به گزارش ایسکانیوز و به نقل از همشهری آنلاین، هرسال، در این روز شعارهایی برای حمایت از قشر روشندل جامعه داده میشود که گوش فلک را کر میکند. اما همین که روز جهانی عصای سفید به پایان میرسد، خیلیها چشم بر مشکلات روشندلان و وعدههایی که دادهاند، میبندند. در این میان امسال علی صابری، عضو روشندل شورای شهر تهران در میان انبوه مشکلاتی که نابینایان و البته کل جامعه معلولان و کمتوانان با آنها درگیر هستند، چند خبر خوش دارد. او با شعار حمایت از معلولان وارد شورای شهر تهران شد و پس از نشستن بر صندلی شورا بلافاصله با این رویکرد پیگیریهایش را آغاز کرد؛ پیگیریهایی که مهمترینش تشکیل شورای مشورتی شهر دسترسپذیر در امور معلولان و کمتوانان برای شهردار پایتخت بود. این روزها، صابری اگرچه با یک بیماری نیز دست و پنجه نرم میکند، اما همچنان بهدنبال اصلاح قوانین حمایتی از معلولان است. با او به بهانه روز جهانی عصای سفید و اقداماتی که در راستای حمایت از معلولان در حال انجام است یا انجام خواهد شد و همچنین کمبودها و مشکلات این حوزه گفتوگو کردهایم. او در میان صحبتهایش، اقدامات سال گذشته را هم مرور کرد و از تصمیم سرنوشتساز پیشروی مجلس شورای اسلامی گفت که میتواند گرههای بسیاری از مشکلات معلولان باز کند.
آقای دکتر، اگر بخواهید به بازخوانی مهمترین اقدامات صورتگرفته یکسال گذشته مربوط به معلولان (از 24مهرماه94 تا به امروز) بپردازید، به چه مواردی اشاره میکنید؟
یکی از مهمترین مسائل در زمینه همه معلولان که نابینایان هم جزئی از آنها هستند، اصلاح قانون جامع حمایت از حقوق معلولان یا بهعبارت دیگر لایحه «احقاق حقوق شهروندی معلولان» بود. این لایحه سال گذشته به مجلس پیشین رسید و برای آن کمیسیون مشترکی هم تشکیل شد. البته متأسفانه عجله در بررسی آن، سبب شد تا اصل هشتاد و پنجی شود و شورای نگهبان به همین مسئله ایراد بگیرد. ایراد شورای نگهبان بر این بود که چون اکنون قانونی در این رابطه وجود دارد، ضرورتی ندارد که در صحن مجلس مطرح شود و باید به کمیسیون تخصصی بازگشت داده شود. سرانجام هم عمر مجلس نهم به رسیدگی مجدد لایحه کفاف نداد. اگرچه شورای نگهبان میتوانست به مصوبه مجلس ایرادی نگیرد اما به هرحال حق قانونیاش بود و از آن استفاده کرد. البته شورای نگهبان ایرادات دیگری هم به قانون ارسالی گرفته بود؛ ازجمله اینکه نظرات غیرکارشناسی وارد قانون شده بود. بهنظرم نتیجه مهم این اتفاق این بود که نباید شعاری به مسائل نگاه کرد؛ درحالیکه باید اساسا مسیرهای قانونی طی شود چراکه مقررات بالادستی و حساب و کتابهای خاصی در مورد بودجه عمومی کشور وجود دارد و برخلاف نظر برخی گروهها و متأسفانه برخی گروههای معلولان نمیتوان بیتوجه به قوانین امتیازاتی را گرفت.
لایحه مورد نظر اکنون در چه وضعیت و مرحلهای است؟
لایحه به مجلس برگشت داده شده و مجلس دهم باید با دقت بیشتری مسائل آنرا بررسی کند. به هرحال بنده و خیلیهای دیگر از کارشناسان حوزه در جریان جزء بهجزء تنظیم لایحه در دولت بودیم اما لحظات آخر از آنچه باید اتفاق میافتاد جا ماندیم و ایراداتی وارد آن شد.
بهنظرتان چه کار باید میشد؟
به غیراصل هشتاد و پنجیشدن، شاید میشد با دقت بیشتر کاری کرد تا ایرادات مدنظر شورای نگهبان وارد نشود. این تجربهای است تا معلولان و مسئولان مربوطه از فریادزدن و شعار دادن خارج شوند و کارشناسانه رفتار کنند. اصلا نیازی نیست که کارشناسان حتما از جامعه معلولان باشند. مثلا بهنظرم اگر امروز کسی بخواهد وارد حوزه معماری مدرن شود لازم نیست حتما خودش معمار باشد، او میتواند پروژه تعریف کند و برای اجرای صحیح آنها از تجربیات معماران استفاده کند و هزینه بدهد. برای مسائل قانونی و حقوقی و قانوننویسی نیز وضعیت به همین صورت است و میتوان اینگونه عمل کرد.
آقای دکتر، لایحه «احقاق حقوق شهروندی معلولان» در دولت یازدهم هم دچار تغییراتی شد که گویا خیلی مدنظر شما نبود. این تغییرات چه بودند؟
لایحه به 2بخش تقسیم شد که یک بخش آن در 28ماده مصوبه دولت شد و بخش دیگرش را در قالب لایحه به مجلس ارائه دادند. حال نکتهای که مطرح میشود این است که به هر ترتیب مصوبه دولت از مصوبه مجلس که قانون بهحساب میآید، اعتبارش پایینتر است. امیدوارم که مجلس شورای اسلامی هم این 28ماده را همراه با مواد لایحه پیشنهادی بررسی کند. البته با کارهایی که تشکلهای شبکه نابینایان و کمبینایان انجام داد، در ماده 28مصوبه دولت، شبکه ملی نابینایان و کمبینایان گنجانده شد و این باعث شده تا نابینایان در بخش مدنی از سایر معلولان کمی جلوتر باشند. این در حالی است که برخی معلولیتها، شبکههای ملی ندارند. اگرچه سازمان بهزیستی کشور یکسری کمکهایی برای تشکیل مجمعهایی از ان.جی.اوهای فعال در حوزه معلولیت که واقعیت دولتی و نیمهدولتی دارند، انجام داد. مهم این است که خود معلولان شبکههای ملی درست کنند چراکه در غیراینصورت آفتهای سایر ان.جی.اوها، شامل ان.جی.اوهای مجمعها هم میشود.
آیا این شبکهها از نظر اشتغال یا آموزشهای فنی- حرفهای برای نابینایان میتوانند مؤثر ثمر واقع شوند؟
خیر، در 28مادهای که اشاره کردم من بحث مستقیم اشتغال را ندیدم اما در رابطه با آموزشهای فنی- حرفهای مواردی ذکر شده است. اگرچه در لایحه به موارد اشتغال پرداخته شده است.
در سالی که گذشت چه مسائل مهم دیگری اتفاق افتاد؟
موضوعی که سال گذشته و متأسفانه درست در محدوده روز جهانی نابینایان، اتفاق افتاد، رد اصلاح بند6 ماده28 قانون انتخابات بود. با اصلاح این بند امکان کاندیداتوری نابینایان و ناشنوایان در انتخابات مجلس شورای اسلامی فراهم میشد که مجلس نهم این اصلاحیه را رد کرد. نکته اینجا بود که این تصمیم با ادبیات سخیفانهای گرفته شد و برخی نمایندگان ازجمله آقایان کاتب و دهقان از رد این اصلاحیه استقبال کردند. این نشان میدهد که پروسه سیاسی چگونه میتواند بر فرایند یک تصمیم مهم ملی اثر بگذارد.
آیا امیدی وجود دارد که این ماده قانونی در مجلس فعلی اصلاح شود؟
با صحبتی که اخیرا با نمایندگان مجلس داشتهایم تا از طریق طرح مجلس یا پیشنهادی از سوی دولت، این مسئله حل شود. برای این منظور با نمایندگان فراکسیون امید و نمایندگان تهران رایزنیهایی داشتهایم. به غیر از این، با آقای همایون هاشمی، نماینده میاندوآب، شاهین دژ و تکاب که سابقه ریاست سازمان بهزیستی کشور را در کارنامه دارند و خانم الماسی نماینده عسلویه هم صحبت کردیم. البته هنوز بحث کارشناسی نشده و ما باید دلایل تخصصی خودمان را ارائه دهیم. اگرچه ما چیزی خارج از قانون نمیخواهیم. باید درنظر داشت که ایران به کنوانسیون جهانی حقوق افراد دارای معلولیت ملحق شده است که در آنجا موضوعات رفع تبعیض وجود دارد. اگر مصوبات همین کنوانسیون اجرا شود تبصره 6ماده 28قانون انتخابات اصلاح میشود.
آیا نیاز به فراکسیون مخصوص معلولان در مجلس نیست؟
امیدواریم که فراکسیون حمایت از حقوق معلولان که در مجلس هفتم راهاندازی شده بود، مجددا تشکیل شود. در این زمینه هم با هر نماینده مجلس هم که شده، فارغ از جناحهای سیاسی برای تشکیل و راهاندازی مجدد آن صحبت کردهایم.
در شورای شهر تهران چه اقداماتی صورت گرفت؟
اینکه ادبیات حقوقی دسترسپذیری شهر وارد تمام موضوعات ازجمله منشور حقوق شهروندی که شورا مصوب کرد، شده است. از سوی دیگر، با توجه به تبصره 2قانون بودجه شهرداری تهران در سال95دسترسپذیری پیوست پروژهها شده تا پیمانکاران و مجریان، هنگام اجرای پروژهای ملزم به رعایت موضوعات مربوط به این بخش شوند. این را میتوان بزرگترین دستاورد برای جامعه معلولان طی یکسال اخیر دانست. بهنظرم بدینترتیب دسترسپذیری خودبهخود در قانون بودجه سالیان بعد هم آورده و پیوست پروژهها میشود و نیازی به تکرار آن نباشد.
طی یکسال گذشته از شهردار تهران مکرر خواستهایم تا گروه مشورتی شهر دسترسپذیر را در مسائل جدی بهکار بگیرد. اگرچه ما مخالف کمکهای مالی و سختافزاری به معلولان مثل مناسبسازی منازلشان نیستیم اما واقعیت آن است که باید گروههای مدنی کار مهمتری را انجام دهند. بهنظرم بازتوانی و کمکبخشی به ستاد مناسبسازی فضاها و معابر شهر تهران وظیفه این شورای مشورتی است تا ساختار اداری و جایگاه لازم را پیدا کند. حتی در مسائل جزئی هم این شورا میتواند ورود پیدا کند.
مثل چه مسائلی؟
مثلا مصوباتی در مورد ازدواج آسان در شهرداری وجود دارد. حال گروه مشورتی شهر دسترسپذیر میتواند در مورد اینکه ازدواج آسان برای معلولان چگونه و با چه ضوابطی باشد، با تدوین آییننامههای اجرایی لازم ورود پیدا کند؛ یعنی شورای مشورتی شهر تهران باید اینگونه مشاورهها را به شهردار بدهد. در واقع به همینخاطر طی یکسال گذشته در هر نامهای که به شهردار پایتخت نوشتهام، اگر ایده خامی را هم مطرح کرده بودهام، خواستهام تا ایشان مشاورههای گروه مشورتی را هم طلب کند. به هرحال گروه مشورتی باید ساختاری پیدا کند که با عوضشدن شهردار، پابرجا بماند.
شما چه نمرهای به گروه مشورتی شهر دسترسپذیر از نظر عملیاتی عمل کردن و مشورت دادن به شهردار میدهید؟
این گروه گزارش کارشان را به من دادهاند اما بهتر است گزارش کار آنها را از خودشان بخواهید و دیگران به عملکردشان نمره بدهند. بهنظر من عملیاتی و کف خیابانی کار کردهاند ولی اینکه من تاکنون ندیدهام که به شهردار مشاوره داده باشند. بهنظرم هنوز جایگاه واقعی را پیدا نکردهاند. شاید انتظار ما بالاست. بهنظرم باید از خودشان موضوع پیدا کنند.
تدوینشیوهنامه مناسبسازی معابر شهر تهران تابستان امسال به پایان رسید و چندی پیش از سوی شورای معاونان شهردار تهران ابلاغ شد. بهنظرتان چقدر در تدوین آن توانستهاند صحیح عمل کنند؟
ببینید تا وقتی که شیوهنامه شکل عملی و اجرایی بهخودش نگیرد نمیتوان در مورد آن اظهارنظر قطعی کرد. اما با ابلاغ شیوهنامه، همهچیز نظم پیدا میکند و آنوقت میتوانیم بفهمیم که کجای کارمان ایراد دارد و رفعش کنیم. بهنظرم نفس بودنش خیلی خوب است.
آیا این نظم به هزینهکرد بودجههای بخش مناسبسازی معابر هم تسری پیدا میکند؟
در مورد بودجههای مناسبسازی بحث زیادی وجود دارد و شورای مشورتی برای نظم پیدا کردن و درست هزینهشدن آن باید ورود کند. سؤال این است که با وجود شیوهنامه فعلی آیا در قالب بودجه سرفصلهای دیگر عمرانی و جاری مثل آسفالت در اختیار مناطق و شرکتها قرار میگیرد و آنها به دلخواه بودجه را هزینه میکنند یا اینکه در اختیار ستاد مناسبسازی معابر قرار میگیرد و آنها طبق طرحهای خودشان، از آنها استفاده میکنند؟ بهنظرم طی روش دوم، بودجه سامان مییابد و یکنواخت میشود؛ چراکه ستاد مناسبسازی معابر و فضاهای شهری از همه معاونتها نماینده دارد. اینگونه نظارت روی اجرا هم راحتتر میشود و چنانچه کاری غیرصحیح انجام شود، خودش را نشان میدهد اما طبق روش کنونی اول اگر در منطقهای اقدام نامناسب صورت گیرد نمیتوان متوجه آن شد. البته باز هم تأکید میکنم شورای مشورتی برای بررسی عملی تخصیص بودجه باید ورود پیدا کند.
سال قبل درخصوص ایجاد نرمافزارهای رایانهای و تلفن همراه برای نابینان، شاهد یکسری اقدامات مثل نرمافزار متنخوان بودیم. این اقدامات چقدر رنگ اجرایی واقعی بهخودشان گرفتهاند؟
ببینید ما در زمینه نرمافزارها با چالش زبان فارسی روبهرو هستیم که باعث میشود مثل نمونههای خارجی و انگلیسی جامع نباشند. با وجود این، بودنشان بهتر از فقدانشان است. در زمینه گوشیهای تلفن همراه اقدامات خوبی صورت گرفته اما هنوز با آنچه باید باشد، فاصله بسیار دارد. مثلا نرمافزارهایی برای نابینایان و کمبینایان طراحی شده که پس از نصب روی گوشی تلفن همراه فرد میتواند ضمن آگاهی یافتن از مشخصات محل جغرافیایی که در آنجا حضور دارد، بداند که چه ساختمانهای مهم اداری، خدماتی، فرهنگی، ورزشی، درمانی، اقتصادی و... در نزدیکی وی وجود دارند.
از سوی دیگر امیدوارم که نقشه جامع شهری و جیپیاسهای خوب همه جا فراگیر شود تا نابینایان بتوانند از طریق آن برای آنکه بدانند دقیقا کجا قرار دارند و اطرافشان چه خدماتی مثل ایستگاه اتوبوس، شعبه بانک و... وجود دارد، استفاده کنند. فراهمشدن این جیپیاسها هم کار سختی نیست و نیاز به هماهنگی بینبخشی ندارد. برای این منظور از چند دانشگاه معتبر کشور خواسته شده تا نرمافزار سادهای را طراحی کنند که پس از نصب با کمک جیپیاس گوشی موقعیت فرد را روی نقشه بهصورت گویا اعلام کند. در ضمن همه اماکن و ساختمانهای مهم شهر در نقشه آن ثبت شده باشد تا از طریق صوت، فرد نابینا، معلول یا سالمند را در هدایت به سمت محل مورد نظرش برای انجام کار بهخوبی راهنمایی کند. البته گفتم نیاز به نقشه جامع داریم زیرا اکنون جیپیاس و نقشه شهر برای همه مردم و نه فقط نابینایان یکسری مشکلاتی دارد.
در زمینه بانکداری برای نابینایان و معلولان هم اقداماتی صورت گرفته است؟
بانک شهر نسبت به بقیه جدیتر وارد عمل شده است. این بانک و چند بانک دیگر برخی شعبشان را مناسبسازی کردهاند. نرمافزارهای بانکی مخصوص که البته هزینهبر است خوب است. با وجود این، بنده به 2کار خیلی معتقدم؛ یکی دسترسپذیر کردن سایتهای بانکداری برای نابینایان است و نیاز است تا اینترنتبانک برای معلولان محقق شود. دوم اینکه خودپردازهای گویا با نصب دکمهای که صوت آن برای نابینایان فعال شود هم باید فراگیر شود. علاوه بر این، پیشنهادی دارم که هزینهای ندارد اما هنوز هیچ بانکی آنرا اجرا نکرده است. پیشنهادم این است که در هر بانکی یکباجه برای پاسخگویی به معلولان و کمتوانان راهاندازی شود. البته نه بدان معنی که متصدی آن باجه فقط پاسخگویی مراجعین معلول، کمتوان، سالمند و بانوان باردار باشد بلکه با ورود این افراد به شعبه، او نخستین نفری باشد که با اتمام کار نفر قبلی در باجه مربوطه کارش انجام میشود؛ یعنی آن باجه در روز کار عادیاش را انجام دهد ولی با ورود این افراد و نشان دادن کارتشان، به محض تمامشدن کار مشتری قبلی در باجه مورد نظر، کار وی را راه بیندازند.
آقای دکتر، مگر قبلا شهردار تهران برای آموزش و تعیین فردی آگاه برای پاسخگویی به ارباب رجوع معلول در تمام زیرمجموعههای شهرداری بخشنامهای را ابلاغ نکرده بودند که این پیشنهاد شما هم در پی آن بخشنامه در بانک شهر لازمالاجرا شود؟
خب، بانک شهر زیرمجموعه شهرداری نیست یا شاید لازم است که شهردار تهران برای این کار، روی بخشنامه قبلی هم بخشنامهای بزند. مدیرعامل بانک شهر هم احتمالا میتواند با توجه به بخشنامه شهردار تهران، بخشنامهای را صادر کند. ما هم آمادهایم تا آموزشهای لازم را به کارمندان بانکها برای رفتار با معلولان و کمتوانان بدهیم. البته که معلولان هم باید به حقوق مدنی خود آگاه باشند تا آنرا مطالبه کند.
یعنی بسیاری از معلولان نسبت به حقوق مدنی خود برای مطالبهکردن آنچه حقشان است هم آگاهی لازم را ندارند؟
بله، متأسفانه همین طور است. درصورتی که آگاهی آنها میتواند بسیار به کمکشان بیاید. اینگونه وقتی مطالبات معلولان البته بهطور مسالمتآمیز هم بیشتر شود اتفاقات خوبی نیز میافتد. مثلا میتوان از هتلها انتظار داشت که شماره روی در اتاقها را با خط بریل هم نصب کنند یا مثل قیمت، تاریخ انقضا و سایر مشخصات روی کالاهای مصرفی درج شود. اصلا این طوری آگاهی همه شهروندان و مردم در مورد امور معلولان افزایش مییابد و مثلا دیگر شاهد نیستیم که مجری برنامه پارالمپیک صدا و سیما دائما به اشتباه فوتبال نابینایان را 5نفره اعلام کند. این طور خواسته باعث میشود که شهروندان نحوه تعامل با معلولان را بهتر فرا بگیرند. حتی ممکن است سبب شود تا به جای خیلی از درسهای فانتزی، مبحث برخورد با معلولان بهعنوان یکی از واحدهای درسی در دانشگاه ارائه شود.
در زمینه تفریحی و ورزشی معلولان چه اقداماتی از سوی مدیریت شهری طی یکسال اخیر در تهران انجام شده است؟
اول باید بگویم که بهنظرم زمانی تحولی چشمگیر از نظر ورزش معلولان رخ میدهد که سالن ورزشی در نزدیکی محل سکونت وی وجود داشته باشد. ضمن اینکه سالنها و باشگاههای اختصاصی معلولان مثل مجموعه قمر بنیهاشم برای استفاده تمام وقت احداث شود یا برخی سالنهای شهر بعضی از روزهای هفته را برای استفاده کاملا در اختیار معلولان قرار دهند. البته آقای کربلایی، دبیر بخش معلولان و نابینایان سازمان ورزش شهرداری تهران طی مدت اخیر تحولی چشمگیر در بحث ورزش معلولان و آییننامهها بهوجود آوردهاند؛ بهنحوی که مسابقات غیرحرفهای پارالمپیک در سطح محلهها راهاندازی شده که در بعضی از نقاط پایتخت استقبال از آن بینظیر بوده است.
و سخن آخر؟
بهنظرم سالی که گذشت سال خیلی مهمی از نظر اقداماتی از سوی مدیریت شهری برای معلولان و نابینایان صورت گرفت و سال پیشرو نیز از آن مهمتر است.
105/106