انقلاب اسلامی ایران در راستا و استمرار نهضت عاشورا

حجت الاسلام علی عسکری*

نهضت و قیام عاشورا با پرچمداری سید وسالار شهیدان حضرت حسین علیه السلام و در راستا و استمرار بعثت پیامبر (ص) و غدیر ولایت که بهار امامت و اهل بیت عصمت و طهارت است به وقوع پیوست . نهضتی که درخت دین را با خون آبیاری کرد و فلسفه اصلی آن مبتنی بر معروف گستری و منکرزدایی بود. امام و پیشوای هدایت دینی اسلام، حسین (ع) که درس استقامت و پایمردی، عشق و خدا محوری را از جدّش رسول خدا (ص) و پدر بزرگوارش علی (ع) آموخته بود در این قیام شورانگیز اسلامی بر علیه حاکمیت ظالمانه و نامشروع یزید، توانست برای همه ادوار تاریخ بعد از خودش درس آزادی و دینداری به انسانها بیاموزد و به عنوان چراغ راه هدایت و کشتی نجات امّت تا قیامت شناخته گردد. آن حضرت از زبان جدّش رسول خاتم (ص) شنیده بود که امر به معروف و نهی از منکر فریضه ای بزرگ و با عظمت است و دیگر فرایض دینی و واجبات شرعی اسلام بدان بنا شده است او با درک درست و صحیح از اثر بخشی معروف گستری و منکر زدایی در جامعه دینی ، محور حقیقی نهضت و قیامش را بر این اصل مهم اسلامی استوار ساخت و فرمود: اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَب الأِصلاح فِی اُمّة ِ جَدّی وَ اُرِیدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفَ وَ اَنهی عَنِ المُنکَر وَ اَسیرُ بِسیِرَةِ جَدّی وَ اَبِی عَلَیِ

ابنِ اَبی طالِب عَلَیهِ اَلصَلاةُ وَ اَلسَّلامُ- تنها دلیل خروج و قیام من ، طلب اصلاح در میان امت جّدم رسول خدا (ص) است. اراده کرده ام معروف گستری کنم و منکر زدا باشم و در سیره جّدم رسول خدا (ص) و پدرم علی ابن ابی طالب (ع) گام بردارم.

این امام همام و خستگی ناپذیر ، در کمال شجاعت و اخلاص پس از بیعت نکردن با یزید، سفر عشق آغاز کرد و از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا سفیر هدایت بعثت و غدیر شد. خطابه ها و سخنان روشنگرانه و پر شور آن حضرت شاهد مثال آشکار، امر به معروف و نهی از منکر زبانی و کلامی اوست ولی حضرت تنها به زبان اکتفا نکرده و در مسیر رسیدن به کربلا آن هنگام که لشکر یزید را در برابر خود دید فرمود : اَلا تَرَوُنَ اَنَّ اَلحّقَ لا یُعمَلُ بِهِ وَ الباطَلَ لاِ یَتَناها عَنهُ فَاِنّی لا اَرَی المَوتَ اِلّا سَعادَة وَ الحَیاةَ مَعَ الظالِمینَ اِلّا بَرَما- ای مردم آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و باطل پایان و نهایتی ندارد . لجامش گسیخته شده و همه جا را در می نوردد در چنین شرایطی من مرگ را به جز سعادت نمی دانم و زندگی با ظالمان را به جز خفت و خواری نمی‌انگارم. این کلام نورانی و تکان دهنده حضرت ، در حربن یزید ریاحی فرمانده سپاه شام و یزید، چنان هوشمندی حاصل کرد؛ وباعث تغییر شد که او خود را برای همیشه از قید نظام سلطه و ظلم پیشه یزید و بنی امیه رهایی داد. در رکاب امام (ع)قرار گرفت و شربت شهادت نوشید. در این میان ابرار و یاران خالص امام و پیشوای سوم شیعیان نیز دانستند که دین و ولایت بدون استقامت و جهاد عملی در برابر دشمن ، امکان دوام و استمرار ندارد و لازم است عاشورا را با خون خودشان رقم بزنند. از آن روز تا دوران معاصر، عاشورا سرچشمه جاوید قیامها و نهضت دینی ، اسلام و تشیع محسوب می گردد. دهها و بلکه صدها قیام با تأسی و اقتدا به امام حسین (ع) تاکنون به وقوع پیوسته است. نمونه بارز و آشکار آن قیامها در دوران ما، قیام امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران با کمک مردم دلداده و عاشق بر علیه رژیم سفاک شاه و قدرتهای جهان است. امام راحل (ره) آن یار سفر کرده، بیش از هر کس دیگر می دانست که چگونه امام حسین (ع) با تکیه بر اصل عدم تقدّم بر خدا، خون خود و عزیزانش را تقدیم خدا و دین اسلام کرد و درسخن مظلومانه و عاشقانه ای فرمود: اِن کانَ دینُ مُحَمَّدٍ لَم یَستَقِم اِلا بِقتَلِی فِیاسُیُوف َ خُزِینی - اگر دین جدّم حضرت محمد(ص) مستقیم و استوار نمی گردد مگر با ریخته شدن خون من، پس ای شمشیرها مرا در بر بگیرید که من عاشق و شیفته خون دادن در راه دین و مکتبم. او با درس آموزی از عاشورا و کلام حیاتبخش و معنوی امام حسین (ع) بود که در محرم سال 1357 طی پیامی خطاب به ملت ایران اعلام کرد: همه و همه هم صدا و پشت بر پشت هم، به سوی هدف مقدس اسلام یعنی برچیدن سلسله پهلوی و هدم و نابودی نظام منحط شاهنشاهی و برقراری جمهوری اسلامی مبتنی بر احکام مترقی اسلام به پیش، که پیروزی از آن ملت به پا خواسته است. این پیام عاشورایی امام راحل به عنوان فرزندی از سلاله امام حسین(ع) زمانی صادر شد که آمریکا و اسرائیل بر ایران سلطه همه جانبه داشته اند و شاه پرستی جای خداپرستی را گرفته بود. بطوریکه در جهت سرسپردگی به شاه و طاغوت بر سرِ دربِ پلیس راه ها و مدارس کشور این شعار نصب شده بود:

شهنشاها مهر تو کیش و آئین ماست

پرستیدن نام تو دین ماست

راهپیمایی مردم شیعه و پیروان امام حسین (ع) در تاسوعا و عاشورای سال 1357 که با پیام امام(ره) همراه بود تقابل شاه و ملت را در پی داشت و کمر طاغوت را شکست و نتیجه اش پیروزی خون بر توپ

و تانک شاهنشاهی بود. سرانجام شاه فرار کرد و پیروزی ملت مسلمان ایران با رهبری امام خمینی و مقاومت مردم باعث تغییر قانون اساسی شد. در قانون قانون اساسی پس از پیروزی که به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نام گرفت و خبرگان ملت آن را تصویب و به تایید امام(ره) و مردم رسید، آمده است:

حاکمیت مطلق برجهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچ کسی نمی توند این حق الهی را از انسان سلب کند، یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خدادادی را از طرقی که در اصول بعد می آید اعمال می کنند.

از جمله اصول مهم، تعیین کننده و سرنوشت قانون اساسی اصل هشتم آنان است که به معروف گستری و منکرزدایی در آن تصریح شده است. در این اصل می خوانیم:

در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفه‏ای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین می‌کند.

«و الموُمنون و الموُمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر.»

این اصل به مسئولیت های مشترک ملت و مسئولان نظام تاکید دارد و تنها اصلی است که آیه شریفه ای از قرآن در متن آن

قرار داده شده و پیام عاشورایی ملت ایران را یادآوری می کند.

با داشتن چنین قانون و نظامی ضروری است با خون پاک امام حسین(ع) ، روح بلند امام(ره) و شهیدان انقلاب اسلامی هم پیمان شویم که به اسلام و آرمانهای تصریح شده در قرآن و سنت پایبند باشیم و بدانیم که تمام مقصد ما همچنانکه امام (ره) فرمود مکتب ماست. اگر مردم مسلمان در گذشته خون دادند و شهید شدند و از راه مبارزه و جهاد پا پس نکشیدند برای این بود که اصول و ارزشهای دینی و اسلامی را مبنای نظر قرار داده و همیشه چنین اندیشه نمودند که خون امام حسین (ع) و شهیدان اسلام در طول تاریخ برای معروف گستری و منکرزدایی بود و نه چیز دیگر.

امروزه ملت غیور ایران بویژه نخبگان دلسوز و مسلمان بر این باورند که انقلاب است ایران در استای نهضت و قیام عاشورا شکل گرفته و در همین خط سیر باید ادامه و استمرار پیدا کند . نباید بگذاریم تحریفات دشمنان انقلاب، نهضت ناب عاشورا و انقلاب اسلامی را با آسیب مواجه کند. مطلب مهم و قابل توجه در این رابطه این است که بدانیم علت محدثه و ایجادی همان علت مبقیه و نگهدارنده هست. اگر اسلام، مردم از جان گذشته، و رهبری دینی باعث پیدایش نهضت اسلامی است که چنین است استمرار و پایداری آنهم بستگی تام و تمام به آنها دارد. با کم رنگ شدن هریک از این سه ضلع مهم انقلاب، انقلاب اسلامی هم به کم رنگی می گراید بویژه که تلاش عمده عمده دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب بر نفی ارزشهای اسلامی متمرکز است. همان ارزشهایی که باعث پدیداری نهضت اسلامی در ایران شد. رهبر معظم انقلاب اسلامی سالها پیش از این فرمود: در انقلاب اسلامی، کتاب و سنت جایگزین اسلام خرافه و بدعت ، اسلام جهاد و شهادت جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت، اسلام تعبد و تعقل جایگزین اسلام التقاط و جهالت، اسلام دنیا و آخرت جایگزین اسلام دنیاپرستی یا رهبانیت، اسلام علم و معرفت جایگزین اسلام تحجر و غفلت، اسلام دیانیت و سیاست جایگزین بی بندوباری و بی تفاوتی، اسلام قیام و عمل جایگزین اسلام تشریفاتی و بی خاصیت، اسلام نجات بخش محرومین جایگزین اسلام بازیچه قدرت

ها و خلاصه اسلام ناب محمدی جایگزین اسلام آمریکایی شد. با دقت در این کلام رهبری اگر بخواهیم بگوییم چه چیزی آفت برای اندیشه دینی حاکم بر نهضت و انقلاب است، طبیعی است گفته شود، اندیشه و فکری که باعث خرافه و بدعت، اسارت و ذلت، التقاط و جهالت، دنیاپرستی یا رهبانیت، تحجر و غفلت، بی بند وباری و بی تفاوتی، تشریفات ظاهری و بی خاصیتی، بازیچه قدرتها شدن و در یک کلمه اسلام آمریکایی است.

اسلام بی خاصیت و ظاهرگرایانه ای که حرکت به سوی الله و تکامل معنوی را بر روی مسلمانان سد می کند و باعث تحریف و پوستین وارونه و سست عنصری مسلمانان می گردد.

امید آنکه بتوانیم با تمسک به ولایت و ارزشها و همچنین عزاداری مبتنی بر شعار و شعور به مثل گذشته راه امام حسین (ع) و شهیدان را ادامه دهیم و لحظه ای از آرمانهای آنان غفلت نکنیم.

*معاون امور مجلس دانشگاه آزاد اسلامی

102/101

کد خبر: 684954

وب گردی

وب گردی