مساله لاینحل در روابط ایران و ترکمنستان وجود ندارد

هاشمی گلپایگانی گفت: مساله لاینحل بین ایران و ترکمنستان وجود ندارد. مساله‌ای در خزر و یا در مرزهای مشترک نداریم و امکان تفاهم و توافق بر مبنای قاعده برد -برد در دولت یازدهم وجود دارد ... علی رغم اینکه دولت ترکمنستان بی طرف است اما امکان همکاری در عرصه های مختلف نظامی امنیتی و تسلیحاتی وجود دارد.

به گزارش ایسکانیوز، ایراس در گفت و گو با هاشمی گلپایگانی سفیر سابق ایران در ترکمنستان، به بررسی روابط ایران و ترکمنستان و مسیرهای ارتباطی سیاسی و اقتصادی جدید عشق آباد پرداخته است که در ادامه می خوانید.

آسیای مرکزی را بخشی از تمدن اسلامی و یکی از اصلی ترین بخش های تمدن ایرانی می دانند که در نگاه نخست، چشم اندازی از پیوندهای فرهنگی، اشتراکات تاریخی و مزیت های ژئوپلتیکی را پیش روی ایران در تعامل با این کشورها قرار می دهد. در عین حال، نامتناسب بودن سطح و حجم روابط در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به عنوان نخستین و اصلی ترین انتقادی است که در مبحث روابط ایران و آسیای مرکزی ذکر شده است. فارغ از تعارفات دیپلماتیک و مبتنی بر تجربه میدانی جنابعالی، علل واقعی شکوفا نشدن ظرفیت های موردانتظار در این حوزه چیست؟

هاشمی گلپایگانی: ابتدا از شما و موسسه بسیار خوب و معتبری که در مسایل آسیای مرکزی حضور فعالی دارد و از جناب آقای دکتر سنایی سفیر ایران در روسیه به عنوان پایه‌گذار این موسسه تشکر می‌کنم. سوال خوب و قابل ملاحظه­ای را مطرح کردید. از بدو استقلال این کشورها در آسیای مرکزی، ایران مانند مردم آن کشورها از استقلال ابراز خوشحالی و خرسندی داشت. واقعیت قضیه این است که جمهوری اسلامی در آن سالها در جهت تثبیت استقلال آنها همکاری‌های بسیاری انجام داد. به خاطر دارم که چند ماه پس از استقلال زمانی که به عنوان اولین سفیر ایران به ازبکستان رفتم، در آنجا شاهد فعالیت دولت آقای هاشمی رفسنجانی بودم که در جهت کمک به این کشورها برای تثبیت استقلال، رفع مشکلات و حل معضلات زیاد در آن مقطع زمانی و برای رفاه مردم فعالیت های زیادی داشتند. این موضوع در تاریخ ثبت شده است که در آن مقطع زمانی نظر جمهوری اسلامی ایران تثبیت استقلال بود چراکه بلافاصله پس از اعلام استقلال هنوز برخی کشورها از شناسایی آنها امتناع می­کردند و روسیه نیز تلاش می­کرد این کشورها را مانند سابق در کنار خود حفظ کند و اجازه مستقل شدن به معنای واقعی را ندهد. چرا که روسیه ترس داشت اگر در واقع این کشورها به استقلال کامل برسند، روسیه نیز دچار فروپاشی شود. البته تاریخ گویای این است که در آن مقطع بسیاری از کشورهای غربی در جهت فروپاشی روسیه گام بر می‌داشتند. پس از فروپاشی شوروی می بینید که در داغستان، چچن، تاتارستان و در برخی جمهوری هایی که وابسته به روسیه بودند تظاهرات و تنش‌های ایجاد شد و مردم داعیه استقلال داشتند. در آن مقطع زمانی با توجه به یافته‌ها، جمهوری اسلامی ایران کمک کرد روسیه هم دچار فروپاشی نشود. در ضمن کمک به استقلال کشورهای آسیای مرکزی به روسیه نیز نگاه داشت و اجازه ورود غربی ها از خاک ایران به روسیه را نداد و مانع ورود آنها شد. این اقدام هم موجب شد استقلال آسیای مرکزی را دچار خدشه نکند و هم دخالتی در این منطقه به معنای فروپاشی روسیه نداشته باشند. اما ایران مصالح و منافع خود را در استقلال کشورهای آسیای مرکزی می‌دید. البته در آن مقاطع زمانی کشورهای دیگر داعیه همکاری با آسیای مرکزی داشتند و در جهت منافع اقتصادی خود برآمدند. پروژه ها و اقدامات اقتصادی را در آنجا شروع کردند. در حالی که ایران تنها در جهت استقلال آنها گام برداشت.

این نگاه که شما می‌گویید ایران از ظرفیت‌ها نتوانسته استفاده کند به همین دلیل است که؛ در بدو قضیه بعضی از کشورها از فرصت‌های جمهوری‌های آسیای مرکزی استفاده کردند، ما در جهت مشکلات آنها و رفع مسایل سیاسی و کمک به آنها برآمدیم. واقعیت این است که در آن مقطع نگاه ما بهره برداری از ظرفیت‌های اقتصادی از کشورهای آسیای مرکزی نبود که اگر بود امروز حضور فعال‌تری در عرصه پروژه‌های صنعتی این کشورها داشتیم.

به یاد دارم که در ترکمنستان نیازوف دچار کمبودهای ارزاق عمومی شد و حتی سیلوهای گندم در حال خالی شدن بود که آقای هاشمی رفسنجانی (رییس جمهور وقت) کمک‌های ارزشمندی به این کشورها داشت. زیرا آنها یک کشور همسایه و مسلمان بودند و طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران باید به کشورهای مسلمان کمک کنیم و کمک‌های این چنین انجام شد . در کتاب خاطرات نیازوف نیز به کمکهای ایران اشاره شده و نسبت به آنچه که ایران انجام داده و قدردانی کرده است.

برخی از کشورهای همسایه ما به فکر برداشت و بهره اقتصادی بودند. لذا می بینید در این زمینه موفق بودند ولی ما نتوانستیم در عرصه اقتصادی بهره لازم را ببریم. ضمن اینکه شاهد هستیم که در زمینه صادرات کالا، خدمات فنی و مهندسی و حضور صنایع و خدمات مقوله این فناوری هنوز سیستم روشن کارا و روشنی برای رقابت عرصه جهانی نداریم. امروز در دنیا دیگر نمی‌توان بر اساس صرفا روابط سیاسی پروژه های اقتصادی را گرفت. حتی در کشورهای افریقایی، روابط سیاسی اثر دارد اما پیمانکاران و صاحبان صنایع باید بیایند با رقبا وارد گود رقابت شوند. اینگونه نیست که به راحتی کسی بتواند برنده باشد. این موضوع مانند ورزش کشتی است که باید هر طرف فن بلد باشد و بتواند رقیب را ضربه فنی کند. این موضوع طبعا با پشتیبانی دولت انجام می‌شود و در چندسال اخیر در دولت جناب آقای روحانی این مساله مورد توجه قرار گرفته و سازمان دهی بهتری انجام شده است.

در این زمینه مجلس نیز باید کمک کند و ظرفیت‌هایی را برای تسهیل صادرات به خارج از کشور فراهم کند. در وهله اول می‌توان به کشورهای آسیای مرکزی صادر کرد و راه ورود به آنها آسان است و در این راستا، می‌توانیم با استفاده از فاکتورهای مثبت و سابقه سیاسی و نزدیکی راه بازی را دنبال کنیم، اما پیمانکاران و صاحبان صنایع با همت و تلاش این راه را دنبال کنند نه اینکه خارج از تشریفات عمل کنند. مطمینا هنوز عرصه‌هایی برای فعالیت داریم زیرا با توجه به سابقه سیاسی در عرصه رقابت در این کشورها موفق می‌شویم.

به نظر شما تعارض موجود در قابلیت های اسمی و واقعیت های عینی روابط ایران و کشورهای آسیای مرکزی چیست؟​

به هرحال زمانی که روابط در سطوح بالایی قرار دارد و دو کشور در حجم بالایی با هم همکاری دارند، همکاری‌ها در سطوح مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی است. طبیعی است که اختلافات در همکاری‌ها ایجاد می‌شود. اما با کشوری که همسایه نیستید و تنها روابط اقتصادی داشته باشید اگر تنش و اختلافی پیش آید تنها در روابط اقتصادی است. این موضوع مانند رابطه خواهر و برادری است که ممکن است اختلاف بیشتری میان دو خواهر و برادر وجود داشته باشد اما رابطه عمیق‌تر است و شکننده نیست. بنابراین همسایگی حسن بسیار زیادی دارد و ممکن است اختلافات در بعضی از امور نیز وجود داشته باشد که اگر روابط دو کشور روابط عمیقی باشد این اختلاف مانند کف‌های روی آب از بین می رود. بین ایران و ترکمنستان اختلافات و تنش‌های زیادی که منجر به کدورت عمیق همیشگی شود نداریم، اما اختلافات مقطعی وجود داشته که به دلیل همین عمق از بین می‌رود. به هرحال ایران با ترکمنستان در تمامی عرصه‌های فرهنگی، تاریخی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی و مرزی همکاری دارد. ایران نیز سیاست‌های خاص خودش را در قبال ترکمنستان دارد. این‌طور نیست که هرچه آن کشور بگویید باید منطق و هماهنگ باشد. هرچند در روابط گاهی مدارا نیز لازم است.

ترکمنستان یکی از کشورهای آسیای مرکزی است که گفته می شود دارای بیشترین اشتراکات تاریخی و تمدنی با ایران بوده و دروازه ورود زمینی ایران به این منطقه نیز به شمار می رود. به رغم توسعه نسبی که در روابط ایران و این کشور قابل اشاره است، در تعامل با ایران، چرا گاه و بی گاه شاهد رفتارهای تند و غافلگیرکننده از سوی این کشور بوده ایم؟ گاها مشاهد می‌شود که ترکمنستان از مسایل و پروژه های ایران محور دوری می‌کند، این موضوع در ابعاد سیاسی ، اقتصادی و .. دیده می‌شود و به نظر می‌رسد این کشور چشم انداز همکاری های دیگری را برای خود ترسیم کرده است. نظر شما در این خصوص چیست؟

برای پاسخ به این سوال، دو مساله وجود دارد. ابتدا باید توجه کرد ترکمنستان در چه وضعیت سیاسی قرار دارد. قطعا اعمال و رفتار این کشور در چارچوب سیاستهای تدوین شده است. ترکمنستان پس از استقلال ، مطمع نظر روس‌ها و دیگر کشورها بود. هر کشوری می‌خواست این کشور ضعیف تازه به استقلال رسیده را به سمت خود بکشد، نه اینکه با آن توافق کند بلکه زیر نظر و سلطه خود داشته باشد. لذا در اوایل استقلال این کشور، جمهوری اسلامی ایران از اعلام بی‌طرفی ترکمنستان در عرصه سیاست خارجی حمایت کرد و آقای هاشمی رفسنجانی حامی این موضوع بود و در واقع سیاست بی‌طرفی این کشور در سازمان ملل تایید شد و بر همین مبنا الزاماتی برای ترکمنستان تعیین شد که دیگر نمی‌توانست در هیچ تشکیلات نظامی کشوری و حتی در سازمان های منطقه‌ای با جنبه نظامی حضور داشته باشد. بنابراین این ترکمنستان بود که منافع خود را در بی طرفی دید و نخواست خود را در آغوش کشور دیگری قرار دهد.

از سوی دیگر، هر کشوری بر مبنای منافع اقتصادی تعریف شده خود عمل می‌کند ، گرچه ‌ترکمنستان کشور دوست و برادر ایران است اما در رابطه با ایران نیز منافع خود را در نظر می‌گیرد. مانند سیاست برد- برد دولت یازدهم که بر مبنای منافع کشور تعیین کرده است. در حالی که ترکمنستان سلطه کمونیست و استیلای شوروی سابق را تجربه کرده است پس دیگر نمی‌خواهد دیگر منافع خود را تنها با یک کشور ببیند. مثلا گاز خود را تنها به یک کشور بفروشد که در آن صورت ناچار می‌شود یکسری تمهیدات و تعهدات را داشته باشد در حالی‌که این کشور براساس گفته‌های رییس جمهورش به دنبال تنوع سازی است.

ممکن بود در زمان آقای نیازوف در اوایل استقلال ترکمنستان، به دلیل اینکه دسترسی ترکمنستان به دیگر کشورها خیلی محدود بود ترکمنستان در آغوش ما قرار می‌گرفت و تمام گاز خود را به ما می فروخت. اما الان ارتباطات وسیعی به لحاظ جاده‌ای و امکانات دارند. ترکمنستان اکنون با خیلی از کشورها در ارتباط است در حال حاضر چین برداشت خیلی بیشتری نسبت به ما از گاز ترکمنستان دارد. در حالی که پایتخت دو کشور حداقل هفت هزار کیلومتر از هم فاصله دارند.

از سوی دیگر روس‌ها سابقه استیلای غیرمنطقی در این کشورها دارند و در آن زمان روس‌ها گاز ترکمنستان را می‌بردند و در قبال آن پرداختی نداشتند. در سال 1991 که سفیر ایران در ازبکستان بودم از ترکمنستان که رد می شدم این کشور هیچ امکاناتی نداشت حتی در ارتزاق مردم دچار مشکل بود. در حالی که به لحاظ منابع گازی در دنیا جایگاه چهارم را داشت. ترکمن‌های با تجربه آن روزها می‌خواهند دیگر برادر بزرگتر نداشته باشند و از استیلای روسها فرار کنند. زیرا طعم تلخ آن روزها را چشیده‌اند پس سعی می‌کنند داشته‌ها و امکانات خود را در ارتباط با کشورهای دیگر تنوع ببخشند..

این گونه نیست که بگوییم نمی‌خواهند با ایران کار کنند و تنوع ارتباطی را بر مبنای منافع خود تعریف می‌کنند و مانند قبل بی‌طرفی را دنبال می‌کنند. نمی‌توان تصور کرد با ایران عداوتی دارند، البته ممکن است در مسایل سیاسی نگاه‌ها متفاوت باشد. هرچند تا جایی‌که به خاطر دارم ترکمنستان در غالب رای گیری­های سالانه موضوعات مختلف در سازمان ملل با ما همکاری داشته و رای ترکمنستان با ایران همسو بوده است. در دوران تحریم من در ترکمنستان بودم و همکاری خوب آنها را شاهد بودم. به عنوان مثال در سال 1393توانستیم یک میلیارد و 350 میلیون دلار کالا به ترکمنستان صادر کنیم. علی رغم اینکه این کشور تحت فشارهای غربی ها بود با ایران همکاری می‌کرد و نشان داد تحت فشار کشورهای غربی با همسایه خود عداوت نمی‌کند.

عداوت نمی‌کند اما به نظر می رسد چندان تمایلی به همکاری با ایران ندارد؟

یک بحث تنوع بخشیدن به توزیع انرژی است ما هم اگر کشوری بخواهد داشته‌های گازی ما را منو پل خود قرار دهد نمی‌پذیریم. برای ترکمنستان منابع گاز حکم زندگی دارد و بر آن مبنا روابط خود را تنظیم می‌کند، پس با تمرکز نمی‌تواند مانور دهد. خطوط لوله‌ای که اینها ترسیم می‌کنند در پروژه‌های جهانی باید اعتبار کسب کنند. ترکمنستان که توان ایجاد خطوط لوله با ترکیه یا اروپا را ندارد پس کشورهایی که با آنها همکاری می‌کنند سرمایه‌های لازم پروژه ها را می پردازند. بانک توسعه اسلامی می‌گوید اگر این پروژه را انجام دهی بخشی از آن را ما می‌پردازیم. ایران نیز به دنبال جذب اعتبارات جهانی برای توسعه است و با کشورهایی که توان پرداخت آن را دارند همکاری می‌کند.

ما با توجه به منابع مالی محدودی که در اختیار داریم ، خیلی دستمان باز نیست که اعتبارات را برای پروژه های ترکمنستان اختصاص دهیم. همانطور که جناب آقای دکتر روحانی و وزیر نفت کشور اعلام می کنند، ایران سالانه نیاز به ده ها میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز دارد. درحالی که کشورهای مانند ژاپن و چین می توانند سرمایه گذاری های در خطوط لوله ترکمنستان انجام دهند که مثلا تا نزدیکی پکن پایتخت چین می رود. در حالی که ایران نیاز به اعتبارات بین المللی و سرمایه گذاری خارجی دارد.

ارزیابی شما از رفتار ایران در قبال ترکمنستان چیست؟ آیا ویژگی های طرف ایرانی در تعامل با این کشور، به وجود آورنده این رفتار بوده است؟

خوشبختانه در سطوح بالای دو کشور ارتباطات مثبت و در جهت همکاری دارند. بدین جهت گفتم که اگر اختلافات کوچکی وجود دارد به دلیل این عمق رفع می شود. نظر ایران به ترکمنستان این است که هر گونه می توانیم توسعه روابط داشته باشیم. چرا که طبق قوانین و روال سیاست خارجی ایران ، باید بهترین رابطه را با همسایه های مسلمان داشته باشیم. مرز ایران تا پایتخت ترکمنستان 40 کیلو متر فاصله دارد.ترکمنستان می توانست پایتخت را به جایی ببرد که از مرز ما دور باشد.همین مقداری که پایتخت را در کنار مرز ما قرار دادند بر اساس مفاهیم سیاسی به معنای نزدیکی و همکاری است. یعنی دو کشوری که نمی خواهند با هم خصومت داشته باشند. به تاریخ هم مراجعه کنید می بینید که کشورهایی که نمی خواهند روابط همکاری داشته باشندپایتخت ها را از مرز دور می کنند تا با همسایگان دیگر دچار چالش نشوند.

فکر نمی کنید نسبت به فرصت هایی که با ترکمنستان داشتیم منفعلانه عمل کردیم؟

من نمی خواهم بگویم که همه فرصت ها را بدست آورده ایم . هرچند نمی خواهم انتقاد تمام عیار نیز کنم اما در دولت سابق یک نگاه همکاری بر مبنای منافع متقابل برد برد نداشتیم.متاسفانه به جهت وعده هایی که دادیم و عمل نکردیم بی اعتمادی نسبی در روابط ایجاد شد. در حالی که اعتماد در روابط همسایگان و دو کشور حرف اول را می زند به خصوص در مورد کشورهای آسیای مرکزی که سال ها زیر سیطره برادر بزرگتر بوده اند، اعتماد باید در یک پروسه زمانی ایجاد شود.زمانی که در تمام سطوح وعده هایی که می دهید عمل نمی کنید، طرف مقابل بی اعتماد می شود.البته در دولت یازدهم نیز با سفرهایی که جناب دکتر روحانی به ترکمنستان انجام دادند اعتماد نسبی ایجاد شده و توسعه روابط در روند خوبی قرار گرفته است. این عدم توجه به انجام به تعهدات خلف وعده محسوب می­شود. در دولت گذشته که سفیر بودم، در سطوح بالا اعلام می کردند بدهی گازی به ترکمنستان تا دوماه آینده تسویه می شود اما دوماه،سه ماه و چند ماه حتی سال می گذشت و این موضوع محقق نمی شد و اعتماد طرف مقابل از بین می­رفت. زمانی که اعتماد از بین رفت، آن کشور در جهت گرفتن یار و پشتیبان دیگر و حتی اردوگاه دیگر وارد عمل می شود. به هرحال این کشورهای تازه استقلال یافته هستند و از ایران به عنوان یک کشور قدیمی و قدرتمند توقع دارند. ایران علی رغم تمام کمک هایی که انجام داده در بهره برداری از آنها مقداری تسامح و تساهل به خرج داده است و بر مبنای یک خط دنباله دار و روشن جلو نرفته ایم. چرا که در دولت هایی که روی کار آمدند هرکدام نگاه مختلف داشته اند. این باعث می شود که نتوانیم از ظرفیت های لازم بهره برداری کنیم.

آیا امکان گسترده تر شدن همکاری های ایران و ترکمنستان در موضوعاتی مانند بهره برداری از منابع آب و یا فراهم شدن فرصت های همکاری در موضوعات امنیتی و نظامی قابل تصور است؟

مساله لاینحل بین ایران و ترکمنستان وجود ندارد. مساله‌ای در خزر و یا در مرزهای مشترک نداریم و امکان تفاهم و توافق بر مبنای قاعده برد -برد در دولت یازدهم وجود دارد. اگر توانستیم اعتماد را به طور کامل در طرف مقابل ایجاد کنیم. علی رغم اینکه دولت ترکمنستان بی طرف است اما امکان همکاری در عرصه های مختلف نظامی امنیتی و تسلیحاتی وجود دارد. به این معنا که در واقع دولت ترکمنستان در جهت نیروهای نظامی نیازمند آموزش و تجهیزات است که ایران در این خصوص توانمند است و به عنوان مثال می توانیم نیروی دریایی این کشور را آموزش دهیم. تشکیلات نظامی ما برای آموزش به نیروهای نظامی ترکمنستان در زمینه‌های مختلف آمادگی کامل دارد. ترکمنستان با توجه به اوضاع منطقه که درگیر مساله نیروهای وحشی داعش است ناگزیر است که با ایران همکاری داشته باشد اما باید دو کشور زمینه ها را برای مقابله با این گروه های تروریستی ایجاد کند.

آسیای مرکزی، عرصه نفوذ و رقابت قدرت های بزرگ اعم از چین و روسیه به شمار آمده و مورد علاقه بازیگران مختلف منطقه ای و فرامنطقه ای است. با توجه به روابط دوجانبه ایران با این بازیگران اعم از چین و روسیه، فرصت ها و چالش های بازی این قدرت ها در آسیای مرکزی برای ایران چیست؟

نکته‌ای که باید به آن اشاره کنم. تجربه عراق و افغانستان نشان می‌دهد هیچ کشوری نمی تواند از آن سوی مرزها بیایید و استقلال و عدالت را در کشوری برقرار کند. بنابراین امروز کشورهای که در همسایگی هم هستند ناچارند همکاری و تعامل داشته باشند. لذا ما از پروژ های چین و روسیه در ترکمنستان نگران نیستیم در حالی که ترکمنستان با ایران به دلیل سوابق تاریخی و همسایگی باید همکاری داشته باشد. یک روز به وزیر خارجه ترکمنستان که فردی بسیار سیاسی است گفتم حتی اگر دولتها نخواهند با هم کار کنند، تاریخ و فرهنگ و مردم اجازه نمی دهند که تعامل نباشد. این واقعیت را رهبران و مسوولین دو کشور می دانند.

با توجه به اینکه در آمدهای گازی منبا اصلی در آمدی این کشور است نمی تواند از این ظرفیت استفاده نکند و یا آن را پس انداز کند . در جهت توسعه کشور خود این منابع را به کشورهای بزرگی مانند روسیه و چین می فروشد. بنابراین اگر ایران توان جذب و استفاده از این توان ترکمنستان ندارد به معنی این نیست که نباید ترکمنستان به روسیه و چین گاز دهد و درآمد گازی استحصال نکند. روس ها و چین ها ممکن است در قیمت متفاوت عمل کنند اما ایران از این موضوع نگران نیست که چین و روسیه در کشورهای آسیای مرکزی سرمایه گذاری کنند.

در بحث همکاری های (احتمالی) امنیتی-نظامی ایران و ترکمنستان، واکنش احتمالی روسیه را چگونه ارزیابی و پیش بینی می کنید؟

روسیه نقش ایران را در منطقه پذیرفته و با استراتژی روشن تری وارد میدان شده است. این را پذیرفته است که ترکمنستان مستقل است و دیگر روسیه نمی‌تواند در چارچوب همکاری‌ها استیلای سابق را داشته باشد. دنیا دیگر مانند 50 سال پیش نیست که کشورها تقسیم شوند و زیر سلطه کشورهای دیگر قرار گیرند. امریکا و روسیه نمی‌توانند به کشوری تحکم کند. بنابراین اگر دو کشور همسایه با توجه به خطرهای موجود همکاری داشته باشند چرا روسیه باید ناراحت شود . باید به منافع دو طرف نگاه کرد و آن زمان گذشته است که به منافع به صورت 100 و صفر تقسیم شود.

شخصیت های عاقل در روسیه از اینکه ما با همسایگان رابطه خوبی داشته باشیم خوشحال می شوند. این نکته مهمی است که آن اوایل اگر اجازه می دادیم که غربی ها وارد روسیه شود این کشور دیگر استقلال کنونی را نداشت. به صورت راحتتر بگوییم ، ما تشکر خدمات خود را از روسیه طلبکار هستیم. در دیدار آقای رفسنجانی و رییس مجلس روسیه این نکته را مطرح کردند که اگر ما در بدو استقلال این جمهوری ها قفقاز جلوی غربی ها را نمی‌گرفتیم، آنها ورود پیدا می کردند . پس حالا ما این را طلبکار هستیم. روابط ما با روسیه برمبنای روابط دوجانبه و منافع مشترک پیش می رود و با نگاه مشترکی همکاری می کنیم.

یعنی به نظر شما چالشی بین چین و روسیه به وجود نمی آید؟

الان مسائل مهم تری از قدرتنمایی و مطرح شدن روسیه در منطقه وجود دارد. حضور روسیه در سوریه و عراق مهمتر از چالش چین و روسیه در ترکمنستان است. هرکشوری ظرفیتی دارد مانند هر انسانی و ممکن است چین از این فرصت استفاده کند و در ترکمنستان سرمایه گذاری کند. بعید می دانم واکنش روسیه را در پی داشته باشد . ترکمنستان تمام منافع و منابع خود را به یک کشور گره نمی زند و در کنار چین با روسیه نیز مذاکره می کند اما این قدرت و سرمایه چین است که باعث می شود گاز ترکمنستان را منتقل کند روسیه نمی تواند مانعش شود.

آیا رقابت های موجود و احتمالی روسیه و چین در آسیای مرکزی، منافع ایران را تحت تأثیر قرار خواهد داد؟

ایران مرز مشترک و منافع مشترکی با ترکمنستان دارد ، درحالی که چین اینگونه نیست و به لحاظ امنیتی ایران همانطور که گفتم با همسایگان اعم از منافع اقتصادی،امنیتی و نظامی دارد. چین با ترکمنستان چه منافع امنیتی دارد؟

به لحاظ امنیتی منافع مستقیم ندارد. اگر به ترکمنستان لطمه بخورد به ایران لطمه می خورد. ایران و ترکمنستان دشمن مشترک بسیاری دارند. اما چین با ترکمنستان اینگونه نیست. بسیاری از کشورها اینگونه نیستند. منافع مشترک خیلی دارند. هرچقدر ما بتوانیم از ظرفیت ها استفاده کنیم به نفع هر دو کشور است.اما توان اقتصادی و سیاسی لازم است که باید به لحاظ اقتصادی توان سرمایه گذاری داشته باشیم. اگر سرمایه گذاری کنیم می توانیم از ظرفیتهای بیشتر استفاده کنیم هرچند ترکمنستان ملاحظه همسایگی را می کند اما در ایران توقعات از این کشور بیشتر است.

چرا حضور و مشارکت ایران در سازوکارهایی مانند سازمان همکاری های شانگهای و ... (که اعضای آن عمدتا از کشورهای آسیای مرکزی است) تاکنون ناموفق بوده است؟

ایران در شانگهای عضو ناظر است این حضور برای ایران بی فایده نیست اما در چه شرایطی باید ایران حضور دایم داشته باشد؟ آن را باید مورد بحث و بررسی قرار دهیم.اینکه صرفا در همه تشکیلات عضو شویم یک موضوع است و اینکه ایران بخواهد شرطهای این پیمان را رعایت کند بحث دیگری است که باید شرایطی را بپذیریم که برای ما منافع داشته باشد.

نقاط قوت و ضعف ایران در رفع تهدیدها و استفاده از فرصت ها است.ایران به طور قطع یک قدرت منطقه ای است و کشورهای آسیای مرکزی می دانند. اگر ما بتوانیم اعتماد این کشورها را جذب کنیم و به آنها نشان دهیم و ثابت کنیم آن کشوری که می تواند در مقابل دشمنی مشترک برای حفظ استقلال و صیانت از منابع و منافع سینه سپر کند ایران است، در این صورت این کشورها را جذب خود می کنیم.ترکمنستان منابع عظیم انرژی را دارد و در یک منطقه پر تنش قرار دارد و به این نتیجه رسید که امریکا و ناتو با آن همه تشکیلات نتوانسته اند از آن طرف مرزها در اقغانستان و عراق کار درستی انجام دهند. حتی نتوانستند در افغانستانجلوی کشت خشخاش و تولید تریاک را بگیرند و تولید این ماده مخدر در حال حاضر با حضور ناتو و امریکا در حال حاضر ده برابر است. این ناتوانی حضور نیروهای خارج از منطقه را نشان می دهد مسوولین عالی ترکمنستان فهمیدند که حتی اگر ابر قدرتها تجهیزات آنها را تامین کنند اما نمی توانند از کشور آنها حفاظت کنند. مردم ترکمنستان ایرانی ها را اجنبی نمی دانند اما نسبت به غربی ها احساس غربت می کنند. این درحالی است که این کشور نیاز به پناهگاه قدرتمند دارد که سپر تامین منافع آنها باشدیران می تواند پناهگاه باشد. آنها قبول دارند ایران قدرت بالایی است. اما باید اعتماد عمیق ایجاد کنیم که باور کنند که اگر داعش به آنها حمله کند ایران می تواند در مقابل داعش دفاع کند.

نگاه ترکمنستانی ها به این نوع همکاری چگونه است؟

هاشمی گلپایگانی: آنها معتقدند که در چارچوب بی طرفی قرار دارند اما الان نمی خواهند گرایش نشان دهند و از چارچوب بی طرفی خارج شوند اما به نظر من اگر ما اطمینان دهیم آنها علاقه مند هستند که پشتیبانی مانند ایران را داشته باشند.

بنابراین آینده روابط ایران و ترکمنستان را چطور پیش بینی می کنید؟

آینده را روشن پیش بینی می کنم چرا که دو کشور همسایه با مشترکات فراوان تاریخی و فرهنگی ناچار هستند که باهم همکاری داشته باشند .با توجه به اینکه مسوولین دو کشور موافق این موضوع هستند لذا چشم انداز آینده چشم انداز بسیار خوبی خواهد بود. به خصوص مقام معظم رهبری که همواره توصیه به گسترش روابط دارند. در دیدار سال گذشته،رییس جمهور ترکمنستان با ایشان اعلام کردند که اشتیاق زیادی به توسعه روابط دو کشور دارند.رییس جمهور ترکمنستان به حضرت آقا گفتند: « ما آمده ایم که به ما رهنمود و نصیحت دهید». رییس جمهور ترکمنستان همچنین به مقام معظم رهبری گفت: « شما علاوه بر رهبر ایران رهبر ما نیز هستید». این نوع نگاه تعارف دیپلماتیک نیست بلکه نشانی از اعتقاد آنها به قدرت و اعتبار ایران است. بنابراین ما در رقابت با کشورهای دیگر موفق خواهیم بود. اما باید در داخل اهداف خود را سازماندهی کنیم چراکه در ترکمنستان قدرت مطلق و متمرکز رییس جمهور است و تنها حرف اوست که اجرایی می شود اما در ایران، سازمان ها و ارگان های نظرات خود که امکان دارد بعضا متفاوت و متناقض باشد به طرف ترکمن اعلام می دارند و ترکمن ها که فکر می کنند این نظرات قابل قبول کشور ما است آن را می پذیرند و وقتی این نظرات دارای تناقض هستند اعتماد ترکمن ها را از بین می برد. پس ما باید سیستم آنها را بشناسیم و در رفتار و گفتار خود آن را لحاظ کنیم. در روابط بین دو کشور مراعات کنیم و اظهارات و اقدامات یکدست انجام دهیم تا آنها را دچار تردید نکنیم.

306

کد خبر: 707147

وب گردی

وب گردی