ایسکانیوز-سارا ابراهیمی: عبدالله ناصری با حضور در ایسکانیوز به تبیین فضای سیاسی کشور پرداخت و و معتقد است که رئیسجمهور سال 96 بدون تردید آقای روحانی خواهد بود و با وجود اینکه احمدی نژاد از حضور در انتخابات منع شده است اما در صورت حضور هم تاثیری در سبد رای روحانی نداشت. او با اشاره به زمزمه هایی مبنی بر معرفی گزینه ای در کنار روحانی تاکید دارد که این امر محقق نمی شود و به طور طبیعی به واسطه شخصیتهای کاریزماتیکی که در حمایت از روحانی حضور دارند صدای این عده در جامعه شنیده نخواهد شد واصلاحطلبان هم این نگرانی را ندارند. همچنین اصلاح طلبان از گرایش اصولگرایان به سمت روحانی استقبال می کنند. وی نامزد اصلی اصولگرایان را سعید جلیلی می داند و اینکه پیام نیامدن احمدی نژاد برای اصولگرایان انسجام بیشتر است.
عضو شورای مشورتی اصلاح طلبان از احتمال حمایت اصلاح طلبان از لاریجانی در صورت عدم حضور روحانی سخن می گوید و البته نیامدن روحانی را قریب به صفر می داند اما اگر این اتفاق بیافتد با توجه به اینکه لاریجانی آن فرد دهه 70 نیست و تغییر کرده است احتمال حمایت از او دور از ذهن نیست .
در ادامه ماحصل گفتگوی ایسکانیوز را با عبدالله ناصری می خوانید:
با توجه به چرخش فضا بعد از نهی احمدینژاد برای حضور در انتخابات حمایت اصولگرایان سنتی از روحانی تا چه حد قابل تصور است؟
ضمن اینکه این تصمیم بسیار هوشمندانه بود اما باید تامل بیشتری در مورد این موضوع داشت، برخلاف اینکه احمدی نژاد در جامعه دارای پایگاه رای بود با این حال نیروی رایآوری هم نبود و راس حاکمیت نسبت به ایشان نظر مثبت نداشت و هم اینکه به طور کلی جزء بخشی از پایگاه اجتماعی اش را با سیاستهای حساب نشده و غیرکارشناسی اقتصادی مانند سهام عدالت و یارانه توانست حفظ کند،که در مجموع در قاعده جامعه چندان مورد اقبال و توجه نبود لذا بعد از لغو تحریمها وامضای برجام بیشتر دستاوردهای سوء و منفی عملکرد آقای احمدینژاد در دوره 8 ساله ریاست جمهوری مشخص شد.
مقام معظم رهبری نسبت به پیروزی احمدینژاد دغدغه داشتند و این مسئله که او آدمی نیست که براساس باورهایی که دارد سیاستهای خود را تغییر دهد بنابراین اگر مجدداً براساس همان رویکردها و سیاستها کارش را دنبال میکرد این روند مورد تایید نظام و راس نظام نبود.
عدم حضور احمدی نژاد می تواند انسجام درونی اصولگرایان را بیشتر کند
حذف یا منع احمدینژاد از بازی انتخابات توسط رهبری میتواند خود به خود پیامی را به جریان اصولگرا القاء کند که آنها با انسجام بیشتری پای صحنه انتخابات بیایند و به نامزد واحد دیگری فکر کنند و فردی را معرفی کنند که دغدغه ای برای راس نظام و حاکمیت ایجاد نکند. اما تا این لحظه فضای درونی جبهه اصولگرایان فضای غیرمنسجمی است مخصوصاً در مورد ریاست جمهوری لذا برخی ازآنها کماکان معتقد به حمایت از روحانی هستند.
در جمهوری اسلامی باید بپذیریم که نه جامعه و نه حاکمیت رئیسجمهوری یک دورهای را نمیپذیرد و با توجه به اجماعی که در جناح اصلاحطلب و هواداران دولت و بخشی از اصولگرایان معتدل حاصل شده است رئیسجمهور سال 96 بدون تردید آقای روحانی خواهد بود. روحانی و هر کس دیگر که بالاخره وقتی لباس ریاست جمهوری را بر تن میکند باید در تاریخ حیات خود ارزیابی شود.
احمدی نژاد هم باید در چهار ساله دوم خود مبنا و منشاء قضاوت درست قرار می گرفت ، بنابراین به نظرم روحانی هم باید رئیس 8 ساله باشد. درست است که در دوره اول دست آورد مهم برجام را برای مردم به ارمغان آورد اما دوره دوم حتماً انتظارات اجتماعی از او افزایش پیدا خواهد کرد. به خصوص در حوزه دست آوردهای برجام و در عرصه اقتصادی که تنگناهای جدی برای مردم است.
اصلاحطلبان در دور دوم از روحانی چه انتظاراتی دارند و دولت باید چه قدمی بردارد؟
مهمترین انتظاری که جامعه از دولت دارد این است که دولت باید نسبت به رکود اقتصادی فکر جدی داشته باشد. در دورانی که دولت دغدغه کاهش نرخ تورم را داشت خیلی از اقتصاددانها معتقد بودند دولت نباید خیلی به این موضوع بپردازد ،بلکه باید در دور دوم به دنبال حل رکود باشد.کارشناسان اقتصادی و دانشگاهیان معتقدند اگر اتفاق خاصی نیافتد و به همین شرایط کشور پیش رود در نیمه دوم سال 96 از این رکود بیرون خواهیم رفت.
احمدی نژاد یکی از کارهایی که کرد که آثارش در درازمدت رفع میشود این است که طبقه متوسط را تقریباً در جامعه از بین برد. طبقه متوسط از نظر اقتصادی فرهنگی و اجتماعی بسیار تاثیر گذار است که که از بین رفته و به این دلیل در عرصه اقتصادی یک جامعه دو قطبی شکل گرفت و جامعه فقیر و غنی در دوره احمدی نژاد خیلی ملموستربود و این اختلاف طبقاتی آشکار را در دورههای دیگر علی رغم فراز و نشیبهای اقتصادی در دولتهای گذشته نداشتیم.
رئیسجمهور سال 96 بدون تردید آقای روحانی خواهد بود
پس از این اتفاق، اقتصاد برای روحانی و دولت یازدهم باید بزرگترین دغدغه و مساله باشد. روحانی در این چند ماه باقی مانده نمیتواند شقالقمر کند اما میتواند به عنوان مقدمه فضای روانی را با ترمیم کابینه در بخش اقتصادی و رفاهی و معیشتی ایجاد کند.
یکی از کارهای خوب دولت در کنار برجام طرح سلامت است که وزارت بهداشت به این مسئله اهتمام ورزید اما با رضایت کامل مردم پیش نرفت و مشکل وزارتخانه مربوطه نبود بلکه مشکل همراهی منابع مالی دولت بود و باید مانند برجام آن را دنبال میکرد.
و این مسائل کارشناسان را به این نتیجه میرساندکه ظاهراً روحانی تمام دغدغه خود را روی برجام گذاشته است و با وجود اینکه نقطه عطف کارنامه دولت روحانی است و شکی در این نیست اما به هر حال با آن مختصاتی که جامعه دارد بعد از آن اتفاقات دیگری را هم میطلبند و چون دولت نتوانست ماهیت پسابرجام را راه بیاندازد خود به خود با حذف قشر متوسط عملاً در لایههای ضعیف جامعه انتظارات پسابرجامی شکل گرفته است.
بعد از توصیه مقام معظم رهبری مبنی بر نیامدن احمدی نژاد در عرصه انتخابات آرایش نیروهای سیاسی را چگونه ارزیابی می کنید ؟
حضور احمدی نژاد تاثیری در سبد رای روحانی نداشت لذا اصلاحطلبان و اصولگرایان روی گردان از احمدی نژاد نامزد مورد حمایتشان روحانی است و اما نیامدن احمدی نژاد با توجه به رفتارهای سه سال آخر دولت نهم شکاف عمیقی در پایگاه رای اصولگرایان ایجاد کرد. پیام منع حضور احمدی نژاد این است که جبهه اصولگرایان را منسجم کند و علاوه بر اینکه احمدی نژاد و نگاه احمدی نژاد را تغییر دهد واصولگرایان به دنبال نامزد واحدی که رقابت را معنادار و جدی شکل دهد بروند و به صراحت بیان یک دوقطبی بین اصلاحطلبان و اصولگرایان شکل گیرد.
اما تا این لحظه خبرها حاکی از این است که اصولگرایان به جمعبندی نرسیدند و چندان دغدغه ریاست جمهوری ندارند؛ به این دلیل که معتقدند روحانی در دوره دوم حتما پیروز انتخابات است و حتماًسرمایهگذاری آنها بر روی انتخابات شورای شهر و روستا است. شوراها عرصه بسیار مهمی است و اصلاحطلبان و هواداران دولت هم باید مانند انتخابات 94 یک جبهه فراگیرتر شکل دهند ودر شوراهای شهر مانند مجلس معادلات را بر هم بزنند.
اگر درمشهد شورای شهر دیگری داشتیم کنسرتها برگزار میشد
اگر امروز در شهر مشهد یک شهردار و شورای شهر دیگری داشتیم امروز وزارت ارشاد با موضوع کنسرتها رو به رو نمیشد و دغدغه پیدا نمیکرد و کنسرتها در آن شهر برگزار میشد. به رغم اینکه امام جمعه موضعی گرفته است اما همراهی این نهادهای شهری مهم است لذا متولی او است که میتواند تاثیرگذار بر رخداد و عدم رخداد واقعه باشد،بنابراین انتخابات شوراها میتواند خیلی مهم باشد.
نجفی برنامه خود را برای ستادهای انتخاباتی به روحانی ارائه داده است
اصلاحطلبان چه اقداماتی برای انتخابا شوارهای سال 96 تا کنون داشتهاند؟
تقاضای ملی این بودکه مانند ائتلاف فراگیر 92 ائتلافی برای انتخابات 96 شکل گیرد که این امر انجام شد و ادامه دارد واصلاح طلبان در این راستا حرکت میکنند و اکنون دارند آن جمع را برای شورای شهر و انتخابات ریاست جمهوری شکل میدهند. در انتخابات ریاست جمهوری تکلیف آن مشخص است و وقتی روحانی نامزد اصلاحطلبان شود به طور طبیعی هم اصلاحطلبان باید به ستادهای روحانی کمک کنند. خبری هم که حاکی از این است که محمد علی نجفی رئیس ستاد انتخابات روحانی خواهد شد انتخاب بسیار زیرکانهای است و معتقدم نجفی کار خود را خوب بلد است و اصلاحطلبان هم بدون تردید در سراسر کشور با او همراهی خواهند کرد.
نجفی برنامه کاریاش را به روحانی داده است اما حکم او نخورده است و از نهایی شدن آن بیاطلاع هستم و از طرفی آقای نجفی عضو شورای مشورتی اصلاح طلبان و رئیس کار گروه برنامهریزی شوراها هم هست.او گزارش خود را ارائه داده و آیین نامه بسیار خوبی برای کارگروه شورا بامعیارهایی که برای انتخاب نامزدها نیاز است تنظیم کرده است. نجفی سابقه 6 سال کار در شورا را دارد و با حضور او میتوان این حوزه را به خوبی پوشش داد. ضمن اینکه در جبهه اصلاحات مرجع نهایی شورای عالی ائتلاف است اما احزاب کار سنتی خود را انجام می دهند و شورای عالی احتمالاً با تغییراتی در چهرههای حقیقی و حقوقی همراه خواهد بود.
شورای عالی هماهنگی چه راهکاری برای تطمیع نظر احزابی که به دنبال ایجاد کمیته انتخابات هستند اندیشیده است؟
چند حزب که مانند انجمن اسلامی معلمان ، مدرسان که در مرحله اول منتقدان این شورا بودند و نظرشان بر این بود که باید شورای هماهنگی اصلاحات محور اصلی فعالیت باشد کنار کشیدند، و با چند حزب دیگر این گفتوگوها ادامه دارد . شورای عالی ائتلاف اصلاح طلبان را براساس یک مطالبه اجتماعی آقای خاتمی شکل داده است و این مطالبه اجتماعی فقط در پایتخت نبوده بلکه در سراسر کشوراز سوی احزاب اصلاحطلب و افراد غیرحزبی و غیرحقوقی وجود داشت.
برخی از انتقادها به شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان دغدغه حزبی بود
ضمن اینکه گفتوگوها دراین شورا ادامه دارد از فراکسیون امید مجلس هم در آن حضور دارند اما تصمیم کلان با شورای هماهنگی اصلاحات که 22 عضو دارد گرفته شده است و 16 حزب به سیاست گذاری شورای ائتلاف رای دادند و تمام احزاب جزء شورای عالی ائتلاف هستند. یعنی یا دبیران کل یا نمایندگان تام الاختیار آنها و قریب به اتفاق جز شورای هماهنگی هم هستند. این احزاب در انتخابات 94 اکثرشان جزء شورای ائتلاف بودند و هیچ دغدغهای برای اصلاحطلبان وجود نداردلذا از 7 حزبی که مخالف شورای عالی سیاست گذاری هستند 1 حزب جزو شورای هماهنگی نیست. گفتنی است که برخی از انتقادها واقعاً دغدغه حزبی بود ونگرانی آنها از این جهت قابل احترام است که معتقد بودند که این روند ساختار حزبی را در کشور متزلزل میکند؛ اما ما تجربه سال 84 داریم که اصلاحطلبان با سه نامزد به میدان آمدند و هر حزبی هم از یک نامزد و ستاد حمایت کرد و در نهایت شکست خورد.
اما در مقابل تجریه انتخابات 92 نشان داد که وقتی کار جبههای و فراگیر انجام می شود اصلاحات پیروز می شود و این واقعیت است که هر جا فراگیر و جبههای عمل کردیم موفق بودیم همچنان که در سال 92 این اشتباه را اصولگرایان کردند و آنقدر به رد صلاحیت آیت الله هاشمی اطمینان داشتند که فکر می کردند در نهایت یک نامزد از آنها به صحنه میآید و با 4 نامزد به میدان آمدند و شکست خوردند.
برخی بحث معرفی گزینه ای در کنار روحانی را مطرح می کنند نظر شما در این باره چیست؟
این امر محقق نمی شود و از الان میتوان آن را پیشبینی کرد، اما اگر چنین اتفاقی بیافتد در برابر جبهه گستردهای که از آقای هاشمی و ناطق نوری، روحانی و حاج حسن آقا در آن هستند تا ساختار و راس شورای ائتلافی که هم احزاب شورای هماهنگی اصلاحات را پوشش داده و هم احزابی که عضو شورای هماهنگی اصلاحات نیستند و هم شخصیتهای ملی و منطقهای که صاحب نفوذند به طور طبیعی به واسطه شخصیتهای کاریزماتیکی که ورود و حضور دارند صدای این عده در جامعه شنیده نخواهد شد واصلاحطلبان هم این نگرانی را ندارند.
اصلاحطلبان چه انتظاراتی از روحانی بعد از بحث ریاست مجلس در ائتلاف پیش رو دارند؟
بخشی از هواداران دولت و حزب اعتدال و توسعه در رابطه با انتخابات مجلس استدلالهای خود را داشتند و استدلالی نبود که قابل شنیدن نباشد ، آنها معتقد بودند که لاریجانی برای مجلس بهتر از عارف است ولی شورای ائتلاف وفراکسیون امید و اصلاحطلبان کماکان تحلیلشان این بود که رایی که در کشور به ویژه در تهران صورت گرفته است که در یک مرحله با اختلاف معنا دار 30نفر از لیست هواداران دولت روی کارآمدند و اصولگرایان به یکباره کنار گذاشته شدند این پیامی مبنی بر تغییر دارد وبرای اینکه به رای مردم حرمت گذاشته شود باید تا مرحله آخرجلورفت.
تحلیل من این است که انتخابات مجلس دهم 3 مرحلهای بوده که در 7 اسفند ، 10 اردیبهشت برگزار شد و ما در این دو مرحله پیروز شدیم و در مرحله سوم که انتخاب رئیس مجلس بود با جمع کوچک 280 نفره در درون خود مجلس شکست خوردیم طبیعتا اصلاح طلبان می خواستند که آقای عارف رئیس مجلس شود ولی این میسر نشد.و حامیان عارف استدلالهایی برای خود داشتند ولی بالاخره گلایههایی هم از آنها شد این به معنای تمام شدن همه چیز نیست.
انتظار فعالیت اثر گذارتر از فراکسیون امید داریم
ارزیابی شما از عملکرد فراکسیون امید چیست ؟
انتظار داشتیم فراکسیون امید فعال تر از این که تا اکنون عمل کرده فعالیت کند اما واقعیت این است که بالاخره از عمر این فراکسیون و مجلس دهم چهار ماه بیشتر نگذشته است، بنابراین نباید الان خیلی عجله کرد و حتما د رآینده فعال تر خواهد بود ضمن اینکه بعضی از اعضای فراکسیون خوب عمل کردند اما به جهت ساختاری و سازمانی ضعف هایی دارد که باید برطرف شود. باید هیات رئیسه و رئیس فراکسیون بتواند در اثرگذارتر در سیاستگذاریها درون مجلس باشند. عملکرد فراکسیون تا کنون به لحاظ حضور دونفر از اعضای فراکسیون امید در کمیسیون ماده 10احزاب که یکی از نهادهایی بود که دغدغه اصلاحطلبان است مثبت ارزیابی می شود، بنابراین در مجموع نمره قابل قبولی باید به فراکسیون امید داد و خوشبین هستم به آینده فراکسیون امید.
اصلاح طلبان از گرایش اصولگرایان به سمت روحانی استقبال می کنند
شاهد چرخش بخشی از اصولگرایان به سمت روحانی هستیم که از او حمایت میکنند و حتی از آیت الله هاشمی هم در جلسات جامعه روحانیت مبارز دعوت شده است اگر روحانی به سمت اصولگرایان گرایش پیدا کند واکنش اصلاح طلبان در اینباره چیست ؟
اصلاحطلب د رسال 92 از کاندیدایی حمایت کردند که عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارزو دارای سبقه اصولگرایی بود و این پیشینه اقتضاء میکرد که اصلاح طلبان به طور طبیعی به دنبال چنین نامزدی نیایند اما مصالح عمومی کشور را بر مسائل حزبی ترجیح دادند و نامزد خود را کنار گذاشتند و اصلاح طلبان به این مرحله بلوغ سیاسی در جامعه رسیدند و اکنون هم از این فراخوان جامعه روحانیت مبارز از آقای هاشمی و روحانی و چرخش بخشی از جامعه روحانیت مبارز نسبت به آقای روحانی استقبال می کنند چون تحلیل اصلاحطلبان این است که آقای روحانی برای شرایط فعلی کشور مطلوبترین فرد برای ریاست جمهوری 4 ساله آینده کشور است.
حضور آیت الله هاشمی و آقای روحانی در جلسات جامعه روحانیت چه تاثیری در انتخابات خواهد داشت؟
حضور آیت الله هاشمی و آقای روحانی با توجه به اینکه جامعه روحانیونیت مبارز به لحاظ ساختار حقیقی در این چند سال اخیر تغیراتی داشته وچند چهره جدید به آن ورود کردند تاثیرگذار خواهد بود و حتما باید این دو بزرگوار را تشویق کرد که در جلسات جامعه روحانیت حضور پیدا کنند.
فکر میکنید پایگاه رای احمدی نژاد جذب چه گروهی شود و کدام طیف اصولگرایان از آن بهره خواهند برد؟
این موضوع به اینکه اصولگرایان نامزد جدی به میدان بیاورند یا خیر برمی گردد و منع حضور احمدی نژاد یک پیامش این بود که سبد رای احمدی نژاد به سمت نامزد مورد نظر اصولگرایان سوق پیدا کند اما اینکه آیا اصولگرایان به این جمعبندی می رسند یا خیر و مصالح عمومی کشور را اولویت بدهند را باید در آینده منتظرش بود که چه می شود.
از گزینه هایی نظیر قالیباف ضرغامی و جلیلی کدام یک بیشترین پتانسیل را دارند تا اصولگرایان را با خود همراه کنند؟
هنوز انسجام جدی در بین اصولگرایان بر خلاف اصلاح طلبان به وجود نیامده است. بنابراین احتمال هر کدام از گزینه های نامبرده شده را میشود داد ، با توجه به اطلاعاتی که داریم قالیباف، ضرغامی، جلیلی مطالبهگر این عرصه هستند اما آقای قالیباف با توجه به عملکردش در شهرداری و با توجه به سبقه نظامیگری و آقای ضرغامی هم با توجه به نفس رایآوری که از ویژگیهایی یک نامزد است شرایط لازم را ندارند.و تنها کسی که می تواند مورد توجه اصولگرایان قرار گیرد و بر سر او به اجماع برسند،آقای جلیلی است اما در برابر آقای روحانی حتما رایآوری نخواهد داشت لذا واقعیت این است که قدرت بیان آقای روحانی در جذب آرای عمومی بسیار موثر بود. بعضی از نامزدهای مطرح شده اصولگرایان که در رسانهها مطرح می شوند چنین قدرتی را ندارند.
یعنی اصولگرایان مجدداً از کاندیدای آزموده شده خود استفاده میکنند؟
اگر انتخابات 92 را تحلیل کنیم در بخشهای تاثیرگذار حاکمیت گفتمان آقای جلیلی بیشتر مورد قبول واقع شد و ضمن اینکه بعضیها به گفتمان، تحلیلها و نقطه نظرات جلیلی این برداشت را داشتند که آرایاو اگر از نظر کمی فاصله معناداری دارد اما از لحاظ کیفی برای ما معنادار است . بنابراین تحلیلم این است که نامزد اصلی اصولگرایان سعید جلیلی است.
اگر لاریجانی در عرصه انتخابات حضور پیدا کند جدیترین رقیب روحانی است
در مورد زمزمههای حضور علی لاریجانی در انتخابات و حمایت اصولگرایان از او فکر میکنید چقدر این مساله محتمل است؟
اگر روحانی در صحنه حضور داشته باشد که حتماً حضور دارد افرادی مثل ولایتی، لاریجانی به میدان نخواهند آمد مگر اینکه فارغ از جمعبندی خود در این عرصه قرار بگیرند و میتوان اینگونه برداشت کرد که آقای لاریجانی اگر حضور پیدا کنند جدیترین رقیب آقای روحانی است ولی معتقدم وارد عرصه انتخابات نمیشود.
مدیریت مجلس بسیار مهم است و زمزمههایی که امروز در جامعه مطرح است که که دوباره به دهه 60 برگردند و پست ریاست جمهوری تشریفاتی شود و دوباره منصب نخستوزیری که نیازمند رای اعتماد مجلس است ، بنابراین مدیریت مجلس امروزه خیلی جایگاه مهمی دارد و اصولگرایان به این جهت آن را با توجه به توانایی لاریجانی از دست نخواهند داد.
لاریجانی باتوجه به اینکه در انتخابات مجلس در کنار اصلاح طلبان و روحانی آمد حتما به عرصه ریاست جمهوری وارد نمیشود مگر اینکه اتفاقی روی دهد.
ممکن است در اثر عدم حضور روحانی اصلاحطلبان از لاریجانی حمایت کنند؟
بله، این احتمال را میدهم که اگر روحانی نیاید که این نیامدن قریب به صفر است اما اگر این اتفاق بیافتد با توجه به اینکه لاریجانی آن فرد دهه 70 نیست و تغییر کرده است (که میتوانیم این را دستاوردهای مثبت احمدینژاد تلقی کنیم )این احتمال داده میشود. همانطور که در سال 92 این احتمال را برای حمایت اصلاح طلبان از روحانی نمیدادیم در حالی که او جزء جامعه روحانیت مبارز بود و اما مورد حمایت اصلاحطلبان قرار گرفت. آقای لاریجانی خود درلیست فراکسیون امید بود و تردید ندارم اگر دراین لیست قرار نمیگرفت رای نمیآورد و با این حال در قم دوم شد و باید به این باور داشته باشیم وقتی اصلاحطلبان به این جمعبندی رسیدهاند و روز به روز مطالبات را به مطالبات حداقلی نزدیک میکنند و آن جبهه تاثیرگذار و رایساز را وارد جبهه فراگیر میکنند بنابراین این احتمال را نباید به دور از ذهن قرار داد.
انتظارات در دور دوم از روحانی بالاتر خواهد رفت
دولت یازدهم درادامه کار خود باید چه اقداماتی انجام دهد ؟
انتخابات ریاست جمهوری به دلیل اینکه با شوراهای شهر همزمان است بنابراین میتواند بر همدیگر تاثیرگذار باشند و هر کسی که وارد این رقابت میشود باید خیلی هوشمندانه رفتار کند.روحانی اگر تردیدی در گذشته داشته اما آن تردید منتفی شده است و روحانی در دور دوم به رقم فشارهایی که جریان تندرو براو آوردند و فضاسازیهایی که کردند بالاخره در عرصه رقابت خواهد آمد و اگرمی خواست چنین تصمیمی هم بر فرض مثال بگیرد که نیاید و با برجام پرونده خود را تمام کند، به عنوان یک رجل سیاسی ناکام و ابتر در ذهن سیاسی جامعه باقی میماند. به همین جهت انتظارات در دور دوم از روحانی بالاتر خواهد رفت. اما کارهایی که باید روحانی انجام دهد که فضا را به نفع خود کند و سبد رایاش را پر تر کند، انتظاراتی است که بارها نخبگان و سیاسیون و رسانهها در تحلیلهای خود گفتهاند.
بخش قابل توجهی از مدیران میانی به ویژه خارج از مرکز مدیران بر جای مانده از دولت احمدی نژاد هستند که خوشبینانهترین نگاه این است که بگوییم برای آنها روحانی و غیر روحانی فرقی نمیکند .درست است که مجری انتخابات در امر انتخابات دخالت نمیکند و اما اینکه دغدغهای به روحانی و غیر روحانی نداشته باشد بسیار خطرناک است و تغییرات اقدامی است که روحانی در مورد آن دیر عمل کرده و تا حدود زیادی هم غفلت داشته است.
با توجه به وجود یک مجلس همسوبا دولت، آقای روحانی میتواند هر رای اعتمادی را کسب کند اما این اتفاقی است که خیلی عقب افتاده است.
باور اجتماعی نسبت به حقوقهای نجومی گنگ و مبهم است
از جمله اقداماتی که دولت باید انجام دهد مساله فیشهای نجومی است که در دولت قبل شکل گرفت اما نکته منفی تاثیرگذاری در ذهن جامعه برای روحانی بود و آقای روحانی این پروژه را باید به عنوان یک رذیله اقتصادی مانند پروژه هستهای با رویکرد جهادی اصلاحات لازم را انجام می داد و اگر قوای دیگر هم با دولت همراهی نداشتندباید در قوه مجریه آن را به روشنی و شفافیت اعلام میکرد و این اصلاح ساختار را شکل میداد.
جامعه هنوز این قسمت را دریافت نکرده است.لذا این موضوع فارغ از هر گرایش سیاسی موضوع مهمی است و طرف آن مردم هستند که میتوانند به عنوان یک پدیده تاثیرگذار روی سبد آرای روحانی تاثیربگذارد.
حقوق های غیرمتعارف باپشتوانه مجوز بوده است و دولت باید این ساختار مجوز را اصلاح میکرد و بسیاری دست دولت بود که نیازی به مصوبه و رای مجلس نداشت ، باید شورای حقوق دستمزد این کار را در یک فرآیند جهادی به اطلاع افکار عمومی برساند و این کار متاسفانه صورت نگرفت اما هنوز باور اجتماعی نسبت به حقوقهای نجومی باور گنگ و مبهمی است که باید اصلاح شود.
دولت چقدر توانست از فضای پسابرجام استفاده کند؟
برجام با هر محتوایی حتی محتوای حداقلی که رسانههای رادیکالی ضد دولت همچنان به آن میپردازند اتفاق بزرگی بود. واقعیت برجام آنقدر بزرگ بود که تاثیر خود را در جامعه گذاشت و نکته مهم این است که چقدر دولت توانست از فضای پسابرجام استفاده کند.دولت برای پسا برجام برنامهای نداشت. یعنی دولت باید از ابتدای روند مذاکرات که تمام توانش اتمام پرونده و امضای برجام بود آن زمان کنار تیم مذاکره که یک تیمی که بتواند افکار عمومی جامعه را آگاه کند تشکیل می داد و رقبای دولت در این زمینه علیه دولت خوب زمینهسازی کردند. اما دولت نتوانست سازمانی ایجاد کند که بتواند پسابرجام را تبیین کند.
دلیل این بیبرنامگی دولت چه بود؟
به نظرم از آنجا ناشی میشود که مشاوران و رسانههای نزدیک به دولت اصلاً درک روشنی از پسابرجام نداشتند، فکر میکردند با امضای برجام در یک فاصله کوتاه مدت اتفاقات بزرگی در کشور میافتد.در صورتی که با مطالعه برجام متوجه میشویم این توافق بر سر مسئله هسته ای تحریمها را از کشور برداشت و سایه جنگ را از کشور دور کرد و انزوای بینالمللی را حذف کرد ایران را در صحنه بینالملل مطرح کرد و این اتفاقات مثبتی بود که رخ داد.
برجام علی رغم اینکه دست آورد بزرگی بود اما مانند تحریمها ماهیت پیچیده دارد که نباید انتظار دست آورد کوتاه مدت اجتماعی برای آن ایجاد شود و این کاری بود که برعهده دولت و رسانههای دولت و سخنگویی بود که در این زمینه غفلت شد و نتیجه آن این شد که رقیب توانست مطالبات اجتماعی روزافزونی را تولید کند.
در کنار مذاکره کنندگان که مشق شب خود را بلد بودند حوزه ای نبود که موازی با آن تکلیف خود را به خوبی بداند ودر نتیجه یک مطالبه اقتصادی شکل گرفته است نکته مهم این است که پدیده برجام یک پدیده منفرد و مستقل نیست بلکه که از طریق زنجیر و حلقه به پدیدههای اجتماعی وصل است.اگر بخش خارج از دولت دست به عمل بزند که دوباره فضای عمومی و افکار عمومی جهانی را نسبت به حاکمیت ایران مسالهدار کند میتواند در روند تعهدات پسابرجامی تاثیر گذارد.
همچنان که کلان حاکمیت در به نتیجه رسیدن برجام نقش داشتند بنابراین در پسابرجام هم چنین ویژگیها و مختصات اجتماعی و حاکمیتی را لازم دارد تا نتیجه مطلوب خود را داشته باشد.که البته این نتیجه مطلوب اتفاق افتاده و شاهد رفت و آمدها و مذاکرات و جذب سرمایههای خارجی هستیم اما حرکتی که بتواند جامعه را به قبل از شرایط تحریمها برساند و موقعیت جامعه را تغییر دهد زمانبر است و نباید در حوزه افکارسازی پسابرجام و بیان ماهیت برجام دولت کوتاهی کند و انتظار بخشی از جامعه اینگونه شکل گرفت که با امضای برجام خیلی زود جامعه باید وارد یک دوره جدیدی اقتصادی و معیشتی شود.
203/201