به گزارش ایسکانیوز سکوتی سردو سنگین در خانه حکمفرماست. انگار با همدیگر غریبه اند. در گوشه ای از اتاق ، بچه ها مشغول بازی هستند آن ها خود را درگیر مشکلات و بازی پدر و مادر نمی کنند ، چرا که بازی آن ها را بلد نیستند. زن و شوهر زیر یک سقف زندگی می کنند و مدتها می شود که حتی سلامی هم رد و بدل نکرده اند.متاسفانه در سال های اخیر این آسیب اجتماعی در جامعه بیشتر شده است. پروفسور رمضان حسن زاده استاد تمام دانشگاه آزاد ساری در این زمینه به سوالات خبرنگار ایسکانیوز پاسخ می دهد.

به طور کلی طلاق عاطفی به چه معناست و چرا به وجود می آید؟

طلاق عاطفی یعنی زن و شوهر با هم زندگی می کنند اما ارتباط عاطفی و احساسی و هیچ گونه حسی به یکدیگر ندارند ، به لحاظ قانونی از همدیگر جدا نشده اند و در یک خانه زندگی می کنند و از نظر فکری ، نگرشی و ذهنی از یکدیگر فاصله دارند .

مهم ترین عوامل افزایش طلاق عاطفی چیست ؟

در درجه اول باید مشخص شود که آیا طلاق عاطفی نسبت به گذشته افزایش پیدا کرده است یا خیر ؟ گزارش های فعلی نشان دهنده افزایش طلاق عاطفی است اما عملا شاید این اتفاق در گذشته هم بوده است ولی گزارش آن را نداشته ایم که همین امر باعث شده است که آمارهای فعلی بیشتر از گذشته خود را نشان دهند.یکی از عوامل بروز این پدیده عدم درک درست نیازهای متقابل زوجین از یکدیگر است بدین معنا که زن از نیازهای مرد ومرد از نیازهای زن بی خبر است و دلیل دیگر ممکن است ازدواج با اجبار باشد یعنی برخی از ازدواج ها بر اساس فشارهای خانوادگی و فشارهای فرهنگی و اجتماعی صورت گرفته است و ریشه های آن را قبل از ازدواج باید بررسی کرد.

معمولا چه زوج هایی دچار طلاق عاطفی می شوند ؟

طلاق عاطفی در طبقه و هر سطح اجتماعی می تواند دیده شود و ربطی به سطح سواد و موقعیت فرهنگی و اجتماعی ندارد. طلاق عاطفی ممکن است در خانواده های سنتی و قدیمی هم وجود داشته اما گزارش نشده در کل هرگونه عاملی که باعث قطع ارتباط صمیمی بین زوجین شود می تواند منجر به طلاق عاطفی شود و این عوامل می تواند اقتصادی ، فرهنگی و نگرشی یا اینکه سنت ها و عادت ها و همچنین تضادهای بین روش های تربیتی خانواده ها باشد که در زندگی زناشویی منجر به فاصله زوجین از یکدیگر شود.

نشانه های طلاق عاطفی چیست ؟

در یک خانواده زوجین باید یک ارتباط صمیمی ، منطقی ، معقول و عاطفی با یکدیگر داشته باشند اما وقتی زوجین احساس خوبی نسبت به یکدیگر نداشته باشند و ارتباط معقول و منطقی و هم افزایی وجود نداشته باشد می تواند نشانه هایی از طلاق عاطفی باشد ، اگر احساس تنهایی و عدم وجود آرامش و احساس تعلق و پیوندجویی که لازمه یک زندگی خانوادگی و مشترک است نداشته باشیم طبیعتا بذر طلاق عاطفی در آن خانواده نشانده شده است .

آیا سن افراد در بروز طلاق عاطفی مهم است ؟

سن عامل تعیین کننده ای نیست و ممکن است طلاق عاطفی در 60 سالگی یا در 20 سالگی اتفاق بیافتد چرا که مهم ویزگی های شخصیتی و روانشناختی افراد است و سن یک متغییر فرعی در این زمینه می تواند باشد.

چه راهکارهایی برای کاهش طلاق عاطفی وجود دارد ؟

یک سری راهکارهایی قبل از ازدواج وجود داردکه زوجین علاوه بر مشاوره ژنتیک و مشاوره مرکز بهداشت برای تحقیق گروه خونی باید مشاوره های روانشناختی و خانوادگی هم داشته باشند که بتوان پی برد که دو شخصیت از لحاظ روحی و روانی چقدر به یکدیگر نزدیک و شبیه هستند و چه اندازه احساسات مشترک و ویزگی های مشترکی دارند همچنین می توان از طریق رسانه ها مشاوره های قبل از ازدواج را فرهنگ سازی کرد و آموزش داد و راهکار دیگری که وجود دارد مشاوره بعد از ازدواج است برای مثال مواقعی که زوجین احساس تضاد ،فاصله و ویزگی های متفاوت می کنند و نمی توانند یکدیگر را درک کنند مشاوره بعد از ازدواج می تواند راهگشا باشد و بهترین راهکار برای کاهش طلاق عاطفی آموزش است یعنی زوجین باید بیاموزند که زندگی مشترک ویزگی های خاص خودش را دارد و اگر با تضاد و اختلاف و عدم ویزگی های مشترک مواجه شدند، می توان با مشاوره های صحیح و کارگاه های آموزشی و دوره های ضمن خدمت ، اشتراکات را در زوجین ایجاد کرد.

آموزش ضرورت زندگی خانوادگی و مشترک است و هر اندازه این آموزش ها در رسانه های جمعی ودر رسانه ملی و خبر گزاریها بیشتر به آن پرداخته شود قاعدتا راهگشا خواهد بود.

گفتگو:الهام مینایی

705/700