به گزارش ایسکانیوز، نمایش «دوستم آقای دست» که این روزها در خانه موزه انتظامی روی صحنه است؛ یک کار پانتومیم و موزیکال است. بزرگترین دغدغهی این نمایش تک پرسوناژه، نشان دادن ترس انسان، از حصارهایی نامرئی است.
خواستیم یک پانتومیم محض را اجرا کنیم
مرتضی صرافی (یکی از افراد گروه کارگردانی) در رابطه با شکلگیری ایده و همچنین پیشینهی گروه در گفت و گو با ایسکانیوز گفت: گروه ما در واقع یک جمع خودمانی است که پیش از این هم چند کار پانتومیم و تئاتر فیزیکال با هم انجام دادهایم. نمایشی به نام «تا اطلاع ثانوی» کار قبلی ما بود که اثری کاملاً ایرانی شده و فولکلور تهرانی بود. کار بعدی ما «اعواجاج»؛ تئاتری کاملاً فیزیکال بود که بر پایهی تئودنس ژاپنی بود. در واقع ریشه هایی از پانتومیم را با هم تلفیق کردیم.
او با اشاره به اینکه ایدهی «دوستم آقای دست» از دو سال قبل در ذهن ما بود و به تازگی فرصت اجرای آن پیش آمده است بیان کرد: طرح کار را داشتیم اما زمان تمرین و جمع کردن کل کار چیزی نزدیک به دو ماه زمان برد. در ابتدا قرار بود کار چند پرسوناژه باشد اما طی گفتگوهایی که کردیم تصمیم بر این شد که کار را با اجرای امین حسینی آزاد روی صحنه ببریم.
صرافی افزود: سعی کردیم از لحاظ تکنیکال، یک کار فرانسوی را اجرا کنیم. ما هیچ دکور صحنه ای نداشتیم ولی تلاشمان بر این بود که چند فضای مختلف را برای تماشاگر تلاقی کنیم. در واقع قصد داشتیم یک پانتومیم محض را اجرا ببریم. این کار قرار است فیلمبرداری شود و به جشنوارههای خارجی نیز ارسال شود.
او در پاسخ به این سوال که ایدهی ذهنی شما چقدر در اجرا عملی شد گفت: این یک کار گروهی بود.ما دور هم جمع شدیم و اتود زدیم و نوشتیم. اگر بخواهم به سوال شما پاسخ دهم باید بگویم که ایدهی ذهنی من 10 درصد یا بیست درصد عملی شد. البته باید این را هم در نظر گرفت که ما بدون هیچ امکاناتی کار را جلو می بریم.
صرافی با بیان اینکه تماشاگر این اجرا محدود است اضافه کرد: اما در کل این کاری بود که برای من رضایت قلبی به همراه داشت. انجام دادنش بسیار موفقیت آمیزتر از انجام ندادن است. دوست داشتم تبلیغات گسترده تر بود. همچنین ایدهی ما برای موسیقی، پخش آن با صدای دالبی بود اما امکاناتی وجود نداشت که این کار را انجام دهیم. ما با آن چیزی که هست توانستیم این را ارائه دهیم. سعی میکنیم وقتی که امکانات محدود است خودمان را ارتقا دهیم.
کار نباید مخاطب محور باشد
وی در پاسخ به این سوال که اجرای نمایش بدون دیالوگ تا چه اندازه سخت است اظهار کرد: پانتومیم هنری بدوی است. آدمها اولین نمایشی که بازی کردند پانتومیم بود. در واقع این نمایش مخاطبانی را میطلبد که بیش از اندازه ماشینی نباشند. مخاطب بسیار ارزشمند است و بدون مخاطب کار هیچ است اما معتقدم کار نباید مخاطب محور باشد. تیم ما تلاش میکند در بخش درام آنقدر موفق شود که بتواند تماشاچی را حفظ کند.
صرافی در رابطه با خستهکنندگی کار و اینکه روند در بند بودن به گونهای کلیشه ای است و اتفاقی را حادث نمیشود گفت: این قضیه کاملاً فکر شده بود. ما به این کسالت احتیاج داشتیم و چند ترفند هم برای آن به کار بردیم. هنرمند وظیفهای جز نگه داشتن مخاطب پای کار دارد. زندگی ما مثل همین تئاتر است. ما هر روز کاری نمیکنیم جز تکرار همان کارهای کلیشهای هر روز. میخواستیم وقتی مخاطب از سالن بیرون میرود بگوید که چقدر خستهکننده بود! چهل دقیقه تحمل این تکرار بسیار خستهکننده است، پس ما با یک عمر تکرار این کلیشهها چه خواهیم کرد؟ من هفت دقیقه موسیقی اینترو گذاشتم که مخاطب در ابتدای کار خسته شود.
در ادامه محمدرضا اخوان (گروه کارگردانی) در رابطه با مسئلهی عشق و ترس و دغدغهی آن در نمایش بیان کرد: عشق یک جرقه بود برای کار و ترس همیشه با کاراکتر همراه بوده است. وقتی کار تمام میشود باید این اتفاق در ذهن تماشاچی بیفتد. کشتن مرغ عشق پدربزرگ خاطرهی بدی بوده که همیشه با کاراکتر همراه بوده و او را دچار ترس میکرده است.
او با بیان اینکه ما خواستیم روی پانتومیم جلو برویم اظهار کرد: زبان بدن نمایشیتر است و با آن یک سری چیزها را میتوان به تماشاچی نشان داد. نریشن هم برای راحتتر کردن کار آمده است و به نوعی نقطهی کمکی کار بوده است چرا که همه چیز را نمیتوانیم با پانتومیم نشان دهیم. البته بازبینها به ما پیشنهاد ویژوآل آرت را دادند اما فرصت کمی داشتیم و سینک شدن بازیگر نیاز به تمرین بیشتری داشت و به همین جهت از آن صرف نظر کردیم.
عموم مردم تصویر درستی از پانتومیم ندارند
اخوان همچنین در رابطه با موسیقی کار بیان کرد: ما یک طرح سه خطی داشتیم و بعد از آن شروع به کار کردن روی موزیک کردیم. تصویرها و میزانسنها درآمدند و موزیک روی اینها سوار شد. البته من با اینکه تنها از ساز پیانو استفاده کنیم، موافق نبودم اما کار تیمی بود. من دوست داشتم در برخی صحنهها به خصوص صحنهی عشق، چلو داشته باشیم اما بچهها دلایلی آوردند که همان کلیشهای بودن و تکراری بودن کار بود.
وی در پایان سخنان خود در رابطه با مهجور بودن پانتومیم و شناخت نادرست عموم از آن گفت: عموم جامعه تصویر خاصی از پانتومیم ندارند در صورتی که پانتومیم یکی از سختترین درسهایی است که در هالیوود تدریس میشود. زبان بدن بسیار مهم است. پانتومیم با لال بازی بسیار فرق میکند و این هنوز در جامعهی ما تفکیک نشده است. مخاطب ما در تئاتر کم است و وقتی در پانتومیم میآید بسیار کمتر میشود. داشتن هنر مهم است اما بدانی هنرت را چطور باید بفروشی نیز اهمیت بسیاری دارد که فکر میکنم بسیاری از هنرمندان حوزهی تئاتر ما هنر فروختن هنر را نمیدانند.
به گزارش ایسکانیوز، این نمایش به نویسندگی، کارگردانی و بازی امین حسینی آزاد با همکاری گروه کارگردانی (مرتضی صرافی و احمدرضا اخوان) تا چهارم آذرماه در خانه موزه ی انتظامی روی صحنه است.
502500