آیا فرهنگ لازم  برای  استفاده بهینه از فناوری های جدید را داریم؟

فناوری استفاده از تلفن همراه در ایران حدود دو دهه پیش و تقریبا با تأخیر زیادی وارد کشور شد؛ در آن زمان برخی روزنامه‌ها در نخستین صفحات خود آگهی‌ای را به چاپ رساندند که برای خیلی‌ها تعجب‌آور بود. تیتر آگهی‌های چاپ‌شده این بود: «فراخوان برای ثبت‌نام نخستین شبکه تلفن متحرک جیبی!». تیرماه سال 1372 بود که ثبت‌نام تلفن همراه در کشور آغاز شد. در آن زمان با تبلیغات فراوان و با شعار «با تلفن همراه همیشه در مقصد هستید» تا اواسط سال 74 جمعا 9 هزار و 947 نفر ثبت‌نام کردند که در شهریور همان سال واگذاری‌ها آغاز و بلافاصله بعد از ثبت‌نام به پایان رسید.

زهره حاجیان- به اعتقاد علی صرافیان کارشناس ارشد علوم اجتماعی و دانش آموخته دانشگاه آزاد اسلامی از این تاریخ به بعد، مردم ورود تلفن همراه به کشور را باور کردند؛ به طوری که هجوم متقاضیان به مخابرات و بازار، به حدی رسید که قیمت سیم کارت در آن زمان گاهی اوقات به بالای 30 میلیون ریال نیز می‌رسید.

او با اشاره به اینکه تلفن همراه در ابتدای ورود، نشانه‌ای از تمکن مالی شخص بود به ایسکانیوز می گوید: آنروزها برخی روبه روی مردم، طی مراسمی خاص و برای نشان دادن دارایی شان گوشی را از جیب در می آوردند و با ژشتی عجیب و غریب با اهالی منزل صحبت می کردند و اکثریت محروم از این وسیله فنّاورانه، با دهانی بازمانده از شگفتی، آهی از حسرت می‌کشیدند و در دل روزگار نامراد را نکوهش می کردند!

کارشناس ارشد علوم اجتماعی ادامه می دهد: به‌تدریج و با پیشرفت فن‌آوری، این وسیله نوظهور از حالت لوکس و دولوکس و مال ازمابهتران خارج شد و در اختیار آحادِ مردم قرار گرفت. اکنون بعد از تقریبا دو دهه که از ورود تلفن همراه به کشورمان می‌گذرد، این وسیله به یک جزء عادی و واجب زندگی تبدیل شده که خیلی از کارهایمان را با آن پیش می‌بریم و البته کارکردهای خیلی زیادی پیدا کرده است:

او با اشاره به اینکه زندگی درعصر نت و فناوری های جدید شکل غریبی به خود گرفته است می گوید: بیشتر ما سرسنگین شده‌ایم! یعنی همیشه سرمان پایین است و با گوشی مشغول هستیم ،دیگر پیامک دادن امری پیش پا افتاده است و همه سرشان گرم تلگرام و اینستاگرام شده است و وقتی کسی صحبت می‌کند و ما موضوع صحبت‌ اش را دوست نداریم، خودمان را سرگرم تلفن همراهمان می‌کنیم.

لذتی که در جواب ندادن هست، در پاسخ‌گو بودن نیست!

صرافیان ادامه می دهد: در این میان نکته قابل توجه چیزی است به نام پاسخ‌گو بودن! راستی پاسخ‌گو بودن یعنی چه؟! بعضی‌ها می‌گویند: تلفن همراه برای آسایش صاحبش هست نه برای راحتی کار تماس گیرنده. در نگاه اول حرف منطقی‌ای به نظر می‌رسد اما اگر جای این دو نفر در یک تماس ضروری و حیاتی عوض شود، باز هم نظر همین است؟! داستان زیر را تصویرسازی فرمایید: جلوی تلویزیون دراز کشیده‌ و غرق تماشا هستید. تلفن زنگ می‌زند. کسی آن سوی خط منتظر جواب است و عرایض مهمی با ما دارد، بیایید فرض کنیم می‌خواهد احوال ما را بپرسد (کاری که امروزه خیلی غریب به نظر می‌رسد! چه نامهربان شده‌ایم) گوشی را برداشته، نگاهی از سر بی‌توجهی به شماره تماس‌گیرنده می‌اندازیم و نجوا می‌کنیم که: «حوصله اینو دیگه ندارم» یا «این دیگه چی میخواد؟» یا «شماره ناشناسه، یعنی کی می تونه باشه؟!»

اولین، دم‌دست‌ترین و بدترین راه‌حل همان پاک کردن صورت مسئله است. گوشی را کناری می‌گذاریم. در دیدار بعد به او می‌گوییم: «روی حالت سکوت بوده، توی شارژ بوده ، توی ماشین مونده، جلسه بودم و با انواع و اقسام توجیهات وبه قول جوانان امروزی طرف را می‌پیچانیم و قضیه را خاتمه می‌دهیم. این داستان مربوط به فقط 10درصد آدم‌ها است و 90درصد کماکان و مسئولانه تلفن‌هایشان را پاسخ می‌دهند! (البته اگر درصدهای ذکرشده را برعکس کنیم شاید به واقعیت نزدیک‌تر باشد).

ازاندیشیدن غافل شده ایم...

کارشناس ارشد علوم اجتماعی با اشاره به اینکه یکی از آموزه های دینی ما تاکید بر اندیشیدن است می گوید: آیا باوجود وسایلی مانند تلفن همراه که دائماً مشغول آن هستیم، انواع ام‌پی تری پلیر، تبلت، فبلت و... آیا به این اندیشیده‌ایم که در اوقات روزمره‌مان جایی برای تفکر و اندیشیدن در عظمت خداوند و جهان هستی را خالی نکرده‌ایم؟

او با طرح سوالی در خاتمه می گوبد: آیا موافق نیستید که این وسایل همگی علاوه بر رفاه و آسایش افزون‌تر، ما را از فطرت و خود خودمان دورتر کرده است؟ یا شاید ما فرهنگ لازم جهت استفاده بهینه از این وسایل را نداریم؟

700700

کد خبر: 713513

وب گردی

وب گردی