حکم آزادی برای قاتل مزاحم خواهر

پسر جوان وقتی متوجه حضور دوستش در خانه‌شان شد، او را با ضربه چاقو کشت. متهم که مدعی بود مقتول قصد آزار خواهرش را داشته، با حکم دادگاه در یک قدمی مرگ قرار گرفت. با گذشت هشت سال از جنایت، او در نامه‌ای خواستار رسیدگی به وضعیت خود شد که قضات حکم به آزادی او با وثیقه دادند.

به گزارش ایسکانیوز به نقل از جام‌جم، در این پرونده سهیل متهم است دوست خود به نام اشکان را 27 مرداد سال 88 در محله نبرد تهران به قتل رسانده است.

متهم پس از دستگیری مدعی شد، من و مقتول با هم دوست بودیم. روز حادثه متوجه شدم او به خانه‌مان آمده و قصد آزار خواهرم را دارد. به همین دلیل با اشکان درگیر شده و او را با ضربه چاقو کشتم. قصدم قتل نبود اما چاقو به گردنش اصابت کرد.

سهیل پس از محاکمه در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم و حکم مجازاتش در دیوان عالی کشور تائید شد.

با گذشت بیش از هفت سال از این جنایت اولیای دم مقتول اقدامی برای اجرای حکم قصاص یا بخشش قاتل انجام ندادند. به همین خاطر مرد زندانی برای روشن شدن سرنوشت خود با ارسال نامه‌ای به دادستانی خواستار اعمال ماده 429 قانون مجازات اسلامی در حق خود شد.

روز چهارشنبه به این درخواست در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران و به ریاست قاضی اصغر عبداللهی رسیدگی شد که در ابتدای جلسه نماینده دادستان گفت: با توجه به این که با گذشت مهلت شش ماهه به اولیای دم برای تصمیم‌گیری، آنها اقدامی نکردند و نیز بی‌نتیجه ماندن تلاش اجرای احکام، درخواست اعمال ماده 429 در حق مرد زندانی را دارم.

در ادامه سهیل در جایگاه قرار گرفت و درباره روز جنایت گفت: من و اشکان هشت سال با هم دوست صمیمی بودیم و او گاهی به خانه ما می‌آمد. یک روز او به من گفت می‌خواهد از خواهرم خواستگاری کند که به او گفتم اول تکلیف زندگی‌ات را روشن کن. روز حادثه من و اشکان عروسی دعوت بودیم. من تا در ورودی تالار رفتم، اما چون اشکان همراهم نبود، داخل نرفتم؛ چون ما همیشه با هم بودیم. مقابل خانه‌شان رفتم که پسرعمویش مدعی شد اشکان به سمت خانه ما رفته است. وقتی وارد خانه‌مان شدم، کفش‌های او را جلوی در دیدم. از این که او خانه ما بود، تعجب کردم. خواهرم که وحشت زده بود، با دیدن من گفت، اشکان به خانه آمده و قصد آزار او را داشته است.

او ادامه داد: اشکان با آمدن من فرار کرد و در انباری مخفی شد. وقتی او را پیدا کردم، مدعی شد خواهرم راست می‌گوید و با این کار قصد داشته ما را مجبور کند تا با ازدواج او با خواهرم موافقت کنیم. با چاقو خواستم او را بترسانم که نمی‌دانم چطور به گردنش اصابت کرد. بعد هم با پلیس و اورژانس تماس گرفتم. من اگر قصدم قتل بود، خودم با پلیس تماس نمی‌گرفتم.

رئیس دادگاه: مقتول چطور وارد خانه شما شده بود؟

سهیل: کلید خانه را از خورجین موتورم برداشته بود.

رئیس دادگاه: خواهرت چرا در برابر مقتول مقاومت نکرد و از همسایه‌ها کمک نخواست؟

سهیل: او شوکه شده بود و نمی‌دانست چه کار باید انجام دهد.

رئیس دادگاه: جای رد چاقو روی صورتت مربوط به درگیری است؟

سهیل: نه. در زندان وقتی مادرم به ملاقاتم می‌آمد و گریه می‌کرد، اعصابم به هم می‌ریخت. یک روز بعد از ملاقات بر اثر شدت عصبانیت خودزنی کردم.

سهیل در آخرین دفاع خود هم گفت: نزدیک به هشت سال است که در زندان هستم. از یک سال قبل متحول شدم و زیارت عاشورا، دعای توسل و قرآن حفظ کردم. از ته دل توبه کردم و می‌خواهم به خانه برگردم تا زحمت‌های مادرم را جبران کنم. پدر ندارم و با زندانی شدن من، مردی در خانه نیست.

پس از دفاعیات متهم قضات دادگاه وارد شور شده و حکم به آزادی متهم با طی مراحل قانونی و تودیع وثیقه 500 میلیون تومانی دادند.

704/700

کد خبر: 721707

وب گردی

وب گردی