« بشار اسد»، « میشل عون» و انتخابات آمریکا

تکلیف پرونده انتخابات ریاست جمهوری لبنان باید تا پیش از 8 ماه نوامبر آینده مشخص شود، تا پایان ماه آینده میلادی سرنوشت حلب هم باید روشن شود، در این صورت «بشار اسد » رئیس جمهور سوریه موفق شده دوره ریاست جمهوری خود را تا مدت نامعلومی تمدید کند و ژنرال «میشل عون» نیز توانسته به آرزوی خود و خیلی های دیگر در رسیدن به کرسی ریاست جمهوری لبنان جامه عمل بپوشاند.

به گزارش ایسکانیوز « سامی کلیب» تحلیلگر لبنانی در مقاله ای که در روزنامه لبنانی السفیر منتشر شده است، می افزود: به این ترتیب منطقه شاهد دگرگونی کامل اوضاع به نفع محور سوریه – ایران – حزب الله با حمایت روسیه خواهد بود و در مقابل « باراک اوباما» روزهای آخر ریاست جمهوری خود را در حالی به پایان می برد که آزادی موصل را به عنوان پیروزی بزرگ آمریکا در برابر داعش معرفی می کند.
کلیب می پرسد، اما اگر این اتفاق نیفتد چه خواهد شد؟ آیا اوضاع پیچیده تر شده و با پیروزی «هیلاری کلینتون» در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا همه چیز به نقطه صفر برمی گرداند و پرونده سوریه در اولویت کاری وی قرار می گیرد؟
در ادامه مقاله کلیب آمده است: «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله روز یکشنبه گذشته سخن از «پیروزی» کرد و گفت که «نشانه های شکست طرح گروه مقابل در حال آشکار شدن است و چیزی به شکست آن نمانده و ما در انتظار پیروزی حقیقی هستیم».
« سید حسن نصرالله این حرف را در صورتی می تواند مطرح کند که متحد سوری او در راس قدرت بماند و متحد لبنانی هم به قدرت برسد».
« اظهارات سید حسن نصرالله با سخنان ریچارد مورفی سفیر سابق آمریکا در سوریه و عربستان کاملا تطابق دارد».
مورفی در گفت وگو با روزنامه الاخبار گفته بود که : « بشار اسد در آستانه ترک قدرت نیست، بعضی ها می گویند پیش از شروع هرگونه مصالحه ای اسد باید برود اما فکر می کنم واشنگتن موضع خود را تغییر داده است و می گوید که این اتفاق نخواهد افتاد و باید مذاکرات شروع شود، مذاکره ای که ممکن است در آن، بشار اسد به عنوان رئیس جمهوری مرحله انتقالی پذیرفته شود».
مورفی همان حرفی را زده که خیلی ها این روزها به آن فکر می کنند و در مقابل، بعضی ها به جایی رسیده اند که حرف از احتمال ترور « بشار اسد» می زنند. (مراجعه به نشریه فارین پالیسی)
اظهارات سید حسن نصرالله و مورفی با اظهارات ناگهانی « دییمتری پسکوف» سخنگوی کاخ کرملین نیز همسویی دارد.
وی گفت: «ورود نظامی روسیه به سوریه با هدف آزاد سازی این کشور از اشغال تروریست ها و باقی ماندن بشار اسد صورت گرفته اس».
این سخن به منزله پیشرفت مهمی در موضع روسیه است چرا که روسیه پیش از این حرفی درباره شخص بشار اسد نمی زد.
در بعد اروپا، سفر وزیر خارجه چک به دمشق نوعی پیشرفت در زمینه برقراری روابط غربی ها با سوریه به شمار می آید به ویژه اینکه بر اساس اطلاعات دقیق به دست آمده از اتحادیه اروپا، این سفر بعد از هماهنگی کامل با «فدریکا موگرینی» وزیر خارجه اتحادیه اروپا صورت گرفته است.
در بعد عربی، رای مثبت مصر به طرح روسیه در شورای امنیت و نیز اعلام رسمی سفر ژنرال « علی المملوک» رئیس دفتر امنیت ملی سوریه به قاهره و سپس انتشار مقاله »ریاض سنیح » سفیر سوریه در مصر در روزنامه الاهرام با عنوان «مصر و سوریه: پیام حقانیت برای بشریت» نشان از این دارد که موضع مصر در قبال دمشق در حال تغییر است ولو اینکه از برخی خط قرمزهای کشورهای عرب حوزه خلیج فارس تجاوز کند.
اگر به سخنرانی اخیر « سعد حریری» رئیس حزب جریان المستقبل در مراسم اعلام حمایت از ژنرال عون توجه کنیم، متوجه خواهیم شد که وی مایل به کنار ماندن لبنان از بحران سوریه است ( برخلاف دخالت های گذشته اش) و نیز می بینیم که او برای ارتباط مجدد با سوریه مقدمه چینی هایی می کند.
حریری در این سخنرانی گفت: «اگر بحران سوریه تمام شود و مردم سوریه بر سر نظام ، کشور و حکومتشان به توافق برسند ما روابط عادی خود را با این کشور از سرخواهیم گرفت».
حال باید پرسید، اگر سوری ها بر سر باقی ماندن بشار اسد در قدرت به توافق برسند، چه خواهد شد؟
در شرایطی که فضای مثبت منطقه، نوعی امید را در دل ها زنده می کند و در زمانی که ارتش سوریه تجهیزات فراوانی به جبهه حلب فرستاده و حزب الله با حمایت هوایی گسترده روسیه در کنار ارتش حضور دارد، «اشتون کارتر» وزیر دفاع آمریکا به صحنه آمده و از قطعی بودن نقش ترکیه در عراق و سوریه می گوید.
آیا حضور اشتون برای آرام کردن هیجان ترک ها در خصوص حضور در نبرد موصل است که دولت عراق با آن مخالفت می کند؟ یا اینکه می خواهد مانع از نزدیکی بیشتر ترکیه به روسیه شده و توازن نظامی جدیدی با روس ها در سوریه شکل دهد؟
به احتمال قوی هدف اصلی آمریکا حمایت مجدد از ترکیه به عنوان کشور عضو ناتو به حساب محیط عربی است تا با این کار در برابر روس ها سنگ اندازی کند.
چیزی از خروج کارتر از ترکیه نگذشته بود که شیخ تمیم امیر قطر وارد این کشور شد و قرار است وزیر خارجه ترکیه امروز سه شنبه به دوحه برود.
دیدارهای مقامات قطر و ترکیه پس از آن صورت می گیرد که کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس بعد از درگیری لفظی «رجب طیب اردوغان » رئیس جمهوری ترکیه با «حیدر العبادی» نخست وزیر عراق نشست هایی با هم داشته اند.
همزمان با این تحرکات دیپلماتیک و امنیتی، تلاش هایی در کار است تا گروه های مسلح فعال در سوریه را با یکدیگر متحد سازند.
همزمان با حمله داعش به کرکوک عراق ، به برخی مناطق سوریه مانند دیر الزور هم حمله می شود.
کاملا پیداست که تلاش سوریه در تکمیل سیطره بر حلب با همکاری ایران و حزب الله و روسیه، با مقابله هایی مواجه خواهد شد و گروه های مسلح احتمالا از موشک های ضد هواپیما در آن استفاده خواهند کرد.
اما در بعد روابط روسیه و آمریکا، از اتهام زنی های متقابل دو طرف و اشاره آمریکا و بریتانیا به وضع تحریم های جدید علیه روسیه این طور برمی آید که روزهای پایانی ریاست جمهوری اوباما ظرفیت اقدام بزرگ و جدی را ندارد و صرفا به آتش بس های مقطعی و محدود در حلب و برخی کمک های انسان دوستانه منحصر می شود که احتمالا با شروع نبرد بزرگ و قریب الوقوع بازپس گیری شرق حلب همه آنها به پایان می رسد.
بی تردید دیدار سعد حریری با « الیزابت ریچارد» و « الکساندر زاسپکین» سفیران آمریکا و روسیه در لبنان در آستانه اعلام حمایت از نامزدی ژنرال عون، یک اقدام در جهت اطلاع یافتن از نظر دو کشور به شمار می آید.
با این وجود آمریکایی ها نسبت به قدرت گرفتن متحد حزب الله دچار نوعی سراسیمگی و دو دستگی آشکار هستند، یک دسته معتقدند در شرایطی که لبنان به یک اردوگاه بزرگ آوارگان تبدیل شده ، نیازمند کمک است دیگر اهمیتی ندارد چه کسی به قدرت برسد؛ عده ای نیز در مقابل معتقدند ریاست جمهوری ژنرال عون فرصت های حزب الله ، ایران و روسیه را در منطقه افزایش خواهد داد.
به همین دلیل واکنش اعتراضی «جان کری » وزیر خارجه آمریکا تصادفی نبوده است اگرچه وزارت خارجه آمریکا بعد توضیح داد که آمریکا از انتخاب مردم لبنان حمایت می کند. (نمی دانیم در این آشفته بازار، نظر مردم را از کجا آورده اند!)
برخی اطلاعات حکایت از آن دارد که «جفری فلتمن» معاون دبیرکل سازمان ملل در امور سیاسی و معاون سابق وزیر خارجه آمریکا چندی پیش و از طریق کانال هایی به مسئولان لبنانی پیام داده و ناخشنودی امریکا از اقدام سعد حریری در حمایت از ژنرال عون را اعلام کرده است.
شاید فلتمن با این کار می خواسته است موضع مخالف و یا نارضایتی آمریکا را منتقل کند و به همین دلیل «ولید جنبلاط» رئیس حزب دروزی سوسیالیست ترقی خواه با وجود تماس مثبتی که نماینده اودر روز سه شنبه گذشته با ژنرالعون داشت، هنوز در خصوص انتخاب ژنرال عون سکوت ناشی از عدم رضایت اختیار کرده است.
برخی منابع در داخل اتحادیه اروپا می گویند که همه طرف ها روند نامزدی ژنرال عون در انتخابات ریاست جمهوری لبنان را به دقت دنبال می کنند و اصرار دارند که هیچ گونه موضع مثبت و یا منفی درباره آن از خود نشان ندهند.
البته احساس همه این است که خلاء دو سال و نیمه ریاست جمهوری لبنان به هر قیمتی که هست باید رفع شود و ورود به عرصه ارزش گذاری بین نامزدها به منزله وقت تلف کردن است و اینکه مساله امنیت و ثبات و حل مشکلات آوارگان در لبنان در اولویت قرار دارد.
تغییر و تحول مهم در موضع اروپا در قبال سوریه حکایت از آن دارد که اتحادیه اروپا پیش از شروع فعالیت در زمینه بحران سوریه و طرح راهبردی گسترده برای مرحله نهایی و مرحله انتقالی، لازم می داند منتظر نتیجه انتخابات آمریکا بماند.
اینجاست که دو رای و نظربروز می کند، یک طرف فرانسه و بریتانیا هستند که سعی دارند تمایل اتحادیه اروپا برای برقراری ارتباط با همه طرف ها (از جمله بشار اسد) را که به سفر وزیر خارجه چک به دمشق منجرشد ، کنترل و مهار کنند و به همین دلیل پاریس و لندن خواستار سختگیری های بیشتر در قبال سوریه و روسیه هستند.
یک مسئول اروپایی می گوید: اگر روس ها با برقراری آتش بس هایی که نقش زیبا جلوه دادن عملیات را دارند، موفق به آرام کردن التهاب افکارعمومی جهان در قبال حلب شوند، به اوباما کمک کرده اند تا دو ماه آینده را به گونه ای که مایل است به پایان برده و دست به اقدامات دراماتیک نزند.
مذاکرات لوزان نیز صرفا برای حفظ آبروی همه است که با پیشنهاد « استفان دی میستورا» نماینده سازمان ملل در امور سوریه برای جدایی« النصره» از بقیه گروه های مسلح خود را آرام می کنند، اروپایی ها در این پیشنهاد تردید کرده و آن را غیر قابل اجرا می دانند.
به نظر می رسد منطقه در حال مسابقه و رقابت با زمان است، با این حساب آیا اوضاع لبنان و حلب ظرف دو هفته آینده یکسره می شود و یا اینکه وارد مرحله مدیریت جنگ و بحران خواهیم شد.
شاید برای همین است که عده ای سعی دارند پرونده انتخابات ریاست جمهوری لبنان را در 31 اکتبر ( دهم آبان ماه) فیصله داده و ظرف چند هفته آینده کار سیطره بر شرق حلب را به پایان برسانند.
این دقیقا معنای سخن « سید حسن نصرالله» است که طرف مقابل خود را خطاب قرار داد و گفت: تنها در صورتی از سوریه به لبنان برمی گردیم که پیروز شویم.
سامی کلیب در پایان نوشت:آیا می توان گفت بین این دو پرونده ارتباطی نهفته است؟ آیا این سخن به منزله پیش شرط برای سعد حریری نیست که سخن از بی طرفی زده بود؟ آیا سخن «نبیه بری» رئیس مجلس درباره قانون آمریکائی جاستا و اشاره های مثبت او به سعودی ها در ژنو با هدف تلطیف اوضاع پیش از ورود به تونل انتخابات آمریکا بوده است؟

منبع: ایرنا

304/201

کد خبر: 689168

وب گردی

وب گردی