تنگاتنگی کـه با مراکز خرید مدرن دارند میتوانند یکی از گونه های گردگرشگری در سفرهای چند منظـوره به کلانشـهرها محسوب شوند. از همین رو بازار بلورفروش های شوش شاید بتواند به عنوان یکی از قطب های گردشگری نقشی در اقتصاد محله شوش ایفا کند.
زهرا داستانی - سرویس اجتماعی
105105