حسن جنتمکان (شاعر نویسنده وکارگردان تئاتر) که این روزها نمایش «اندر تفسیر تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد یا روبهراهی نازی» را روی صحنه دارد، در رابطه با این کار به ایسکانیوز گفت: ایدهی خندهداری توسط آهنگساز به من داده شد. اینکه کاراکتری وجود دارد که عاشق هرکس میشود یک اسم واحد دارد. فرآیند نوشتن نزدیک به هفت ماه طول کشید که اواخر امسال آن رای برای جشنواره «موندا» فرستادم و پذیرفته و برگزیدهی تماشاگران شد و هماکنون نیز با حمایت تماشاخانهی «دا» به اجرای عموم رسید.
ارتباط تنگاتنگی با متن برقرار کردم
این کارگردان و نمایشنامهنویس با اشاره به اینکه تاکنون بازخوردها از سوی مخاطب خوب بوده بیان کرد: فضای نمایش به خاطر زبانی که بسیار صمیمانه است باعث میشود که مخاطب تا انتها با اثر همراه باشد.
جنتمکان با اشاره به اینکه در این مدل متنها، المانهایی دارد که خیلی بومی و گاهی شخصی است بیان کرد: درک بعضی موقعیتهای این مونولوگ برایم ساده بود چون از تجربهی شخصی خودم میگویم. سعی کردم این تجربهی شخصی را بسط دهم و از خاطرات جمعی و عمومی مردم استفاده کنم. خودم ارتباط تنگاتنگی با این متن برقرار کردم.
نویسنده نمایشنامه «شالِ قرمزِ نارنجیِ زردِ بنفش» در رابطه با مدت زمان تمرین این اثر گفت: تمرینها گسسته بود. یک دوره برای جشنواره تمرین داشتم و یک دوره هم برای اجرای عموم که شاید بتوان در مجموع گفت که تمرینها چیزی نزدیک به هشت ماه طول کشید.
المانها درمونولوگ نقش پررنگتری ایفا میکنند
وی در رابطه با ارتباط مخاطب با مونولوگ اظهار کرد: مونولوگ وقتی به اجرا میرسد، نیازمند همان برخوردی است که با نمایشهای چند پرسوناژه میشود. در مونولوگ نیز المانهایی وجود دارد که باید رعایت شوند و حتی برخی المانها درمونولوگ نقش پررنگتری ایفا میکنند. اوج و فرودهایی که در نمایشهای چند پرسوناژه وجود دارد را در مونولوگ نداریم و به همین دلیل باید به قدرت داستانگویی و روایت پناه برد. مونولوگ هم شبیه داستان است اما فرقهایی دارد. اینکه در داستان میتوان از المانهای بیشتری استفاده کرد و توصیفات بیشتری وجود دارد.
جنتمکان با اشاره به اینکه نمایشهای چند پرسوناژ مخاطب بیشتری را جذب میکند گفت: شاید بتوان گفت که دیالوگ، ده برابر سختتر از مونولوگ است اما نگاهداشتن تماشاچی در یک مونولوگ کار مشکلی است چرا که تماشاچی با توجه به قدرت متن و کارگردانی؛ دیالوگ را ترجیح میدهد. خواه ناخواه مخاطب بیشتر به سمت دیالوگ جذب میشود. به هرحال همهی ما به دنبال تنوع هستیم.
نویسنده نمایشنامه «دوازده» در ادامه افزود: مونولوگ نیز شاخهای از تئاتر است و باید مثل نمایشهای دیگر با آن برخورد کرد. در بعضی مونولوگها طراحی صحنه حرف اول را میزند اما من این مسئله را از ذات تئاتر جدا نمیبینم. من آرزو دارم تئاتری ببینم که هیچ کاراکتری در آن بازی نکند و صحنه حرف بزند که البته این نیازمند تکنولوژیای است که در ایران چندان نمودی ندارد.
تلاش برای بومی شدن تئاتر کمرنگ است
این نویسنده و شاعر با انتقاد از اینکه نویسندگان ما فارسی نمینویسند بیان کرد: شاید لازم است که نویسندگان را مجبور کنیم فارسی بنویسند. این روزها میبینیم کارهایی روی صحنه میرود که در ابتدا فکر میکنیم یک اثر ترجمه شده است، در حالی که نویسندهی ایرانی، آن را در فضای کشور خودمان نوشته اما زبان فارسی در آن جاری نیست. این اتفاقی است که در شعر هم میافتد و شاعران بسیار تحت تأثیر ترجمه هستند. من به زبان و بازیهای زبانی خیلی اهمیت میدهم چرا که اصلیترین دغدغهام است.
این کارگردان و نویسنده با اشاره به بحث بومیسازی تئاتر گفت: ما در گذشته تعزیه و تئاتر روحوضی داشتیم. متأسفانه این روزها تئاتر را هنری میدانند که از بیرون وارد کشور شده و به یک بت تبدیل شده است. البته تلاشهایی برای بومی شدن انجام شده اما این روزها بسیار کمرنگ شده است.
روی احداث سالن های تئاتر تحقیقی صورت نمی گیرد
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه فضای تئاتر ایران نیازمند کارهای جدیتری است گفت: بحثی که در تئاتر وجود دارد، جدا از اینکه نویسندهی خلاق داریم یا خیر؛ بحث سازوکار موجود است که من آن را درک نمیکنم. یکی از بحثهایی که مطرح است وجود سالن اجرا است. چرا مکانهای نامتعارف شناخته نمیشوند؟! سالنهای زیادی در نقاط مختلف شهر راهاندازی شده اما به دلیل نبود تبلیغات درست، مردم از آنها مطلع نمیشوند.
جنتمکان ادامه داد: در این بین بحث مدیرتی مطرح میشود و اینکه نظارت درستی بر این موضوع وجود ندارد. جز تعداد محدودی سالن که شناخته شده هستند، بقیه سالنها یا قابل استفاده نیستند و یا مردم از وجود آنها اطلاع چندانی ندارند. مطالعهای روی احداث سالنها صورت نمیگیرد. تحقیقی در این زمینه صورت نمیگیرد که چرا در یک نقطه از شهر سالن میزنیم و مخاطبسنجی صورت نمیگیرد.
کارگردان و نویسندهی «اندر تفسیر تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد یا روبهراهی نازی» با اشاره به بسته بودن دایره تئاتر درکشور گفت: در اکثر اجراها، همان تماشاگران قبلی را میبینیم. گویی خودمان برای خودمان کارمیکنیم! در حالی که تئاتر اجتماعی ترین هنر جامعه است.
مونولوگ «اندر تفسیر تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد یا روبهراهی نازی» این روزها در تماشاخانهی «دا» به آدرس میدان فاطمی، ابتدای شهید گمنام، خیابان جهانمهر، پلاک 26 تا روز چهارشنبه، در حال اجراست.
502500