توسعه و پیشرفت منطقه ای نیازمند همکاری و همیاری از طریق نظم خاصی است

مشاور فرهنگی رئیس جمهوری گفت: رشد، توسعه و پیشرفت، یک موضوع منطقه ای است که نیاز به همکاری و همیاری همه طرف ها از طریق یک نظم منطقه ای خاص دارد که هر منطقه ای با روش خاص خود به آن می رسد.

به گزارش ایسکانیوز، حسام الدین آشنا در همایش بین المللی گفت وگوی فرهنگی ایران و جهان عرب افزود: وضعیت کنونی و درگیری ها و مناقشه های جاری به دلیل آشوب و خلل در توازن منطقه ای است و این نتیجه تغییر جایگاه منطقه خاورمیانه در نظام جهانی و اختلال در اصول حاکم بر تعامل میان کشورهای منطقه و خارج شدن برخی بازیگران مهم از میدان و وارد شدن برخی دیگر به این میدان است که برخی از آنها پایین تر از سطح کشورها هستند یعنی گروه های تندرو که به شبه حکومت معروف هستند.

وی ادامه داد: در نتیجه این اختلال، حرکت جدیدی از سوی قدرت های منطقه ای آغاز شد و انگیزه اصلی این حرکت از سوی قدرت های منطقه ای، ترس از دست دادن منافع و تلاش برای گسترش نفوذ خود و تاثیر منطقه ای بود و این انگیزه یک برخورد شدید رسانه ای در میدان ایجاد کرد بگونه ای که این قدرت ها هیچ چاره یا راه جایگزینی غیر از این را پیش روی خود نمی بینند.
آشنا خاطر نشان کرد: هر کشور هر چقدر که قدرتمند و با نفوذ باشد، در این شرایط نمی تواند از بحران های جاری در منطقه و در کشورهای همسایه خود را دور نگهدارد و خود به تنهایی با ثبات و دارای توسعه و رشد باشد. همچنین فرصت های توسعه و ثبات و رشد نیز در چارچوب یک دولت واحد دست یافتنی نیست، بلکه آنگونه که در دیگر نقاط جهان می بینیم، رشد و پیشرفت یک موضوع منطقه ای شده است که نیاز به همکاری و همیاری از طریق یک نظم منطقه ای خاص دارد که هر یک از کشورهای منطقه به روش خاص خود به آن می رسد.
وی در ادامه این سوالات را مطرح کرد که آیا گفت وگوی نخبگان در شرایطی که درگیری های منطقه ای همه فرصت های نزدیک شدن به هم را از بین برده است می تواند ثمر بخش باشد؟ آیا این گفت وگوها می تواند منجر به دیدار جدی و صریح میان فرهیختگان باشد چیزی که راهبردهای درگیر در رسیدن به آن ناتوان مانده اند؟ آیا راه حلی مقابل فرهنگ و تفکر وجود دارد که سیاست بدون کمک نخبگان نمی تواند به آن نزدیک شود؟ آیا اصول و پایه هایی برای همزیستی مسالمت آمیز و همکاری راهبردی هست که ما آن را کم داریم و ما برای خارج شدن از شرایط کنونی به آن نیاز داریم پایه ها واصولی که می توانیم از اهل فکر و هنر انتظار داشته باشیم که آن را بنیانگذاری کنند بدون اینکه منتظر اجازه یا فراهم آمدن زمینه از طرف سیاستمداران باشند؟
وی تاکید کرد: با بررسی دقیق واقعیت های کنونی به این نتیجه می رسیم که علت این گرایش چیزی جز پذیرش تفکر و الگوی «قویترین قدرت در منطقه» نیست، قدرتی که می تواند آرزوهای تاریخی اش را محقق کند و منافع راهبردی آن را با وجود دشمنی دیگران یعنی قدرت های دیگر حفظ کند.
آشنا ادامه داد: اما چیزی که این نگرش راهبردی از آن غافل شده این است که شرایط و حالت و وضعیت کهنه ای که منطقه خاورمیانه پس از این همه سال جنگ و ویرانی و بی ثباتی به آن رسیده، تغییر کرده و به همین دلیل قبلا نگرشی جایگزین برای آینده تحت عنوان «منطقه قویتر به جای قویتر در منطقه» مطرح کردم که مفاد آن این است، تبدیل رقابت منطقه ای به بعد مثبت آن و ساختن منطقه و ایجاد معیارها و شاخص هایی برای قدرت واقعی در کشورهای ما است که آن معیارها عبارت است از شکوفایی، توسعه و رشد و بهره وری و ارتقای سطح منابع انسانی و مشارکت مردمی.
معاون فرهنگی رئیس جمهوری گفت: تلاش برای گسترش الگوی ثبات و رقابت برای پشت سر گذاشتن اختلاف ها و حل بحران ها برای رسیدن به فرصت های اقتصادی جهت ایجاد اصول و پایه های توسعه ای مناطق بحران زده و فاجعه دیده می تواند بازی و منطقه را تغییر دهد. این فرصتی منحصر به فرد و شاید آخرین فرصت برای ما باشد تا از دشمنی ها و ویران کردن پایه ها و به شکست کشاندن قدرت باقیمانده حکومت ها و نقش آن در جامعه خود عبور کنیم و آن را پشت سر بگذاریم.
آشنا تاکید کرد: آنچه در منطقه در حال روی دادن است، در حقیقت درگیری میان دو نگرش است؛ یک نگرش که وضعیت کنونی را پایه و اساس سیاست های خود می داند و بر تاریخ و حوادث آن به عنوان منطق و دلیلی برای دست زدن به اقدام های خود تکیه می کند. این نوع نگرش به هیچ وجه نمی تواند از گذشته و مناقشات آن خود را برهاند و بگذرد و نمی خواهد بپذیرد که امکان روی دادن چیزی مختلف بدون تسلیم شدن در مقابل موازنه های واقع و کنونی هست و در مقابل نگرشی وجود دارد که تسلیم واقعیت کنونی نیست و نمی پذیرد که این واقعیت کنونی سرنوشتی است که چاره ای برای آن وجود ندارد، این نوع نگرش امید به انسان و مردم و فرهنگ و هویت را از دست نمی دهد و همچنان تلاش می کند تا راه حلی برای برون رفت از تاریکی هایی که حوادث و رسانه ها ترسیم می کنند، بیابد.
مشاور رئیس جمهوری افزود: جوانان در جامعه های ما طرفدار این نوع نگرش اند و عجیب اینکه همه جوامع ما جوامعی جوان اند به گونه ای که جوانان اکثریت جمعیت را تشکیل می دهند. شرایطی که ما در آن به سر می بریم، بحرانی است که فهمی جدعان اندیشمند فلسطینی آن را بحران افق های بسته نامیده است. پرسش اصلی این است که چه کسی می تواند افقی برای آینده ترسیم کند؟ چه کسی غیر از اندیشمندان و روشنفکران و اهل فکر و هنر می تواند جایگزینی برای وضعیت کنونی بیابد؟ اگر ما به آینده ایمان نداشته باشیم و آن را ترسیم نکنیم و به لوازم آن پایبند نباشیم، چگونه می توانیم از وضعیت کنونی عبور کنیم؟ در علم آینده نگری از سناریوهای آینده سخن گفته می شود. بسیاری از این سناریوها ممکن است اما تعداد کمی از آنها احتمال دارد. برخی از آن سناریوها گسترش می یابد تا هسته واقعیتی در آینده باشد که روی می دهد، یک سناریو چگونه رشد می کند و احتمال های تحقق آن سناریو افزایش می یابد؟ سازو کارها و ابزارهایی که می تواند فرصت موفقیت یکی از این سناریوها را افزایش دهد چیست؟
آشنا ادامه داد: بر اساس پژوهشی که در مرکز مطالعات راهبردی ریاست جمهوری انجام داده ایم، یک سال پیش و کمی پیش از امضای توافق هسته ای، این پژوهش به بررسی عملکرد مهم ترین مراکز تحقیقات و مطالعات راهبردی منطقه پرداخت و این پژوهش نشان داد که تصمیم گیرندگان در منطقه ما دیدی روشن در خصوص آینده ای بهتر برای منطقه ندارند و هر کشوری اقدام به ترسیم وضعیت ایده آل خود می کند نه وضعیت ایده آل دیگران و بر اساس منافع خود بدون اعتقاد به ضرورت ترسیم سناریویی که مورد قبول همه طرف ها در منطقه باشد، عمل می کند.
وی گفت: این نقش روشنفکران و متفکران در جا و مکانی است که نخواسته یا سیاستمداران آن با سختی نتوانسته اند در آن نتیجه بگیرند یا درختشان به ثمر بنشیند، حفظ امید، یک سناریو برای آینده ترسیم کرده که از وضعیت کنونی به سمت شرایطی بهتر پیش برود، در آن سناریو همکاری برای بالا بردن سطح منطقه قابل باور و مورد قبول همه طرف ها است. گفت وگو و بحث های جدی میان مردم و رشنفکران در خصوص این نگرش آینده ای به دور از هم و غم های روزانه و جو سیاست زده و تقسیم و تجزیه شده، تنها امید ما برای مجبور کردن واقعیت به حرکت در جهت امیدهای ما است.
وی همچنین تاکید کرد: وضعیت کنونی نتیجه نبود افق ها و نگرشی برای آینده نیست بلکه وضعیت کنونی از نبود مفاهیم و ساختارهای فرهنگی لازم برای همزیستی و همکاری صلح و پیرفت رنج می برد. این مفاهیم نیاز به بحث و ساختار فکری، فرهنگی و اجتماعی دارد و تنها اهل فکر و هنر و اهل قلم اند که می توانند این کار را انجام دهند.
آشنا گفت: این مفاهیم نیازمند تراکم تلاش ها و گسترش فعالیت ها و ادامه تولید و ترویج آن است، همانگونه که ما نیازمند نوآوری در روش ها و سازو کارهای جدید برای گفت وگو و همزیستی میان گروه های مختلف جامعه و گروه های مختلف دینی و مذهبی و نژاد ها و قومیت های مختلف در داخل یک کشور و همچنین در میان کشورهای منطقه هستیم. راه هایی که در گذشته برای این اهداف شریف و والا به کار رفته دیگر ثمر بخش نیست. به تقسیم منطقه ای کنونی در حال حاضر نگاه کنید، گفت وگوها بر اساس نزدیکی مذاهب به هم با مشکلات زیادی مواجه شده است و این گفت وگوها نیازمند ابداعاتی جدید بر گرفته از واقعیت تلخمان است که ناگزیر ما باید از این واقعیت عبور کنیم.
همایش گفت وگوی ایران و جهان عرب از روز شنبه در حسینیه الزهرا(س) سازمان فرهنگ و ارتباطات با حضور نمایندگان فرهنگی 10 کشور شامل سوریه، لبنان، بحرین، الجزایر، سودان، عراق، کویت، اردن، تونس و عمان آغاز به کار کرد و روز گذشته(دوشنبه) پایان یافت.

302/300

کد خبر: 725390

وب گردی

وب گردی