عرب سرخی:برنامه دولت روحانی به گونه‌ای است که می‌تواند مورد حمایت اصلاح طلبان  قرار گیرد/رای روحانی بیشتر از احمدی‌نژاد است

فیض الله عرب سرخی با بیان اینکه دوز اصلاح‌طلبی روحانی بیشتر از دوز نگاهش به راست‌گراها ، گفت اصلاحات روحانی را نامزد نکرده بلکه روحانی نامزدی است که در صحنه حضور دارد و وی متناسب‌تر از سایر چهره‌هاست.

به گزارش ایسکانیوز به نقل از آرمان باورهای اصلاح‌طلبانه گاهی تغییر می‌کند و گاه نیز فرصت محدودی برای اجرایی شدن پیدا می‌کند؛ گاهی فردی برای اجرای این مطالبات و باورها وجود دارد و گاهی هم نیست.» این جمله را فیض ا... عرب سرخی وقتی که از او می‌پرسیم آیا به راستی اصلاحات از مطالبات و باورهای اصلاح‌طلبانه خود عدول کرده است، می‌گوید. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که روحانی همان فضا و گزینه‌ای است که اصلاحات می‌تواند شاهد ادامه تحقق برنامه‌های اصلاح‌طلبانه خود در دوران ریاست‌جمهوری اش برای چهار سال دوم باشد. بنابراین بی‌تردید باز هم اصلاحات حمایت از روحانی را بی‌قید و شرط برای انتخابات ۹۶ در دستور کار خود خواهد داشت.

آقای عارف اخیرا انتقادهایی نسبت به عزل و نصب‌های مدیران میانی دولت داشتند، چرا آقای روحانی در این راستا هیچ اقدامی انجام نمی‌دهد؟
وقتی ما کسی را مورد سوال و انتقاد قرار می‌دهیم باید موقعیت آن فرد را هم در نظر بگیریم. به‌طور مثال کسی که از ناحیه پا محروم است باید ملاحظه نمود که آیا او می‌تواند بدود و سپس از او بپرسیم که چرا نمی‌دوی. بنابراین باید جایگاه روحانی، موضع و شرایط او را دید. آقای عارف به عنوان رئیس فراکسیون امید و چهره شاخص اصلاحات انتظاراتی را برای دولت تعریف می‌کند، دولت هم در مقابل تا اندازه‌ای که می‌تواند با آن انتظارات همراه می‌شود اما روحانی به‌طور کل نمی‌تواند با همه آن انتظارات همراه شود. روحانی خود را اصلاح‌طلب تعریف نکرده است و خود را همواره به عنوان یک چهره معتدل که به هر دو جناح اصلاحات و اصولگراها گرایش دارد نشان داده است. بنابراین عارف انتظاراتی را تعریف می‌کند و آقای روحانی هم به بخشی از این انتظارات می‌تواند پاسخ دهد. بسیاری از نیروهای اصولگرا هم از روحانی به خاطر انتصاب‌هایش انتقاد دارند و می‌گویند روحانی بیشتر از نیروهای اصلاح‌طلب در کابینه استفاده کرده است. اما واقعیت این است که بسیاری از نیروهایی که روحانی به کار گرفته است نه اصلاح‌طلب هستند و نه اصولگرا. بلکه ترکیبی از این دو نیرو را در دولت خود به خدمت گرفته است. این انتقادها می‌تواند روحانی را در یک جایگاه منطقی‌تری قرار دهد و اگر هم در مواردی در انتقاد نسبت به روحانی زیاده روی شده است، این انتقادها روحانی را در جایگاه معتدل‌تری قرار می‌دهد.

آیا ممکن است روحانی در دوره بعد ریاست‌جمهوری اش دست به یکسان‌سازی بزند؟

اگر به آرای‌ هاشمی مراجعه کنیم درمی یابیم که ‌هاشمی با آرای اصولگراهای سنتی رئیس‌جمهور شده است. در آن زمان‌هاشمی موضع بسیار روشنی در مقابل جریان چپ داشت و به‌طور کامل با حمایت جریان راست رئیس‌جمهور شد. از این حیث تفاوت بسیار زیادی میان آیت‌ا...‌ هاشمی و روحانی وجود دارد و در دور اول دولت‌هاشمی جریان‌های سیاسی اعتماد زیادی به آیت‌ا...‌ هاشمی داشتند. بنابراین‌هاشمی می‌توانست در معرفی وزرای خود در دور دوم برخورد همراه‌تری نسبت به جناح‌ها انجام دهد، در حقیقت می‌توانست نوربخش، نوری و رئیس دولت اصلاحات را در کنار خود در دور دوم داشته باشد. هر قدر که جلوتر آمدیم فاصله‌هاشمی با جریانات راست بیشتر شد به گونه‌ای که در دور دوم آیت‌ا...‌ هاشمی را در فشار قرار دادند که وزرایی از جناح دیگر معرفی نکند و برخی را هم که معرفی کرد به آنها رای ندادند و برخی را هم در حالی که وزیر بودند، مجبور به استعفا کردند، زیرا شکاف‌هاشمی با جریان راست به مرور بیشتر شد. اما این موارد درباره روحانی وجود ندارد زیرا روحانی در همان ابتدای کار ریاست‌جمهوری خود برنامه‌هایی که ارائه داد، به گونه‌ای بود که دوز اصلاح‌طلبی روحانی بیشتر از دوز نگاهش به راست‌گراها بود. به‌گونه‌‌ای که عملا در طول مناظره‌های انتخاباتی سال۹۲ آقای عارف و روحانی به‌طور کامل نماینده‌های دیدگاه طیف اصلاح‌طلب در جامعه شدند و در مقابل جلیلی، قالیباف، رضایی و تا حدودی هم ولایتی تعیین‌کننده دیدگاه‌های آن طیف از جامعه بودند بنابراین وضعیت ‌هاشمی و روحانی مانند یکدیگر نیست. بعید به نظر می‌رسد که روحانی در دولت دوم خود رفتار سیاسی اش را تغییر دهد. به‌ویژه اینکه در مجلس گذشته که حاکمیت آن با اصولگراها بود حاکمیت مجلس دهم با جریان معتدل و نرم است، به همین علت احتمال وقوع چنین اتفاقی بسیار ضعیف است.

برخی از وزرای روحانی معتقدند که مجلس دهم دیدگاه‌های چندان همسویی با دولت دهم ندارد، این تعبیر را تا چه اندازه می‌توان درست تلقی کرد؟
روحانی وقتی بر سر کارآمد مجلس نهم از حیث سوال و برخورد تقریبا رکورد شکست و شرایط بسیار سختی در برابر دولت قرار داده بود؛ وزرا را هر روز به مجلس فرا خوانده و آنها را استیضاح می‌کردند، نمونه بارز آن استیضاح وزیرعلوم و وزیر آموزش و پرورش بود. به همین علت نمی‌توان گفت که مجلس دهم با دولت همسو نیست. زیرا رفتار مجلس دهم با دولت یازدهم قابل مقایسه با مجلس نهم نیست. به همین علت این اعتقاد وجود دارد که اکثریت مجلس کنونی با دولت همراه است. دیگر اینکه مجلس چه کارایی‌ای می‌تواند داشته باشد. به همین علت این مجلس با قبل قابل مقایسه نیست. چراکه در مجلس نهم دورترین نسبتی که می‌توانست میان یک مجلس و دولت وجود داشته باشد حاکم بود.

بنابراین چه مساله‌ای سبب می‌شود که بخشی از دولت به این نتیجه برسد که مجلس در همراهی با دولت گام‌های لازم را برنداشته است؟
به هر حال دولت بر اساس دیدگاه‌های خود به مساله نگاه می‌کند و به همان ترتیب مجلس هم با توجه به نگرش خود مسائل را می‌سنجد. در مجموع معتقدم که دولت و مجلس با یکدیگر همگرا هستند، اگرچه منطبق بر هم نباشند. زیرا مجلس وظیفه نظارتی دارد و دولت هم برنامه‌های خود را دارد. اگر مجلس نظارت بر عملکرد دولت نداشته باشد مشکلات بسیاری ایجاد خواهد شد. بنابراین مجلس باید وظیفه نظارتی خود را داشته باشد و نباید مانند دولت عمل کنند، دولت تشکیلات اجرایی کشور است و مجلس دستگاه نظارتی حاکمیت است. قرار نیست که از دولت ایراد گرفته نشود چرا که ایراد و انتقاد از دولت سبب می‌شود نسبت به رفتار خود دقت بیشتری به عمل آورد و در نهایت خطایی صورت نگیرد. بنابراین باید مجلس انتقاد و نظارت خود را داشته باشد. حذف رفتارهای نظارتی باعث شد که دولت قبل آن همه خطا و اشتباه داشته باشد. علاوه بر آن تضعیف رسانه‌ها و احزاب در نتیجه دولتی مانند احمدی‌نژاد به وجود می‌آورد. بنابراین گرچه مجلس دهم یک مجلس جوان و کم تجربه‌ای است اما نمی‌خواهد که دولت را از کارایی بیندازد.

تجربه به اصلاحات نشان داده که نباید به جریان یا گزینه‌ای اعتماد کامل داشته باشند. بنابراین آیا اصلاحات قبل از اینکه حمایت خود را از روحانی اعلام کند، باید شروطی مطرح کند؟


به اعتقاد من علت حمایت اصلاحات و نیروهای معتدل به خاطر وضعیت کنونی روحانی است یعنی این طور نیست که روحانی با شروطی مورد حمایت قرار بگیرد. چرا که هیچ کدام از جریان‌های معتدل و اصلاحات نامزدی متناسب‌تر از روحانی نخواهند داشت. در مجموع رفتار و برنامه دولت روحانی به گونه‌ای است که می‌تواند مورد حمایت اصلاح طلبان قرار بگیرد؛ بنابراین پیش شرطی برای حمایت از روحانی وجود نخواهد داشت. اکنون مساله بدون چون و چرا بودن نیست، مساله این است که روحانی برنامه و رویکردی در سیاست خارجه، اقتصادی، فرهنگی و سیاست داخلی دارد که این رویکرد مورد پذیرش اکثریت نیروهای سیاسی جامعه قرار گرفته است. اما انتظاراتی که روحانی نمی‌تواند محقق کند حتی اگر در صورت گذاشتن پیش شرط باز هم تاثیری در روند موجود نخواهد داشت. بنابراین معتقدم که اصلاحات پیش شرطی درانتخابات برای روحانی ندارد، بلکه از روحانی و وضعیتی که دولت با آن روبه‌روست و دیدگاه‌های روحانی حمایت خواهند کرد. اصلاحات روحانی را نامزد نکرده بلکه روحانی نامزدی است که در صحنه حضور دارد و وی متناسب‌تر از سایر چهره‌هاست.

نقش نهاد نظارتی همواره موجب شده که کاندیداهای درجه یک اصلاحات رد صلاحیت شوند، آیا حمایت از روحانی از سر ناگزیری اصلاح‌طلبان نیست؟
تعبیر چاره‌ای نداریم، تعبیر خوبی نیست؛ زیرا یک نیروی عاقل سیاسی فضا را برای خود سخت نمی‌کند. بنابراین باید ببیند که کدام گزینه‌ها برای او نفع سیاسی بیشتری دارد. درحالی که باید به این مساله توجه کرد که در این فضای سیاسی چه کسی مناسب‌تر از روحانی وجود دارد که امکان رای‌آوریش بالا باشد. چراکه ممکن است یک چهره مناسب اصلاح‌طلب به مردم معرفی کنیم اما جامعه او را نشناسد و در نهایت رای نیاورد یا نتواند در کشور کار کند. قطعا اصلاحات به دنبال این است گرهی از مشکلات جامعه باز شود. بنابراین معتقدم روحانی تاکنون نسبت به اختیارات و امکاناتش عملکرد قابل قبولی داشته است.

فکر نمی‌کنید اگرعارف رئیس‌جمهور می‌شد وضعیت اصلاحات بهتر بود یا برعکس امروز فضا برای اصلاح‌طلبان بسته بود؟
باید واکنش بخش‌های مختلف حاکمیت را نسبت به انتخاب عارف دید. پس از آن باید میزان رای آوری و کارایی او را در این ساختار دید، چراکه نمی‌توان کارایی فردی را مستقل از سیستم در نظر گرفت. در مجموع در سال ۹۲ همه اصلاح‌طلبان به این مساله رسیدند که در آن فضا بهتر می‌تواند کار کند و این مساله بدین مفهوم نیست که روحانی بهتر از عارف است بلکه مساله شرایط و فضایی است که می‌توان درآن کار کرد.

ائتلاف اصلاحات با جریان‌های میانه‌رو باعث شده این باور به وجود آید که اصلاحات از باورهای اصلاح‌طلبانه خود فاصله گرفته است، آیا به راستی اصلاحات از مطالبات و باورهای خود عدول کرده است؟
باورهای اصلاح‌طلبانه گاهی تغییر می‌کند، گاهی نیز فرصت محدودی برای اجرایی شدن پیدا می‌کند و گاهی فردی برای اجرای این مطالبات و باورها وجود دارد و گاهی هم نیست. هیچ‌گاه کسی نگفته دولت روحانی یک دولت اصلاح‌طلب است اما آیا یک دولت اصلاح‌طلب امکان استقرار داشته است؟ تا زمانی که امکان استقرار یک دولت اصلاح‌طلب و یک مجلس اصلاح‌طلب وجود ندارد، باید با توجه به فضای موجود دست به انتخاب زد و تنها شعار دادن چه تاثیری بر جامعه می‌گذارد و چه فایده‌ای دارد که سطح انتظارات جامعه را بالا ببریم بدون اینکه امکان اجرای آن وجود داشته باشد. از این رو ما با توجه فضای و ظرفیت‌های موجود تلاش می‌کنیم که حداکثر دیدگاه‌های اصلاح‌طلب را جلو ببریم اما این یک ظرفیت محدودی است.

آیا خواسته‌های اصلاح‌طلبی به سقف مطالبات مردم رسیده است؟
سقف مطالبات را باید با شرایط موجود تنظیم کرد، حتی اگر خواسته‌های اصلاح‌طلبی تمام و کمال مورد اجرا قرار گیرد اساسا ابزار و شرایط برای تحققشان وجود ندارد. روحانی به این خاطر رای آورد که بخشی از شعارهایش، شعارهای اصلاح‌طلبی بود و به همین خاطر نیز اصلاحات از او حمایت کرد. بنابراین باید انتظارات از دولت را در قالب برنامه‌های دولت تعریف کرد نه در قالب برنامه‌های اصلاح‌طلبانه. اگر روحانی در قالب برنامه‌هایش نتوانست کاری انجام دهد باید به او ایراد گرفت. روحانی گفت که مساله هسته‌ای را حل می‌کنم، حل کرد و گفت مشکل اقتصادی را حل می‌کنم، تا حدی نیز موفق به حل آن شد. فضا را برای حوزه‌های مختلف در سیاست باز می‌کند، همان طور که مشاهده شد امنیت و آزادی احزاب را در این دوره به وضوح می‌توان دید به همان میزانی که در این حوزه‌ها کاری انجام داد، می‌توان از روحانی حمایت کرد. ما نمی‌توانیم برنامه رئیس دولت اصلاحات را جلوی روحانی بگذاریم و بگوییم که بر اساس این برنامه روحانی را انتخاب می‌کنیم. در حالی که ما روحانی را به خاطر برنامه‌های خودش انتخاب کردیم. در اینجا مساله کوتاه آمدن نیست، بلکه به‌طور مثال زمانی به بازار مراجعه می‌کنیم و می‌بینیم اجناس مورد نیازمان را نمی‌توانیم در بازار پیدا کنیم آیا می‌توانیم دست خالی برگردیم یا اینکه اجناس نزدیک به کالاهای مورد نیازمان را خریداری می‌کنیم. اینجا هم بازار سیاست است، امکان تحقق همه انتظارات وجود ندارد. بخشی از این انتظارات معقول است و بخشی هم نیست. بنابراین سعی می‌کنیم با توجه به فضا و شرایط دست به انتخاب بزنیم.

اینکه فکر کنیم جریان رقیب اصلاح‌طلب شانس چندانی در انتخابات پیش رو ندارند، خوش‌بینی بیش از اندازه نیست؟

اگر ما بگوییم که روحانی در انتخابات تایید نمی‌شود، بدبینی نیست؟ اگر بگوییم شانس رای آوری قالیباف پایین است بدبینی است؟ بنابراین مساله این نیست که ما بخواهیم بدبینانه جریان مقابل را پایین بیاوریم یا نادیده بگیریم. مساله این است که روحانی کار کرده است و مورد اقبال بخش بزرگی از جامعه است. عده‌ای نمی‌توانند وارد صحنه شوند و آن گروهی هم که به صحنه راه پیدا می‌کنند، شانس چندانی برای رای آوری ندارند. بنابراین باید همه این موارد را ارزیابی کرد. چراکه جناح راست یکی از دو جناح سیاسی کشور است که در شرایط مختلف افت و خیزهایی داشت. اما به هر روی معتقدم که برای انتخابات سال ۹۶ هیچ کس به اندازه روحانی شانس رای آوری بالا را ندارد. زیرا روحانی فردی میانه است. بنابراین اصلاحات نه به خود چندان مغرور و خوش‌بین است و نه به طرف مقابل بدبین. ما اصلاح‌طلبان معتقدیم که روحانی شانس بالایی در انتخابات دارد.
حتی از محمود احمدی‌نژاد که حامیانی دارد؟

بله، حتی از محمود احمدی‌نژاد. باید به این اقبال نسبی نگاه کرد. احمدی‌نژاد در شهرهای کوچک و در میان جامعه روستایی قدری رای دارد. اگر قرار باشد احمدی‌نژاد تایید شود باید افرادی که از او حمایت کردند مسئولیت اشتباهات، بداخلاقی‌ها و فسادهایی که در دولت قبل صورت گرفت را بپذیرند. نمی‌توان پذیرفت که پس از این همه اشتباه، بدون اینکه درباره عملکرد غلط و اشتباهاتش موضعگیری شود، او تایید صلاحیت شود. زیرا افرادی وجود دارند که در دوران خدمتشان هیچ یک از مسائل احمدی‌نژاد را نداشتند. بر فرض اینکه احمدی‌نژاد تایید هم شود اما آیا مگر منش و رفتار احمدی‌نژاد با روحانی تلاقی دارد که هیچ یک نسبت به دیگری تفاوت چندانی نداشته باشند؟! بنابراین معتقدم که بی‌شک رای روحانی بیشتر از احمدی‌نژاد است و احمدی‌نژاد تنها در میان یک بخش کوچک و کمی از جامعه اقبال دارد.

این اعتقاد وجود دارد که رقیب روحانی در انتخابات پیش رو عملکرد خود اوست؛ با این همه مساله‌ای که ممکن است رای روحانی را با خطر مواجه کند، چیست؟
قطعا عملکرد دولت در رای روحانی موثر است و نمی‌توان در آن تردید کرد. عملکرد نهادهای حاکمیتی درآرای آنها تاثیر خودش را خواهد گذاشت. به هر روی وقتی رسانه‌ای مانند صدا و سیما در مقابل دولت جبهه می‌گیرد قطعا در افکار عمومی تاثیر خواهد گذاشت. اما به هر حال همان‌طور که نشان داده شد جهتگیری‌های صدا و سیما هم در مقابل برخی از شخصیت‌ها هیچ‌گاه تعیین‌کننده نبوده است. تعیین‌کننده نهایی عملکرد دولت و همراهانش بوده است. دولت باید بتواند با جامعه ارتباط مناسبی برقرار کند و همچنین بتواند مردم را اقناع کند که عملکردش نسبت به آنچه می‌توانسته باشد نه نسبت به آنچه که باید باشد مطلوب بوده است. بنابراین عملکرد اقتصادی دولت را باید بر اساس وضعیت موجود و امکاناتش ارزیابی کرد.

ممکن است عملکرد روحانی برای بدنه اجتماعی و اصلاح‌طلبان اقناع‌کننده نباشد؟
بدیهی است که اقناع‌کننده نباشد، زیرا انتظارات را باید در مواقعی با شرایط مطلوب تطبیق کرد و در مواردی نیز با توجه به شرایط نامطلوب باید میزان تحقق آن را سنجید. بنابراین باید دید که روحانی چه کارهایی را می‌توانست انجام دهد اما انجام نداد.

معتقدید باید عملکرد رئیس‌جمهور را بر اساس شرایط سنجید؛ بنابراین روحانی چه کارهایی را می‌توانست انجام دهد اما انجام نداد؟
روحانی در کارهایی که می‌توانست انجام دهد نمره قابل قبول دارد اما این بدان مفهوم نیست که صددرصد آن کارها را انجام داده است. به‌طور مثال نمره ۱۵ برای یک دانش‌آموز قابل قبول است، باید با روحانی این طور برخورد کرد. زیرا ممکن است دولت روحانی مشکلات را برجسته کند و صاحبنظران خارج از چارچوب دولت آن را نادیده بگیرند. اگر حتی نمره دولت عالی نباشد اما نمره قبولی گرفته است. در مساله برجام دولت عملکرد مطلوبی دارد و در اقتصاد گرچه عملکردش چندان قابل ملاحظه نبوده اما بد هم عمل نکرده است. بنابراین در کل با این نمرات می‌توان دولت را پذیرفت.

اگر ما این مساله را قبول داشته باشیم که آرای سازمانی روحانی بیشتر از سوی اصلاح‌طلبان است علت رفتار دوگانه سیاسی روحانی نسبت به اصولگراها و اصلاحات چیست؟
افرادی که انتظارات را افزایش می‌دهند توجه مناسب به شرایط دارند، با ملاحظه شرایط، روحانی خوب عمل کرده است نه به این مفهوم که روحانی اصلاح‌طلبانه عمل کرده است، با ملاحظه دیدگاه‌ها، برنامه‌ها و فشارهای موجود بر روی او خوب عمل کرده است. اگر ما مبنای انتخابمان را برنامه اصلاح‌طلبانه قرار دادیم مسیر اشتباه است بلکه مبنای انتخاب اصلاحات برنامه‌های روحانی بوده است. برنامه روحانی را باید در برابرش قرار دهیم و به او بگوییم که شما باید این کار را انجام می‌دادید اما انجام ندادید، این منطق درست است، با این منطق می‌توان به روحانی انتقاد کرد و با این منطق در نهایت عملکرد روحانی قابل قبول است. با توجه به عملکرد روحانی می‌توان گفت که او یک چهره معتدل است، نه گرایش تام به اصولگرایان دارد و نه گرایش کامل به اصلاحات. بلکه تنها بخشی از برنامه‌های او به برنامه‌های اصلاحات نزدیک است.

206/201

کد خبر: 676899

وب گردی

وب گردی