پرسه در هوای مرگ آور/آلودگی هوا سالانه ۳۰ میلیارد دلار هزینه ‌دارد

آلودگی هوا سالانه ۳۰ میلیارد دلار خرج روی دست ما می‌گذارد. این معضل به مرگ حداقل پنج هزار ایرانی در سال منجر می‌شود و بر افزایش بیماری‌ها، مرده زایی، سقط جنین و... تاثیرات غیر قابل انکاری می‌گذارد.

به گزارش ایسکانیوز و به نقل از آرمان امروز دست به دست هم دادن برای رسیدن به یک موقعیت بحرانی سوژه جالبی برای داستان‌نویسان و فیلم‌سازانی است که علاقه‌مند به تصویر کردن حماقت‌های انسانی هستند؛ حماقت‌هایی که سرانجام به نابودی انسان‌ها می‌انجامد. شاید در نگاه اول همدستی برای نابودی فانتزی و نمادین به نظر برسد، اما واقعیت این است که نه تنها در سطح خرد که در سطح کلان نیز شاهد اقدامات مخربی هستیم که مبتنی بر آنها منافع کوتاه مدت فدای منافع بلند مدت می‌شود. با تمام این تفاسیر همچنان تعداد قابل توجهی از شهر‌های ایران جزو شهر‌های آلاینده جهان هستند. عوامل مختلفی دست به دست هم داده‌اند تا نفس کشیدن در شهر‌هایی مانند تهران، اهواز، اراک، مشهد، قزوین و... آن‌قدر سخت شود که هر از گاهی مجبور به تعطیل کردن مدارس و ادارات و اجرای طرح‌های ضربتی می‌شویم. سال‌هاست در هوای مرگ‌آور پرسه می‌زنیم، اما برای رهایی از این وضعیت نه تنها کاری نمی‌کنیم که خود همدست آلوده‌کنندگان هوا هستیم.

یکشنبه ۲۳ آبان وضعیت آلودگی هوا از مرز هشدار گذشت تا رویای سالی بدون داشتن «روز اضطرار» بر باد رود. این آلودگی روز گذشته نیز ادامه یافت. هر چند امسال وضعیت هوا از نظر آلودگی نسبت به سال‌های قبل بهتر بوده است، اما در روز‌های سپری شده از سال جاری بار‌ها شاهد در معرض هشدار قرار گرفتن وضعیت آلودگی هوا برای گروه‌های خاص بوده‌ایم. همان‌طور که پیش بینی می‌شد در دومین ماه سال روز‌های به شدت آلوده هم از راه رسیدند و هوا برای همه گروه‌ها ناسالم شد. این اتفاق در شرایطی رخ می‌دهد که آلودگی هوا معضل دیروز و امروز نیست و شهر‌های مختلف ایران سال‌هاست با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کنند. وقتی مشکلی تداوم می‌یابد چند گمانه مطرح می‌شود. در مورد تداوم معضل آلودگی هوا یکی از گمانه‌ها این است که مشکل واقعا قابل حل نیست و گمانه بعدی می‌تواند این باشد که اراده‌ای برای رفع این مشکل وجود ندارد.

آیا آلودگی حل‌شدنی نیست؟

محمد جواد صابری در این گزارش می نویسد : آلودگی هوا به عنوان یکی از بحران‌های فراگیر در یکی دو قرن گذشته آن‌قدر مشغولیت ذهنی برای کارشناسان و دولتمردان کشور‌های مختلف ایجاد کرده است که می‌توان صد‌ها هزار صفحه اظهار نظر، طرح پژوهشی و... درباره آن پیدا کرد. از حدود ۱۰۰ سال پیش تا کنون آلودگی زیست محیطی در بسیاری موارد تیتر اول رسانه‌ها بوده است؛ رسانه‌هایی که منتشر کننده اخبار عجیب و غریب و گاه حیرت آور درباره مشکلی که دامنگیر انسان مدرن شده بوده‌اند. حدود ۶۰سال قبل روزنامه‌های لندن به‌دلیل «مه‌دود» عظیمی که این شهر را فراگرفته بود نوشتند: ماموران کفن و دفن از تمام ‌شدن تابوت‌ها خبر داده‌اند و همه گل‌های گلفروشان فروخته شده است. ۱۳هزار نفر در این مه‌دود مرگبار به‌علت عوارض تنفسی جانشان را از دست دادند. حدود یک دهه به پایان قرن بیستم مکزیکوسیتی به عنوان پر جمعیت‌ترین شهر در نیم‌کره غربی زمین چنان دچار آلودگی هوا بود که پرندگان در آن سکته می‌کردند و حین پرواز به زمین می‌افتادند. مثال‌های مختلف دیگری وجود دارد که درگیری شهروندان شهر‌های مختلف با مساله آلودگی را نشان می‌دهد. این دو مورد بیشتر به این دلیل ذکر شد که اکنون دو شهر لندن و مکزیکوسیتی جزو شهر‌های آلوده جهان نیستند و برای مثال شهر مکزیکوسیتی که در یک برهه زمانی ۳۳۰ روز پشت سر هم هوای ناسالم داشته اکنون به شهری با هوایی سالم تبدیل شده است. گمان نکنید این اتفاق را تغییرات جوی رقم زده و همان‌طور که در بسیاری از موارد در ایران معمول است، بارش باران باعث شده آلودگی دست از سر ساکنان شهر بردارد. آلودگی در این شهر‌ها به واسطه انجام اقدامات کوتاه، میان و بلند مدت مهار شده است، همان‌طور که مسئولان شهری در این شهر‌ها تمهیدات مختلفی برای عدم بازگشت آلودگی هوا اندیشیده‌اند. در ایران اما انگار قرار نیست چنین شهر‌هایی الگو قرار گیرند و احتمالا مسئولان در خلوت یا جلوت شهر‌های تهران، اهواز، اراک، مشهد، قزوین و... را با شهر‌های آلوده چین، هند، پاکستان و... مقایسه می‌کنند. آنها انگار قصد دارند ایرانی‌ها را هم شبیه چینی‌ها به این عادت دهند که همیشه باید توی کیفتان یک ماسک داشته باشید، چرا که ماسک جزو لوازم ضروری یک شهروند مدرن است! این مساله بیشتر به این دلیل مطرح می‌شود که در سال‌های اخیر بار‌ها شاهد انجام این اظهار نظر بوده‌ایم که آلودگی در کلانشهر‌های ایران اجتناب ناپذیر است. اگر تهران و دیگر شهر‌های آلوده ایران نمی‌توانند لندن و مکزیکوسیتی باشند نه به این دلیل است که آلودگی حل شدنی نیست، بلکه دلیل آن بیش از هر چیز نبود اراده‌ای برای رفع آلودگی هواست.

از آب‌پاشی تا خاک‌خورد یک لایحه

پاییز و زمستان سال ۱۳۸۹ اجرای یک طرح مثل یک بمب خبری فضای رسانه‌ای کشور را تحت الشعاع قرار داد؛ به دنبال تداوم آلودگی هواپیما‌های سم‌پاش به پرواز درآمدند تا با آب‌پاشی هوای آلوده را بشویند و ببرند! هر چند طرحی همین قدر عجیب و غریب در سال ۱۳۹۱ و برای مقابله با ریزگرد‌ها مطرح شد، اما در سال‌های اخیر به این اندازه شاهد اظهارات و اقدامات عجیب و غریب برای رفع آلودگی هوا نبوده‌ایم. با وجود این، نباید تصور کرد همه چیز درست شده و اکنون با اجرای طرح‌های کارشناسی شده شمارش معکوس برای رخت بر بستن هوای آلوده از آسمان شهر‌های کشور آغاز شده است. این درست است که آلودگی سال ۱۳۹۴ و امسال قابل مقایسه با آلودگی سال‌های ۱۳۸۹، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ نیست و این مساله هم تقریبا روشن است که اجرای برخی از طرح‌ها از جمله توزیع بنزین استاندارد تا حد زیادی آلودگی را کاهش داده است، اما آلودگی همچنان یکی از نگران کننده‌ترین معضلات حال حاضر کشور است، تا جایی که عنوان می‌شود این معضل جزو سه بحران اصلی حال و آینده ماست. بر اساس آمار بانک جهانی در سال ۲۰۱۶ هزینه سالانه آلودگی هوا برای ایران ۸۰ هزار میلیارد تومان بوده است. رئیس سازمان محیط‌زیست می‌گوید آلودگی بیش از ۳۰ میلیون ایرانی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. به گفته معصومه ابتکار ما تنها در بخشی از روستاها در کشور هوای سالم داریم. آن‌طور که تازه‌ترین بررسی‌ها نشان می‌دهد آلودگی سالانه به مرگ حداقل پنج هزار ایرانی منجر می‌شود. این آمار تکان دهنده نشان می‌دهد که آلودگی هوا می‌تواند بیشتر از کشته شدگان یک جنگ قربانی بگیرد. سال ۱۳۸۸ محمد‌هادی حیدرزاده رئیس سابق اداره محیط‌زیست تهران گفت: «امروز وضعیت آلودگی هوای تهران از ساماندهی مدیریتی گذشته و نیازمند فرماندهی ویژه است چراکه تلفات آلودگی هوای تهران در هشت سال گذشته بیشتر از آمار شهیدان دوران هشت ساله دفاع مقدس است.» آمار‌های تکان‌دهنده درباره خسارات ناشی از آلودگی هوا نهایتا مسئولان را بر آن داشت تا به فکر انجام اقدامات اساسی در این زمینه بیفتند. گذشته از کار‌های کوچک و مقطعی انجام شده شاید مهم‌ترین فعالیت در این زمینه بازنگری در قانون مقابله با آلودگی هوا باشد. لایحه اصلاحی در این زمینه مدت‌هاست که تدوین و به مجلس ارائه شده است، اما بعد از کش و قوس‌های فراوان تنها کلیات آن به تصویب رسیده و مشخص نیست عاقبت آن چه می‌شود. قانون مذکور در واقع اصلاح قوانینی است که از قبل در این زمینه وجود داشته و یکی از اصول مهم آن جرم انگاری آلوده کردن هواست. جرم انگاری برای آلوده کردن هوا از چند سال پیش و به دنبال تشدید معضل آلودگی مطرح شد. این مساله حتی تا جایی پیش رفت که برخی از مسئولان محیط‌زیست آلوده کردن هوا را قتل نفس دانستند و خواستار برخورد‌های شدید در این زمینه شدند. در لایحه‌ای که کلیات آن به تصویب مجلس رسیده است بر جریمه‌های نقدی برای آلوده کردن هوا تاکید شده است. برای مثال در یکی از مواد این قانون آمده است هر وسیله نقلیه موتوری که به کار گرفته می‌شود باید دارای گواهینامه مخصوصی مبنی بر رعایت حد مجاز خروجی آلوده کننده‌های هوا و صوت باشد. در یکی از تبصره‌های این ماده ذکر شده است افرادی که با وسایل نقلیه موتوری با سطح آلایندگی غیر مجاز تردد می‌کنند به سه برابر جریمه مرتبط در قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی جریمه خواهند شد و در صورت تکرار تخلف مشابه در روز‌های دیگر، علاوه بر جریمه یاد شده، گواهینامه آنان به مدت شش ماه ضبط می‌شود. هر چند قانون مذکور کاستی‌هایی دارد و به نظر می‌رسید می‌شد مواد دیگری نیز به آن اضافه کرد، اما تصویب و مهم‌تر از آن اجرای این قانون می‌تواند تا حدی راهگشای وضعیت آلودگی هوا در ایران باشد. در این میان البته باید این مساله را مد نظر قرار داد که در بسیاری موارد سازمان‌ها و وزارتخانه‌های مختلف در سال‌های اخیر به وظایف خود در زمینه آلودگی هوا بی توجهی کرده‌اند. این مساله می‌تواند در صورت عدم اجرای درست قانون بار دیگر تکرار شود. صوری شدن برخی مجوز‌ها بلای جان محیط‌زیست است و از آنجا که این موضوع بازی کردن با جان شهروندان است باید با شدید‌ترین برخورد‌ها مواجه شود. دلیل این مساله که اکنون به شرایطی رسیده‌ایم که سالانه میلیارد‌ها تومان هزینه آلودگی هوا را می‌پردازیم، دست داشتن همه در ایجاد یک معضل ملی است؛ از سازمان‌های مختلف گرفته تا وزارتخانه‌ها و حتی کارخانه‌ها و شرکت‌های خصوصی در این خود ویرانگری نقش داشته‌اند، همان‌طور که تک تک شهروندان با اقداماتی که کوچک و بی اهمیت به نظر می‌رسند در تنگ کردن نفس مردم شهر‌های مختلف نقش دارند.

700700

کد خبر: 705099

وب گردی

وب گردی