دل نوشته من/ دی ماه سیاه/  در سوگ قهرمانان

*پوریا پورعرب

*سناریو اول

باورم نمی شد تو شوک بودم،تلفن همراهم را از جیبم بیرون آوردم و پیگیر خبری بودم که به سرعت نور پخش می شد خبری که اصلا دوست نداشتم آن را جدی بگیرم و شایعه می دانستم. عکس هایی را می دیدم که مردم در بیمارستان شهدای تجریش تجمع کردند و برای سلامتی آیت الله هاشمی رفسنجانی دست به دعا شدند گویا کار از کار گذشته بود و یار امام خمینی (ره) چشمانش را برای همیشه بسته بود.

با دوستانم تماس گرفتم تا از حال پدر معنوی دانشگاه آزاد اسلامی باخبر شوم و جوابم را با صدای گریه آنها گرفتم. همه چیز زمانی به واقعیت تبدیل شد که فردا آن روز مراسم باشکوه تشیع پیکر آیت الله هاشمی رفسنجانی را دیدم مردی که تمام چهره های سیاسی کنار پیکرش نماز اقامه کردند. درگذشت آیت الله هاشمی اولین اتفاق ناگوار در دیماه سال جاری رخ داد.

*سناریو دو

در چند سال اخیر تلخ ترین اتفاقی که رخ داده ویرانی ساختمان تجاری پلاسکو بوده است که شمار زیادی از هموظنانمان زیر ساختمان دفن شدند و جانشان را از دست دادند.اما بدتر از آن به شهادت رسیدن آتشنشانان قهرمان در این حادثه ناگوار بوده است.

کسانی که بدون هیچ چشمداشتی برای مهار آتش وارد ساختمان شدند و پس از انفجار طبقه 12 ساختمان پلاسکو زیر آوار جا ماندند. البته تلاش ها هنوز برای نجات قهرمانانی که زیر سنگ و تیر آهن هستند ادامه دارد و الان زمان امیدواری و دعا کردن برای کسانی است که هنوز زنده هستند.باید سرمنشا اصلی این اتفاق را پیدا کرد و نگاه ویژه ای به آینده داشته باشیم تا دیگر شاهد از دست رفتن عزیزانمان نشویم،خیلی ها از اما و اگر استفاده می کنند ولی دیگر فایده ای ندارد قهرمانان کشورمان شهسد شدند و مالباختگان هم حال و روز خوشی ندارند.

اگر امکانات بالا داشتیم ،اگر ساختمان پلاسکو فرو نمی ریخت،اگر ، اگر و اگر هایی که بی فایده است و دی ماه سال 95 را سیاه کرد ماهی که هیچ وقت از یاد نمی رود.

کد خبر: 724194

وب گردی

وب گردی