ملازهی: به توافقنامه صلح دولت افغانستان و حزب اسلامی حکمتیار می توان امیدوار بود

یک کارشناس مسائل غرب آسیا با اشاره به توافقنامه صلح میان دولت افغانستان وهیات مذاکره کننده حزب اسلامی گفت: می توانیم امید هایی به پایدار بودن این صلح داشته باشیم.

ایسکانیوز- مجتبی اسماعیلی: دولت اشرف غنی با وجود اختلافات جدی با عبدالله عبدالله و وجود تهدیدی چون طالبان در جنوب افغانستان، با یکی از مخالفان دیرینه ی خود به نام گلبدین حکمتیار به تفاهم رسیده و اعلام صلح کرد. گلبدین حکمتیار تاکنون سه بار به عنوان نخست وزیر افغانستان منصوب شده و هر بار مجددا با دولت وقت وارد جنگ شده است. مقطعی با چپ ها وارد جنگ، صلح و سپس مجددا وارد جنگ شد و بعد ها همین سیکل را در قبال اسلام گرایان تکرار کرد. او مدتی مورد حمایت کشورهای عربستان سعودی، پاکستان و آمریکا بود. بعدها مدتی را در ایران زندگی کرد و سابقه ی حمایت از صدام حسین را نیز در کارنامه دارد.

این در حالی است که دولت کابل و حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار هفته گذشته متن توافقنامه صلح را منتشر کردند.

در همین زمینه و امضای توافقنامه صلح میان دولت افغانستان وهیات مذاکره کننده حزب اسلامی و استحکام این توافق نامه، روابط با سایر کشورها و اهداف چنین امضای صلحی خبرنگار ایسکانیوز با پیر محمد ملازهی کارشناس مسائل افغانستان و غرب آسیا به گفت و گو نشسته است.

در ادامه متن این گفت و گو آورده می شود:

با توجه به گذشته ی پر ماجرای حکمتیار، آیا می توان به ایجاد یک رابطه ای مستحکم میان او و دولت اشرف غنی امیدوار بود؟

پیش بینی این موضوع کمی مشکل است. زمانی که سوابق حکمتیار را بررسی می کنیم جایی برای امیدواری باقی نمی ماند. او سوابق منفی فراوانی در زمینه ی جنگ، توافق و بر هم زدن توافق دارد. اما از طرف دیگر این نکته را نباید فراموش کرد که جایگاه امروزی حکمتیار و حزب اسلامی او، متفاوت از جایگاهی است که این تشکیلات در گذشته داشته است. در زمان حضور شوروی در افغانستان، گروه حکمتیار یکی از قوی ترین تشکیلات های جهادی در زمان خود بود. مورد توجه سازمان جاسوسی پاکستان قرار داشت و از طرف بسیاری از کشورها کمک های مالی و تسلیحاتی دریافت می کرد. آن ها در مقطعی بیش از هر تشکیلاتی در افغانستان مورد حمایت سایر کشورها قرار می گرفتند. لذا می توانستند با یک گروه متحد شده و با گروهی وارد جنگ شوند. اما حزب اسلامی امروز دچار تجزیه شده است و بخشی از این تشکیلات وارد دولت شده و دو وزیر در کابینه ی اشرف غنی دارند. از طرفی خود حکمتیار آن قوا و سوداهای دوران جوانی را در سنین کهنسالی نخواهد داشت. لذا با توجه به این ملاحظات، این می تواند آخرین بازی سیاسی حکمتیار باشد و می توانیم امید هایی به پایدار بودن این صلح داشته باشیم.

روابط حکمتیار با سایر کشورها چگونه است؟

بعید است که وابستگی جدی میان او وسایر کشور ها وجود داشته باشد. درباره ی صلح با دولت می توان گفت قطعا مسالحه ای در میان بوده و حداقل توافق ضمنی کشورهای پاکستان و آمریکا در میان است. به ویژه که آمریکایی ها برای دستگیری او جایزه 2 میلیون دلاری تعیین کرده بودند. حکمتیار به انتهای دوران سیاسی خود رسیده است. از زمانی که او به پاکستان پناهنده شد، تا به امروز چرخش های بسیاری انجام داده است. بعد ها با پاکستان به مشکل برخورد. یا در جریان اخراج صدام حسین از کویت او در مقابل آمریکا و عربستان سعودی ایستاد و از صدام حمایت کرد. لذا او در زمینه بین المللی یک مهره ی سوخته است که دیگر دستگاه های امنیتی کشورهای همسایه هم چندان به تشکیلات او توجه نمی کنند.

دوستی اشرف غنی و حکمتیار چه نفعی برای حکمتیار خواهد داشت؟

یکی از فواید این رابطه جلوگیری از ریزش بیشتر تشکیلات او و ایجاد فضای مناسب جهت بازگرداندن نیروهای از دست رفته است. همچنین او می تواند به عنوان رهبر یک حزب مطرح در انتخابات افغانستان شرکت کند و کماکان در صحنه ی سیاسی کشور باقی بماند. بنظر می رسد حکمتیار زمان مناسبی را برای آشتی با دولت انتخاب کرده و می توان امیدوار بود که این بار کمی واقع بینانه تر از گذشته عمل کند و نسبت به عهد و پیمان خود پایبند باشد.

هدف اشرف غنی از این دوستی چیست؟

برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید یاددآور شد، آقای اشرف غنی جریان پشتون را رهبری می کند و عبدالله عبدالله جریان های غیر پشتون و به ویژه تاجیک ها و جمعیت اسلامی ربانی را تحت حمایت خود دارد. شاید اشرف غنی تصور می کند بتواند از حکمتیار به عنوان اهرمی برای افزایش شانس پیروزی خود در انتخابات ریاست جمهوری آینده استفاده کند. از طرفی صلح با حکمیتیار مقدمه صلح با سایر جریان های تاثیرگذار کشور افغانستان، به ویژه طالبان است. اشرف غنی امیدوار است بتواند طالبان را متقاعد کند که آن ها هم دست از جنگ برداشته و در دراز مدت تبدیل به یک حزب اثرگذار در ساختار قدرت شوند.

در این صورت باید در انتظار چه تغییراتی در ساختار حکومت افغانستان باشیم؟

عبدالله عبدالله در تلاش است تا با تبدیل نظام ریاستی به نظام پارلمانی، پست نخست وزیری را تبدیل به اصلی ترین پست اجرایی دولت کند. از طرفی بحث ایجاد حکومتی فدرال در آینده وجود دارد. به گونه ای که افغانستان بجای تجزیه شدن، به چهار منطقه ی خودمختار تقسیم شود که هر گروه براساس میزان جمعیت خود نمایندگانی در پارلمان داشته باشد.

304/201

کد خبر: 681132

وب گردی

وب گردی