گروگانگیری؛ پایان فروش نمک به جای مواد مخدر

معامله میلیونی مرد بیکار با یک فروشنده موادمخدر برایش دردسرساز شد و او را چندین ساعت در یک انباری مخوف زندانی کرد. این مرد که از روی بیکاری واسطه فروش موادمخدر شده بود، نمی‌دانست که به جای ساک مواد، ساکی پر از نمک را به خریدار می‌فروشد. خریدار نیز بعد از این‌که متوجه شد چه کلاهی سرش رفته است، واسطه را گروگان گرفت تا بتواند پولش را پس بگیرد.

به گزارش ایسکانیوز و به نقل از روزنامه شهروند اوایل هفته گذشته بود که این پرونده پیش‌روی پلیس قرار گرفت. آن هم وقتی که مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و خبر از یک گروگانگیری و اخاذی داد. این مرد به مأموران پلیس گفت: «چند دقیقه پیش بود که برادرزنم با من تماس گرفت. پشت تلفن صدایش می‌لرزید و خیلی ترسیده بود. او گفت که پس از دعوا و درگیری با یکی از دوستانش، در یک انباری زندانی شده و باید ١٥‌میلیون تومان پول به مردی به نام مهیار بدهد تا بتواند آزاد شود. او از من خواست که به سراغ مهیار بروم و این پول را به او بدهم تا آزاد شود. برادرزنم می‌گفت، او را به گروگان گرفته‌اند و باید در ازای آزادی‌اش این پول را پرداخت کنم. در ابتدا پشت تلفن می‌خندیدم. چون اصلا حرف‌هایش را باور نکردم، ولی چند دقیقه بعد متوجه شدم که برادرزنم با چند نفر دیگر نیز تماس گرفته و همین حرف‌ها را تکرار کرده است. برای همین باور کردم که حرف‌هایش حقیقت دارد، ولی خیلی ترسیدم سر قرار بروم. با خودم گفتم اگر بروم و پول را بدهم، شاید برادرزنم را به قتل برسانند. برای همین تصمیم گرفتم موضوع را با پلیس درمیان بگذارم و از شما کمک بخواهم تا بتوانیم بدون هیچ خطری برادرزنم را آزاد کنیم.»
آزادی گروگان
با اعلام این شکایت، با توجه به حساسیت موضوع، بلافاصله تیمی از مأموران پلیس آگاهی مسئول رسیدگی به این پرونده شدند. آنها در ابتدا سعی کردند که شاکی را آموزش دهند تا بتواند سر قرار برود و پول را به گروگانگیران بدهد. درنهایت شاکی نیز پس از آموزش‌های لازم سر قرار رفت تا پول را به گروگانگیران بدهد. کارآگاهان پلیس هم به‌طور نامحسوس محل را تحت‌نظر قرار دادند. شاکی پس از این‌که به محل قرار رسید، طبق خواسته برادرزنش پول را درون یک سطل زباله انداخت و خودش هم از آنجا دور شد. چند دقیقه‌ای کسی درمحل نبود، تا این‌که مرد جوانی به آنجا آمد و به سراغ سطل زباله رفت. او درون سطل زباله را گشت و ساک پول‌ها را پیدا کرد. همان لحظه مأموران نیز او را غافلگیر کرده و دستگیرش کردند. پس از دستگیری این مرد بود که محل نگهداری گروگان هم شناسایی شد و مأموران با ورود به آن انباری این مرد را آزاد کردند. بنابراین متهم و گروگان را برای انجام تحقیقات به شعبه ٤ دادیاری دادسرای ویژه سرقت پایتخت منتقل کردند و آنها صبح دیروز درمقابل سیدامین میروکیلی، دادیار شعبه چهارم از جزییات ماجرای این گروگانگیری گفتند.
نمک به جای مواد مخدر
مرد گروگان زمانی که درمقابل بازپرس قرار گرفت، در رابطه با این ماجرای گروگانگیری گفت: «همه چیز از وقتی که من بیکار شدم، شروع شد. سه‌ماه پیش بود که بیکار شدم و هیچ پولی نداشتم. هرچه هم به دنبال کار می‌گشتم، فایده‌ای نداشت، تا این‌که یک روز وقتی درمیدان محله‌مان ایستاده بودم و به دنبال کار روزمزد می‌گشتم، با مرد اهل افغانستان آشنا شدم. او به سراغم آمد و با هم صحبت کردیم. او درمیان صحبت‌هایش گفت که در افغانستان مزرعه کشت خشخاش دارد، برای همین موادمخدر مرغوبی دارد که می‌خواهد آنها را بفروشد. او وقتی متوجه شد که بیکارم، پیشنهاد داد که برایش مشتری پیدا کنم. این مرد افغان گفت که در ازای فروش هر ١٠گرم موادمخدر، ١٠٠‌هزارتومان به من پورسانت می‌دهد. من هم وقتی دیدم که این پول خوبی است، وسوسه شدم و قبول کردم که برایش مشتری پیدا کنم. برای همین شروع به جست‌وجو کردم تا بتوانم برایش مشتری پیدا کنم. همان زمان بود که با مهیار آشنا شدم. مهیار را از قبل می‌شناختم و آن زمان متوجه شدم که او در کار خریدوفروش موادمخدر است. برای همین او را انتخاب کردم تا به مرد افغان معرفی‌اش کنم. به سراغ مهیار رفتم و گفتم، فروشنده‌ای را می‌شناسم که موا مخدر مرغوب را با قیمت پایین می‌فروشد. او هم زمانی که دید قیمت این مواد مناسب است، قبول کرد که ١٥‌میلیون تومان از او مواد بخرد. من هم موضوع را به مرد افغان گفتم و به واسطه من آنها سر قرار رفتند. از آنجایی که می‌ترسیدیم که دستگیر شویم، مهیار ساک مواد را گرفت و ١٥‌میلیون تومان پول نقد به مرد افغان داد. آنها از هم جدا شدند و من هم به خانه رفتم تا سر فرصت به سراغ مرد افغان بروم و پولم را از او بگیرم، اما ساعتی بعد مهیار با من تماس گرفت و گفت که داخل ساک نمک بوده و من باید پول‌هایش را پس بدهم. خیلی شوکه شدم و به مغازه‌اش رفتم تا با او صحبت کنم. اما به محض این‌که وارد مغازه‌اش شدم، او به همراه برادرش مرا کتک زد و داخل انباری انداخت. مهیار گفت که با اقوامم تماس بگیرم و ١٥میلیونی که از دست داده را جور کنم تا بتوانم آزاد شوم.»
در ادامه مرد جوان که یکی از گروگانگیران است، به بازپرس گفت: «من هیچ اطلاعی از این گروگانگیری و ماجرای اصلی آن ندارم. فقط می‌دانم که چند ساعت پیش برادرم با من تماس گرفت و گفت که مردی از او کلاهبرداری کرده و حالا آن مرد درمغازه‌اش است. برادرم گفت که برای کمک به مغازه‌اش بروم و وقتی رسیدم، شاکی هم آمد. من و برادرم او را مورد ضرب و شتم قرار دادیم و با هم او را داخل انباری مغازه انداختیم. ٦ساعت این مرد درمغازه بود و بعد از آن مهیار از من خواست به محل قرار بروم و پول را بردارم. من هم هر کاری که می‌گفت، انجام دادم و الان هم از جای برادرم بی‌اطلاع هستم.»
پس از صحبت‌های این مرد، دادیار شعبه چهارم دادسرای ویژه سرقت دستور بازداشت مهیار و مرد افغان را صادر کرد و تحقیقات دراین‌باره آغاز شد.

105105

کد خبر: 687495

وب گردی

وب گردی